آخرین مطالب

پنجره ای رو به خانه پدری سه شنبه 2 دی 1404

December 23, 2025

در برنامه امشب سه شنبه 2 دی 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: بررسی مسایل روز در ایران و منطقه از جمله گفته های پزشکیان پیرامون علل تورم قبل از انتخابات در مقایسه با شرایط کنونی کشور. پنجره را بگشائيد ناگفته ها بسیارند.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/130098

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری دوشنبه 1 دی 1404

December 22, 2025

در برنامه امشب دوشنبه 1 دی 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: سفر نتانیاهو به واشنگتن و هشدار اسرائیل درباره تحرکات موشکی سپاه، اعترافات شوم روحانی درباره برجام 2 و 3، وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و افشاگری ها علیه محمدرضا فرزین. پنجره را بگشائيد ناگفته ها بسیارند.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/130063

لینک یوتیوب:

پایان آیت‌الله خامنه‌ای چگونه رقم خواهد خورد؟ / علیرضا نوری زاده

December 19, 2025

زمین از دست رفت، رهبر حالا در فکر اتصال به بالا است
علیرضا نوری‌زاده نویسنده و روزنامه‌‌نگار
پنج شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴ برابر با ۱۸ دِسامبر ۲۰۲۵ ۹:۱۵

در دو سه سال اخیر و به‌ویژه بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، آیت‌الله خامنه‌ای با باختن همه اعتبار زمینی‌اش در رویارویی با اسرائیل و در حد محدودی، آمریکا، حالا با شتاب به دنبال احیای مشروعیت شرعی نداشته‌اش است. آیت‌الله خمینی به هیچ قدیسی باور نداشت. او فرصت‌طلبی بود که از خرافات، سادگی و حماقت توده‌ها به بهترین وجه بهره جست، در حالی که خودش نه به دست بریده عباس معتقد بود، نه به گلوی بریده علی‌اصغر. از سال ۱۳۴۰ تا پایان عمرش یک بار هم به مشهد نرفت. با آنکه خمینی در چندین رساله و کتاب از جمله «حکومت اسلامی» و «نامه‌های کاشف‌الغطاء» و اعلامیه‌هایی که در روزهای پس از پاریس منتشر کرد، هدفش را از دستیابی به قدرت کم‌وبیش، گاه صریح و زمانی در پرده مصلحت عامه و امت، و مشروعیت ناشی از بیعت مردم‌ــ با او‌ــ بیان کرده بود و ترکیب جمهوری اسلامی ترکیبی ناآشنا و گنگ برای خواص جامعه نبود، مفهوم و معنا و ابعاد حضور فردی با عنوان «ولی فقیه» در راس قدرت، هم با تعابیر ضدونقیض خود خمینی و هم آقای منتظری که در خبرگان اول، جن ولایت را از شیشه بیرون آورد و هم بعد از او، از جانب «سیدعلی آقا» و اصحابش که طی چهار دهه با تحلیل و تفسیر، سرانجام به «ولایت مطلقه» رهبر رسید، هنوز هم بعد از ۴۶ سال، تعریف و جایگاه شرعی و قانونی مشخصی ندارد. روح‌الله خمینی اگرچه مرجع و مجتهد بود، با بودن شخصیت‌هایی چون آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی و مراجع ثلاثه قم، شریعتمداری، گلپایگانی، مرعشی نجفی، حاج آقا حسن طباطبائی قمی، سید احمد خوانساری، سید محمد روحانی و یک دوجین مرجع و ملای مجتهد دیگر، آنقدر هوش و ذکاوت داشت که مدعی نیابت خاصه امام زمان و داشتن ماموریت الهی و گزیده شدن از عالم بالا نشود. تودهنی او به فخرالدین حجازی که گفته بود «امام فروتنی کناری بنه و بگو که خودتی»، از همین هوشمندی مایه می‌گرفت، وگرنه خوب می‌دانست در کشوری که حسین شریعتمداری، ملقب به بازجو، مدیر بزرگ‌ترین موسسه مطبوعاتی رژیم، افتخار خواهد کرد که در کودکی در دماوند تفاله چای او را خورده و به‌ همین دلیل نور رستگاری از همان زمان در دلش تابیده و کسانی که خاک نعلین او را می‌تراشند و به‌عنوان تربت شفابخش، در گلوی بیماران روبه‌مرگ می‌ریزند، خیلی ساده می‌شود فره ایزدی را به نفع خود مصادره کرد و با منظر ضحاکی، لباس فریدونی پوشید. البته روح‌الله خمینی گهگاه به ذکر مطالبی از این دست می‌پرداخت که ولایت فقیه همان ولایت رسول‌الله است. (صحیفه نور جلد اول ص ۲۶)، اما هم او هنگام انتصاب مهندس بازرگان به‌عنوان نخست‌وزیر موقت، ضمن اشاره به اینکه دارای ولایت شرعی است، بلافاصله از اعتمادی که ملت به او دارد و در واقع مشروعیتی که بیعت به او داده بود، سخن گفت و بر اساس همین مشروعیت نیز بازرگان را به نخست‌وزیری منصوب کرد. در دوران حکومت آیت‌الله خمینی، او یک بار خود را فراتر از مردم قرار داد و به بند نافی متوسل شد که تا آسمانش می‌برد. آن هم در زمان عزل بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری بود: «امروز وظیفه من عزل او است. حتی اگر فریاد مرگ بر خمینی را در همه کشور بشنوم.» با این همه، خمینی نه در اعمال حاکمیت و نه در بسط مفهوم ولایت و قبض حاکمیت ملی، مستقیم خود را به آسمان وصل نکرد. برعکس، خیلی هم زمینی بود. به همین دلیل نیز وقتی خامنه‌ای کوشید شرع را در برابر عرف قرار دهد و به این وسیله زهرش را در جان میرحسین موسوی و دولتش خالی کند، چنان تودهنی نثار سیدعلی آقا کرد که تا مدت‌ها زبانش بند آمده بود. او قصه احکام دولتی را پیش کشید که بر احکام شرع ارجح است و حکومت می‌تواند اصلی چون حج را معطل کند، مساجد را ویران کند و مصلحت حکومت بالاتر از شرع و آسمان است. خمینی شیفته قدرت بود، اما می‌دانست با «قدرت‌ خانم» به حجله شدن و ماندن، راه و اسلوب ویژه‌ای دارد. بعد از مرگ خمینی، خامنه‌ای مطابق صفات اولیه‌ای که برای فقیه اعلم و اصلح برای تصدی منصب ولایت ذکر شده بود، در ردیف صدم هم قرار نمی‌گرفت. یک دوجین مرجع در قم و مشهد و تهران و نجف، برای جانشینی خمینی شرعا اهلیتی به‌مراتب بیشتر از خامنه‌ای داشتند (البته بسیاری از آن‌ها چون مرحوم خویی و گلپایگانی و سید محمد روحانی و وحید خراسانی اصولا ولایت فقیه را جز بر صغار و مهجوران و در امور شرعیه قبول نداشتند). تعدیل قانون اساسی با موافقت خمینی در روزهای احتضار، در واقع برای این بود که جنبه قانونی و مدنی ولایت پررنگ‌تر از جنبه شرعی و الهی آن شود. رفسنجانی با این استدلال وارد شد که «اعلمیت و حتی اتقی بودن سایر آقایان موردقبول ما است، اما کشور نیاز به شخصیتی مدیر و مدبر دارد که با احوالات جهان و اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور آشنا باشد و بتواند در این شرایط بحرانی، نظام را رهبری کند و این شخص کسی به جز برادر عزیز جناب آقای خامنه‌ای نیست…» این گفته بعد از آنکه سه بار رای‌گیری برای تشکیل شورای پنج و سپس سه نفره رهبری و در نهایت رهبری خامنه‌ای به نتیجه نرسید و اختلاف بین اعضای خبرگان به نقطه خطرناکی رسید، سرانجام ۵۴ رای را برای خامنه‌ای مسجل کرد و او به رهبری انتخاب شد. خامنه‌ای را جامه‌ای پوشاندند که از هر حیث برای او گشاد بود، اما به اعتقاد من، او می‌توانست با رفتار و عملکرد خود، این جامه را حداقل در چشم ملت، چنان زیبنده جلوه دهد که جایگاهی حتی فراتر از خمینی نصیبش شود و شگفتا که چند بار فرصت‌هایی چنان نصیبش شد که کمتر صاحب‌قدرتی در سده اخیر در ایران از آن برخوردار بود. اگر خامنه‌ای هم در مقابل، از فرصتی که تاریخ و مردم در اختیار او گذاشتند، استفاده و ولایت فقیه را لغو می‌کرد و نظامی بی‌عمامه و فساد و کشتار روی کار می‌آورد، نه محتاج چاه جمکران می‌شد، نه دست‌آلوده به خون و فساد. نه مافیای سپاه و امنیت‌خانه مبارکه زیر سرش بود و نه دلبسته حرف‌های بی‌پایه‌ای می‌شد که کارگزاران معمم و مکلایش زیر گوشش زمزمه می‌کنند، اما او دوم خرداد را به باد داد، جنبش سبز را سرکوب کرد و «زن، زندگی، آزادی» را در جوی خون شناور کرد و به جای زمین، سر به آسمان برداشت. خامنه‌ای اگر در دوران رهبری همان روش و نگرش دوران ریاست‌جمهوری‌اش را داشت، امروز ناچار نمی‌شد برای کسب مشروعیت نظر به بالا اندازد. او که هرگز نتوانست مثل خمینی مشروعیت فقاهتی و شرعی داشته باشد، تمام تلاش‌هایی را هم که عرف‌گرایان حکومتی و غیرحکومتی به منظور کسب مشروعیت برایش دنبال کردند، با شکست روبرو کرد. زمین را از دست داد، با این امید که از آسمان مشروعیت بگیرد، اما در این راه نیز موفق نخواهد شد که آسمان نیز با او سر مهر و آشتی ندارد. امروز با پس‌زده شدن و قلع‌وقمع همه نیروهای تحول‌خواه و خفقانی که بر جامعه مدنی حاکم است،‌ خامنه‌ای در راهی قدم گذاشته است که پیش از او، صدام حسین و معمر قذافی رهروانش بودند. امروز دایره بحث و فحص فرهنگی و سیاسی در درون نهاد روحانیت شیعه دیگر مجال نمی‌دهد تا امام جمعه سابق قم مدعی شود آقا در خروج از زهدان مادر، یا علی می‌گفت. این جملات و سخنان محمدی گلپایگانی از گپ‌وگفت «آقا» با صاحب‌الزمان و حفر دو چاه در جمکران و اعزام مشتی جن‌گیر و دعانویس به شهرها و روستاها که درباره تماس‌های «حضرت رهبر» با امام زمان و پیغمبر و جبرئیل سخن بگویند، هم دیگر راه به جایی نمی‌برد. هرچند قمر وزیری مثل اصغر حجازی و شمس‌ وزیری چون شیخنا محمدی گلپایگانی و کارگزارانی از نوع میرزاعلی اکبرخان ولایتی و یحیی رحیم صفوی، ارتباط رهبر با عالم بالا را تضمین کنند و سیدعلی آقا به همین سادگی بشود فرستاده خدا و نایب برحق خاصه قائم‌ آل‌محمد. سیدعلی آقا حتی اجازه اجتهادش نیز خریداری شد (نقدی و شغلی). نکته جالب اینکه خامنه‌ای در مرحله بعد از مرگ گلپایگانی و اراکی و خویی، خیز برداشت تا مقام مرجع اعلا را از آن خود کند، اما چشم‌غره پیروان بهجت و وحید خراسانی و میرزا جواد تبریزی در ایران باعث شد اطلاعیه بدهند «آقا» مرجع شیعیان خارج از ایران است. با این حال هنوز مرکب این اطلاعیه هم خشک نشده بود که صدای پیروان آقای سیستانی بلند شد که با بودن حضرتش، جنابعالی چکاره‌اید؟ بعد هم اتباع مرحوم سیدمحمد شیرازی و در پی آ‌ن سیدمحمدحسین فضل‌الله به «آقا» یادآور شدند که سیدنا به همان مقام ولایت بسنده کن تا کلاهمان در هم نرود. به عبارت دیگر، رهبر جمهوری اسلامی نه توانست مردم را داشته باشد نه نهاد روحانیت شیعه را، البته منهای افرادی از جنس ناصر مکارم و نوری همدانی. چنین است که امروز چاه جمکران و دکان مهدویت و دعانویسی و جن‌گیری پررونق می‌شود و هزاران جن‌گیر مثل امامزاده‌های جعلی رژیم در سایه الطاف ولایت، در کنار مداحان، در خدمت آسمانی کردن رهبر و اتصال بند ناف مبارک به عالم بالا هستند. خامنه‌ای سرنوشتی چون خمینی نخواهد داشت. نفرت از خمینی در زیر پوست بود ولی موج نفرت از او در جامعه جاری است و مردم نه زمینی بودنش را قبول دارند نه آسمانی شدنش را. شعار «شاه می‌یاد به خونه/ ضحاک سرنگونه» تاکید دیگری بر شکست خامنه‌ای در قدسی کردن خود و زمینه‌سازی برای ولی فقیه سوم بود. پیدا کردن نایب دیگری برای امام زمان که بند نافش به آسمان هم وصل باشد، در زمانی که چپ و راست رژیم آبرویی برای هیچ ملایی باقی نگذاشته‌اند، کار حضرت فیل است. ضمن آنکه مردم نیز دیگر حاضر نخواهند بود خلیفه‌ای را با عنوان ولی فقیه با سلطه مطلقه پذیرا شوند. این قبای گشاد در آینده‌ای نه چندان دور، از تن سیدعلی آقا فرو خواهد افتاد. در این امر تردید نکنید. سرنوشت خامنه‌ای اگر مورد لطف بالا و پایین قرار گیرد، مردن در پنهانگاه یا محل اجتماعی با امام زمانش خواهد بود، وگرنه تاریخ نام او را در کنار نام صدام حسین و معمر القذافی ذکر خواهد کرد که سرنوشتی یکسان یافتند. دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

تفسیر خبر جمعه 28 آذر 1404

December 19, 2025

میهمانان: علیرضا نوری زاده و مجید گلپور

شبکه ایران فردا ۲۱:۳۰ تهران | بازپخش : ۶ صبح و ۱۴:۳۰

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/129999

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری جمعه 28 آذر 1404

December 19, 2025

در برنامه امشب جمعه 28 آذر 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: تحلیل‌های یزدان شهدایی عضو شورای مدیریت گذار و تحلیلگر پیرامون مسایل روز در ایران و منطقه. پنجره را بگشائید. گفتنی ها بسیار است.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/129998

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری پنجشنبه 27 آذر 1404

December 18, 2025

در برنامه امشب پنجشنبه 27 آذر 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: همراه با دکتر محسن سازگارا چشم انداز فردای ایران را در بی دولتی ولی فقیه غایب. نیروی نظامی در هم شکسته نوکری روس‌ها و سفر عراقچی به مسکو بررسی می‌کنیم. انعکاس سخنان ترامپ در رابطه با ایران و عملکردش. اتحادیه اروپا و روابطش با رژیم اسلامی بی اعتباری رژیم در منطقه و جهان. در کنار اوضاع کشور آیا لحظه خیزش ملی فرا رسیده است. پنجره را بگشائيد حرفها بسیار است.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/129975

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری چهارشنبه 26 آذر 1404

December 17, 2025

در برنامه امروز چهارشنبه 26 آذر 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: صفحه ای از دیروز را میگشائیم جبهه ملی و بیعت با خمینی. پیروان قانون اساسی مشروطه تنها دکتر غلامحسین صدیقی. شاپور بختیار و یارانش به میثاق مشروطیت وفادار ماندند. مهندس هوشنگ کردستانی آخرین بازمانده بزرگان جبهه از زیارت فروهر از مزار دوست کهن شاپور بختیار و عبدالرحمن برومند می‌گوید. آیا فروهر از همراهی با خمینی پشیمان بود. راستی آیا نسل جوان ایران به جبهه ای که دیگر نیست هنوز رخ می‌کند یا برای انسانی آزاده مثل هوشنگ کردستانی حساب دیگری باز می‌کند؟ پنجره را بگشائید گفتنی ها بسیارند.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/129953

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری سه شنبه 25 آذر 1404

December 16, 2025

در برنامه امشب سه شنبه 25 آذر 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: چرا چپولها و اصلاحیون فریاد مردم بر مزار خسرو خوبان علیکردی را نادیده میگیرند و نفس می‌کنند آیا کسی از آنها و پدر و جدشان یاد کرد، آیا شاه میاد به خونه ضخامت سرنگونه به زبان فارسی نبود؟ معنای این است شعار ملی رضا رضا پهلوی‌ از گلوی صدها تن هوش مصنوعی است. هم زمان حضور خانم محمدی هستی امیری پوران ناظمی پیام درفشان در مراسم به معنای مخالفت با شعار ملی بود و یا آنکه باید حضورشان را غنیمت داشت. داماد و صبیه پرزیدنت در فروشگاه قزاقان چه می‌کنند در حالیکه مشاورانش مردم را به خوردن جو دعوت می‌کنند. مافیا چنان قوی است که جلوی استعفای پزشکیان را می‌گیرد. پنجره را بگشائید. ناگفته ها بسیارند.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/129909

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری دوشنبه 24 آذر 1404

December 15, 2025

در برنامه امشب دوشنبه 24 آذر 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: جنایت در سیدنی، سید علی خامنه ای در این معادله کجاست. یک شهر فریاد میزند پهلوی جدول بیماری مدعی است که فریادها هوش مصنوعی است. حضور نرگس محمدی و سپیده قلیان در خاکسپاری خسرو خوبان ما آوای خراسان را جهانگیر کرد، رضا رضا پهلوی رضا شاه روحت شاد. زنده باد پهلوی مرگ برخامنه ای خانمزاده پزشکیان و همسرش در بازار لباس قزاقی. گزارش ‌ویژه از افزایش قیمت بنزین. چپ ها منتظر چه هستند؟ پنجره را بگشائيد ناگفته ها بسیارند.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/129885

لینک یوتیوب:

خسرو علیکردی آخرین آرش نخواهد بود؛ آرش‌ها صف زده‌اند / علیرضا نوری زاده

December 12, 2025

آنچه زنده‌نام داور با رشته‌های عدل و آزادی بافت، خمینی یک‌شبه پنبه کرد
علیرضا نوری‌زاده نویسنده و روزنامه‌‌نگار
جمعه ۲۱ آذر ۱۴۰۴ برابر با ۱۲ دِسامبر ۲۰۲۵ ۱۳:۴۵

خسروخوبان ما (خسرو علیکردی) نه نخستین قربانی بود و نه اگر مجال دهیم، آخرین خواهد بود. دلاور خراسانی ما با ایمان به میثاق وکالتی که زنده‌یاد میرزاعلی‌اکبر خان داور واژه‌واژه‌اش را با خون دل نوشته بود، در سرزمین اشغال‌شده به دست اهالی حوزه جهل و جور و فساد و سربازان گمنام و بدنام امام زمان، پرچم دادخواهی و عدالت برافراشت و جان و جهانش را فدای آرمانش کرد. خمینی و مکتب ارتجاعی‌اش در درجه اول، نهاد سلطنت و حوزه عملکرد آن را در وجه سیاسی، حقوقی و نظامی هدف قرار داد و در درجه دوم، تشکیلات آموزش و پرورش، فرهنگ و آموزش عالی و در کنار آن دادگستری را هدف گرفت. او با گماردن موجود مخبط و وحشی و بیمار به نام شیخ صادق خلخالی در مقام قاضی شرع، عنوانی که فقط هنگام اعدام محکومان به مرگ ظاهر می‌شد و سپردن جان و مال و زندگی هزاران دولتمرد و نظامی و کارکنان ارشد دولت و کارآفرینان برجسته کشور به دست او، گام نخست را در نابودی دادگستری نوین ایران برداشت. بعد سید محمد بهشتی را در مقام رئیس قوه قضائیه و موسوی اردبیلی را در مقام دادستان کل به کاخ دادگستری فرستاد؛ دادگستری نوینی که به همت مشیرالدوله پیرنیا ، فرمانفرما در دوران مشروطه، و سپس در ابعاد تحسین‌برانگیز به دست و همت میرزا علی‌اکبر خان داور و حمایت رضاشاه کبیر پی‌ریزی و استوار شد. کشتن زنده‌یاد فرخ‌رو پارسا، نماد روشن آموزش و پرورش مدرن و ملی، گام منحوس دیگری بود که سید روح‌الله کشمیری، ملقب به مصطفوی و خمینی، برداشت. به علت اینکه دانشجوی حقوق بودم و پدرم هم سردفتر بود و ده‌ها تن از دوستان او در کسوت قضا بودند و تعداد زیادی از دوستان و همکلاسی‌های من نیز بعد از دانشگاه در مقام قاضی یا وکیل ره به دیوان قضا کشیدند، من از نوجوانی با دستگاه قضایی در ارتباط بودم. حالا روزنامه‌نگاری هم به این دلبستگی‌ها افزوده شده بود. بنابراین بسیار بودند روزهایی که به کانون وکلا می‌رفتم تا به زیارت دوستان پدر یا همکلاسی‌های خودم نائل شوم یا به دفاتر وکالتشان سر می‌زدم. دفاتر مرحوم نائینی، دکتر عبدالکریم انواری، محسن پزشک‌پور، حسن نزیه، مرحوم احمد متین‌دفتری و فرزندش دکتر هدایت‌الله متین دفتری که بخت دیدارشان را در دانشکده حقوق داشتم و هر دو استادم بودم (بعدها با دکتر هدایت‌الله دیدارهای بیشتری داشتم حتی در تبعیدگاه و دور از خانه پدری). این همه گفتم تا به اصل موضوع برسم؛ بخش عمده دشمنی و عداوت خمینی با پهلوی در دشمنی و خشم خود او و اهل حوزه از سلب اختیار از آخوند در امر قضا و سپردن آن به تحصیلکردگان حقوق و مومنان به قوانین مدنی و نه قصاص و دیات، ریشه داشت. گو اینکه هر دو این مباحث در قوانین جزای ما به‌نوعی منظور شده بود و اصولا انقلاب مشروطه با تقاضای تاسیس عدالتخانه آغاز شد. توصیه می‌کنم حتما کتاب ارزنده دکتر ماشاءالله آجودانی «مشروطه ایرانی» را مطالعه کنید. فرمانفرما با داشتن فرزندانی که اغلب در فرنگ درس خوانده بودند و میرزا حسین خان مشیرالدوله که خود علم حقوق آموخته بود و شماری از فارغ‌التحصیلان مدرسه حقوق در واقع بنایی را پی‌ریزی کردند که بزرگی چون داور با حمایت رضاشاه کبیر، ستون‌هایش را بالا برد و سقف بر آن زد. دادگستری نوین یعنی پایان دادن به دوران سیاه قضاوت آخوندی و احکام ضدونقیض و فساد گسترده. ۵۷ سال در عصر دو پهلوی، دادگستری نوین پی گرفت، ریشه زد و شاخ و برگش عطر عدالت گرفت. عبده، سادات‌اخوی، قانع‌ بصیری، دکتر نصیری، وجدانی، امین، فولادوند، ابوالحسن ورزی در دادگستری و وکلای برجسته‌ای چون دکتر شاهکار، سیدهاشم وکیل و دکتر متین‌دفتری در صحنه وکالت در عصر پهلوی اول، از جان و جهان مایه گذاشتند تا آن رویای جان‌نواز داور و رجال هم‌عصرش تحقق پیدا کند. قانون تعدیل‌شده وکالت در سال ۱۳۱۴ تصویب شد، اما به دلیل اینکه طی آن به وکلا اجازه داده شد بود خودشان هیئت‌مدیره کانون وکلا را برگزینند، اجرایی نشد و باطل شد تا قانون وکالت ۱۳۱۵ به تصویب رسید که ماده ۱۸ آن برای اولین بار به استقلال مالی کانون وکلا البته از نظر عواید و مخارج اشاره کرد. ماده ۵۵ آن از وکالت افرادی که تصدیق‌نامه نداشتند در دادگستری جلوگیری کرد و برای متظاهران به وکالت مجازات در نظر گرفت. این قانون و نظامنامه آن هرچند از نظر مالی و اداری، به کانون استقلال نسبی داد، کانون به دست هیئت‌مدیره‌ای اداره می‌شد که منصوب وزیر دادگستری بودند، و وزیر دادگستری می‌توانست راسا وکیل را معلق کند. مبتنی بر این قانون متین‌دفتری، وزیر وقت دادگستری، در ۲۶ اسفند ۱۳۱۶ شخصیت حقوقی کانون را به ثبت رساند و مطابق رویه گذشته، ۱۸ عضو هیئت‌مدیره کانون را از بین ۳۶ نفر منتخب اول تعیین کرد. به این ترتیب نخستین هیئت‌مدیره کانون وکلای مرکز با ریاست وزیر دادگستری و نایب‌رئیسی سیدهاشم وکیل و عضویت افرادی مانند ارسلان خلعتبری و محمود سرشار و عبدالحمید اعظمی زنگنه آغاز به کار کرد. تلاش‌ها برای استقلال کانون وکلا ادامه داشت، از جمله اینکه مرحوم ارسلان خلعتبری در سال ۱۳۲۶ طرحی به منظور اصلاح قانون وکالت تهیه کرد و برای تمام وکلای آن زمان فرستاد که هدفش استقلال وکلای دادگستری و مصونیت آن‌ها از تعلیق به وسیله دستگاه مجریه بود. دو سال پس از پایان جنگ جهانی دوم یعنی در سال ۱۹۴۷ (۱۳۲۵) اتحادیه بین‌المللی وکلا (IBA) تاسیس شد. کانون وکلای مرکز نیز در سال ۱۹۴۸ به عضویت آن درآمد و در زمانی که اساسنامه این نهاد در حال تدوین بود، نمایندگانش حضور فعال داشتند. حتی مرحوم محمود سرشار، نایب‌رئیس کانون وکلا که به چند زبان خارجی مسلط بود، مدتی نایب‌رئیس اتحادیه بین‌المللی وکلا شد. زمانی که هیئت‌مدیره کانون مرکز از سفر ژرژ موریس، رئیس اتحادیه بین‌المللی وکلا، به ایران مطلع شدند، مرحوم سرشار در جلسه هیئت‌مدیره گفت: «بنده قبلا نیز عرض کرده‌ام. در کنگره بین‌المللی وکلا که ما یک کرسی داریم، نمی‌توانیم بگوییم که ما استقلال نداریم. موهبت استقلال وکالت در نتیجه رشد فکری و اخلاقی وکالت در جهان حاصل شده و این استقلال جزء لاینفک شغل وکالت است و از اوصاف برجسته این حرفه محسوب خواهد شد. امروز وکلا و کانون‌های عالم برای این امتیاز اهمیت بسزایی قائل‌اند.» سرانجام ژرژ موریس هفدهم خرداد ۱۳۲۹ وارد ایران می‌شود و علی‌رغم اینکه تحت‌تاثیر نطق‌های سیدهاشم وکیل، ارسلان خلعتبری و محمود سرشار قرار می‌گیرد، پس از اینکه در نتیجه کنجکاوی، از عدم استقلال کانون وکلای ایران مطلع می‌شود، به مرحوم هاشم وکیل می‌گوید: «معلوم می‌شود شما رشید نیستید و عدم رشد وکلا را دلیل عدم رشد موکلان‌ می‌دانست.» لایحه استقلال کانون وکلا در۲۳ ماده، متعاقب لایحه پیشنهادی هیئت‌مدیره کانون وکلا در۱۰ ماده، در هفتم اسفند۱۳۳۱ در دولت دکتر مصدق تصویب و در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۳۱ به کلیه محاکم ابلاغ شد. در این لایحه، برای نخستین بار کانون وکلا به‌عنوان شخصیت حقوقی مستقل شناخته شد و بر اساس آن، هیئت‌مدیره و هیئت‌رئیسه کانون از بین وکلای دادگستری در انتخابات مشخص شدند و وزارت عدلیه دیگر در کار انتخابات و اداره کانون، صدور پروانه و تمدید وکلا دخالتی نداشت و هیچ وکیلی را نمی‌شد از شغل وکالت ممنوع یا تعلیق کرد، مگر به موجب حکم قطعی دادگاه انتظامی. یک هفته بعد در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۳۱ هیئت‌مدیره کانون وکلا از طرف وکلای دادگستری انتخاب شدند و مرحوم سیدهاشم وکیل به عنوان اولین رئیس هیئت‌مدیره کانون انتخاب شد. لایحه قانونی مربوط به استقلال کانون وکلا بعد از دکتر مصدق مجددا بررسی و در تاریخ ۵ اسفند ۱۳۳۳ به تصویب کمیسیون‌های مشترک مجلسین سنا و شورای ملی رسید و موقتا قابل اجرا شد و آیین‌نامه آن با ۸۹ ماده در تاریخ اول آذر ۱۳۳۴ تصویب شد. پس از امکان شرکت وکلا در دادرسی‌های ارتش برای دفاع از مجرمان سیاسی، وکلای دادگستری وکالت بسیاری از انقلابیون و سران انقلاب را به صورت مجانی برعهده داشتند و حتی کانون وکلا محل تحصن خانواده زندانیان سیاسی و همافران زندانی بود و هر شب عده‌ای از وکلا در کنار تحصن‌کنندگان می‌ماندند و کانون وکلا نقش پررنگی در آزادی زندانیان داشت. در ۱۲ مهر ۱۳۵۷ که دکتر باهری، وزیر دادگستری وقت، برای آشنایی با هیئت‌مدیره جدید در جلسه هیئت‌مدیره شرکت کرد، اعضای هیئت‌مدیره به شدت از مشکلات مردم، وضع موجود و محدودیت آزادی سیاسی و اجتماعی و حکومت نظامی انتقاد کردند و خواستار تعقیب عاملان حادثه ۱۷ شهریور شدند، اما نه کسی به دلیل انتقادش به قتل رسید و نه به زندان افتاد. بسیاری از دوستان جوان من حتی برای کسب شهرت وکالت فعالان سیاسی را بعهده می‌گرفتند و از تهدید و زندان و بدتر از آن باکی نداشتند. در خرداد ۱۳۵۸، چند ماه پس از پیروزی خمینی، که نخستین کنگره سراسری کانون وکلای دادگستری در کاخ دادگستری برگزار شد، سخنرانی انتقادی زنده‌نام حسن نزیه، رئیس وقت کانون وکلای دادگستری و مدیرعامل و رئیس هیئت‌مدیره شرکت نفت در دولت موقت، در این کنگره باعث اختلاف شدید او با بهشتی و‌ سایر مسئولان دادگستری خمینی شد. نزیه گفت اولا من ایرانی مسلمانم و نه مسلمان بی‌وطن و بعد با شجاعت از استقلال کانون وکلا دفاع کرد، ولی رژیم موفق شد از طریق یک مناقشه بی‌پایه در رابطه با تضاد ریاست کانون مستقل و مدیرعاملی شرکت نفت و عضویت در دولت، از طریق متاسفانه بعضی از وکلای ملی و تنی از اسلامی‌ها مثل سید محمد، برادر خامنه‌ای، و زواره‌ای، دستیار خلخالی، فضا را علیه مرحوم نزیه برگرداند. بعد هم اتهامات سخیف علیه این شخصیت ملی فضا را چنان برای نزیه تنگ کرد که ناچار به ترک وطن شد. متعاقب اخطارها و تذکرات، اثاثیه و اموال کانون که در طبقه سوم کاخ دادگستری مستقر بود، بیرون ریخته شد. هیئت‌مدیره وقت محلی را در طبقه هشتم ساختمان ۲۵۰ سعدی شمالی خریداری کرد، اما این ساختمان نیز وفا نکرد که هدف خمینی نابودی کانون وکلای مستقل دادگستری و ایجاد یک کانون وابسته اسلامی بود. جالب اینکه برخی محاکم با نادیده‌ گرفتن قانون‌ آیین‌ دادرسی مدنی و کیفری، شرط داشتن پروانه وکالت دادگستری را خلاف شرع و غیرضروری می‌دانستند‌ و‌ برخی حضور وکیل را در کنار اصیل زائد‌ تلقی می‌کردند و وکالت وکلا را نمی‌پذیرفتند که با پیگیری وکلا و وضع مقررات، تا حدود زیادی این مشکلات مرتفع شدند. بیستمین دوره انتخابات هیئت‌مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز که قرار بود در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۵۹ برگزار شود، با توجه به لایحه قانونی تصفیه و پاکسازی در کانون وکلای دادگستری، مصوب شورای انقلاب که چهار روز قبل از آن به تصویب رسیده بود، تا سال ۱۳۷۶ به تعویق افتاد و‌ کانون وکلا در این مدت با سرپرست منصوب اداره می‌شد. متن ماده‌واحده به این‌ شرح بود: «به شورای سرپرستی وزارت دادگستری اجازه داده می‌شود به منظور پاکسازی در کانون وکلا، هیئتی مرکب از پنج نفر از وکلای دادگستری را برای تصویب به شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد کند. تا تصفیه کامل در کانون وکلای دادگستری، انتخابات هیئت‌مدیره جدید‌ برگزار نمی‌شود و هیئت‌مدیره فعلی کانون وکلای دادگستری کماکان اختیارات قانونی خود را دارا خواهد بود. از آن تاریخ تا امروز، انتخابات کانون به اصطلاح وکلا زیر نظر دادگاه عالی انتظامی قضات برگزار می‌شود. با آیین‌نامه مصوب ۲ تیر ۱۴۰۰ قوه قضاییه به‌عنوان‌ ناسخ و‌ جایگزین آیین‌ نامه ۱۳۳۴، دیگر حتی اسمی هم از استقلال کانون به‌ گوش نمی‌رسد. آنچه را خمینی آغاز کرد، خامنه‌ای با برنامه‌ریزی دقیق، با زندان و شکنجه و قتل وکلای شرافتمند دادگستری پیوند داد. امروز یکی از فاسدترین آخوندهای رژیم به نام محسنی اژه‌ای ریاست قوه قضاییه را عهده‌دار است. با سرنگونی ولایت جهل و جور و فساد، تردیدی ندارم که بار دیگر کانون وکلا چونان کانون نویسندگان، کانون سردفتران، کانون هنرمندان و… احیا خواهد شد. در این حقیقت تردید نکنید. دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

پنجره ای رو به خانه پدری جمعه 21 آذر 1404

December 12, 2025

در برنامه امشب جمعه 21 آذر 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: همراه با آرمان مستوفی نگاهی خواهیم داشت به قتل حکومتی خسرو علیکردی وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر، سقوط ارزش ریال و روابط میان آمریکا و روسیه. پنجره را بگشائید ناگفته ها بسیار است.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/129842

لینک یوتیوب:

تفسیر خبر جمعه 21 آذر 1404

December 12, 2025

زمان همراهی اروپا و آمریکا با ملت ایران کی میرسد؟
میهمانان: علیرضا نوری زاده و مهرداد خوانساری

شبکه ایران فردا ۲۱:۳۰ تهران | بازپخش : ۶ صبح و ۱۴:۳۰ 

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/129841

لینک یوتیوب:







advertise at nourizadeh . com