آخرین مطالب

پنجره ای رو به خانه پدری پنجشنبه 27 شهریور 1404

September 18, 2025

در برنامه امروز پنجشنبه 27 شهریور 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: زن زندگي آزادي، سه سال بعد از پرواز خونين مهسا – ژنيا جنبش زن زندگي آزادي در كجا ايستاده است. در گفتگو با دكتر محسن سازگارا سفر روبيو به اسرائيل و قطر. توافق بر سر پايان بخشيدن حيات جمهوري ولايت فقيه، به توافق رسيدند. در واشنگتن نگاه ها به كدام سو دوخته شده خاكسپاري خامنه اي و یا نظام، من به نابودي رژيم دلبسته ام. حرف هاي حسن روحاني، فلاحت پيشه و عباس آخوندي عليه رژيم آيا نشانه از هم گسيختن رشته هاي پاوند اهالي ولايت فقيه نيست؟ دكتر سازگارا هواي سياسي واشنگتن را عليه رژيم ميازمايد. پنجره را بگشائيد ناگفته ها را بشنويد.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127935

لینک یوتیوب:

آخرالزمانی‌ها با جنایاتشان فاتحه ولایت را خواندند / علیرضا نوری زاده

September 18, 2025

شیعه در انتظار یک مارتین لوتر، نه امام زمان
علیرضا نوری‌زاده نویسنده و روزنامه‌‌نگار
پنج شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ برابر با ۱۸ سِپتامبر ۲۰۲۵ ۷:۳۰


سید علی خامنه‌ای قبل از جنگ ۱۲ روزه با شِکوه‌های بسیاری از سوی سران حوزه به اصطلاح علمیه که اغلب برکشیده خود او هستند، روبرو شده بود که «سیدنا! طلبه‌ها دیگر مثل سابق نیستند و اطاعت امر نمی‌کنند. حرف‌های عجیب‌وغریب در مباحثاتشان به گوش می‌رسد. روزهای تعطیل شلوارجین و کاپشن به تن می‌کنند. بعضا تنیس و شطرنج بازی می‌کنند و به جای زیارت جمکران ره به ‘جابن’ می‌کشند. اینجور که پیش می‌رویم، فردا در حوزه مرجعی پیدا نخواهد شد و از حالا باید فاتحه حوزه‌ها را خواند.»

خامنه‌ای در ابتدا کوشید غائله را بخواباند، اما با حمله اسرائیل و کشته شدن ۳۰۰ تن از سران سپاه و امنیت‌خانه مبارکه و زرادخانه اتمی و به راه افتادن موج تازه انتقادهای طلبه‌های جوان حوزه، عملا بحث اصلاح حوزه جایش را به سخن در باب سرنوشت نهایی نظام داد.

سپس این مقوله مطرح شد که آیا اصولا جامعه به جایگاه و مرکزی به‌عنوان مرجعیت دینی نیاز خواهد داشت؟ بحث داغی که بین طلاب مدرسه شهیدین درگرفته است. چه کسانی بر ناصیه‌شان از هم اکنون نشان مرجعیت ظاهر شده و مارتین لوتر شیعه آیا هم اکنون سر برداشته یا هنوز از لاک بیرون نیامده است؟

این‌ها سوالاتی‌اند که شاید در نظر بعضی از شما، بین اولویت‌های جامعه ما به‌ویژه در پی برافتادن جمهوری ولایت فقیه (به هر شکل و طریق) جا و مکانی ندارند، اگر جامعه را خوب بشناسیم و نگاهمان فراتر از نوک بینی ایدئولوژی یا باورهای سیاسی‌مان را ببیند، آنگاه درمی‌یابیم که یافتن پاسخ سوالات مذکور ضروری است و در واقع بدون بررسی احتمالاتی که در فردای حوزه‌ها امکان تحقق خواهد داشت، اصولا مسئله عبور از ولایت فقیه و نظام مذهبی غیرممکن است.

جایگاه دین در جامعه

در جامعه امروز ایران، بر پایه نگرش مردم به دین می‌توان جایگاه دین و در کنار آن روحانیت را در جامعه مشخص کرد. در ایران چند نگاه آشنا به مقوله دین و روحانیت وجود دارد که ریشه حداقل یکی از آن‌ها در گذشته پیش از انقلاب و روزگاری دورودیر است.

الف‌ــ نگاه سنتی به دین و روحانیت

بخشی از دینداران در جامعه ما نه با آمدن جمهوری اسلامی و ظهور خمینی مسلمان شده‌اند که مثلا با سقوط رژیم، دینشان از دست برود و روی از روحانیت برگردانند و نه عملکرد رژیم را به حساب دین می‌گذارند که به علت جنایت و فساد و نفاق و فریبکاری اهل ولایت فقیه، تزلزلی در ایمانشان پیدا شود.

در میان این جمع که تعدادشان هم کم نیست و طیف‌هایی از مومنان در جامعه را شامل می‌شود، مرجعیت غیردولتی هنوز هم اعتبار دارد و شخصیتی مثل سیستانی در عراق و وحید خراسانی و علوی بروجردی در ایران نزد این مومنان از مقام و منزلت برخوردارند. ثروتمندان این گروه سر موقع خمس و وجوهات شرعیه خود را می‌پردازند. حال آنکه مثلا برای گریختن از پرداخت مالیات دولتی که آن را ناحق و جائرانه می‌دانند، ممکن است به هر حیله و وسیله‌ای متوسل شوند. بخشی از سنتی‌های بازار، کسبه صاحب‌ریشه، قشری از کارمندان، بخشی از نظامیان به‌ویژه در ارتش و نیروهای انتظامی به این گروه تعلق دارند.

ب‌ــ نگاه سیاسی به دین و روحانیت

این نگاه را در دو قشر و گروه می‌توان دید؛ نخست ذوب‌شدگان در ولایت که شعارها و تظاهرات دین‌مدارانه رژیم را باور دارند و سیدعلی آقا را نایب امام زمان می‌دانند و دیدار جمکران و انداختن نامه‌ در آن دو چاه کذایی سقف اعلای آرزوها و مطالبات آن‌ها است. البته بعد از فرو شکستن پرچم ولایت در دست سرداران اسلام ولایی، این گروه حقانیت رژیم را زیر سوال برده‌اند و دیگر عملکرد رژیم را منطبق با مبانی اسلام ناب انقلابی محمدی نمی‌دانند.

قرائت فاشیستی رژیم از دین برای این دسته از مومنان حکم وحی مُنزل را دارد و هرچه آقا و اصحاب می‌گویند، عین دین و حقیقت است. رژیم اغلب دست‌نشاندگانش را از میان این جماعت برمی‌گزیند. وقتی کسی باور داشته باشد با دعای سیدعلی آقای پایین‌خیابانی به بهشت می‌رود و نوری همدانی عصاکش او در روز حشر خواهد بود، دیگر نمی‌توان از او انتظار داشت در صف آزادگان جای گیرد و برای مقوله مردمسالاری سینه چاک دهد. به جز معدودی از روحانیون، افراد سپاه و بسیج و اطلاعات و نوجوانان مغزشویی‌شده، گروه قلیلی از کارمندان و پایوران رژیم به این مجموعه تعلق دارند.

گروه دوم کسانی‌اند که پوچی و نادرستی اسلام حکومتی را به‌خوبی می‌دانند ولی در کل اصل دین تردید ندارند. با این همه، زیر پرچم تقیه و سازش، می‌کوشند مثل گروه اول خود را وفادار به نظام دینی نشان دهند. بخش عمده‌ای از بازاریان، نیروهای مسلح، طلبه‌ها و مدرسان و گروهی از جوانان به‌ظاهر متدین در دانشگاه‌ها از این دسته‌اند.

حضور این نوع تفکر و نگرش به دین و سیاست را به‌مرور در جمع نیروهای به‌ظاهر حامی نظام از جمله سپاه، بسیج و روحانیت وابسته مشاهده می‌کنیم. طرف به‌ظاهر سردار سپاه یا عضو جامعه مدرسان حوزه و به‌ظاهر تا گردن ذوب‌شده در ولایت سید علی آقا و آماده جانبازی در راه حفظ آرمان‌های انقلاب و آرزویش شمشیر زدن در رکاب امام زمان است، اما اگر پایش بیفتد و خریدار خوب پول دهد، حاضر است آش جمهوری اسلامی را با جایش تقدیم «دشمن» کند.

با شماری از این جمع طی این سالیان برخورد داشته‌ام.

ج‌ــ نگاه اصلاح‌گرایانه به دین

سومین گروه در جامعه ما که با نگاه اصلاح‌گرایانه به دین می‌نگرند، در درجه اول دیندارند؛ البته با درجه اعتقادی که حد معینی ندارد و بنا به وضعیت اجتماعی و محیط زندگی فرد بالا و پایین می‌رود. این‌ها جماعتی‌اند که روشنفکران دینی، ملی مذهبی‌ها، دانشگاهیانی که ریش‌دار و بی‌ریش در میانشان بسیار است. ملاهایی‌اند که در سخنرانی‌ها و نوشته‌هایشان به جای استناد کردن به شیخ صدوق و علامه مجلسی و شیخ عباس قمی، از دکارت و کانت و هگل مثال می‌آورند و با راسل و سارتر و هایدگر دست به گریبان‌اند و به نوعی سکولاریسم و جدایی دین از حکومت را پذیرفته‌اند.

روشنفکران این گروه نیز همچنان درصدد پیوند بخشیدن ترمودینامیک به شرح اللمعه بودند و زمانی که از حکومت مدنی سخن می‌گفتند، ضرورت استفاده نکردن حاکم از تیغ ریش‌تراشی و استفاده از ما نمره ۴ برای کم کردن محاسن را از یاد نمی‌بردند. آفتابه هم در زندگی این دسته از روشنفکران جایگاه ویژه‌ای داشت. هنوز این جمع به مرجعیت دلبسته‌اند، منتها مراجعی که دیگر اثر وجودی و برکات عینی ندارند و «گفتند فسانه‌ای و درخواب شدند» (مثل منتظری، تبریزی ، بهجت و …)

بعضی‌ها به اشتباه تفکر اسلام ناب انقلابی مجاهدین خلق را در این دایره قرار می‌دهند. در حالی که تفکر اصحاب مسعود روی دیگر سکه تفکر ذوب‌شدگان در ولایت است. یعنی گروه دوم «حلقه ب» که پیش از این، از آن‌ها گفتم. با این تفاوت که در تفکر مجاهدین، رجوی جای خمینی و بعد از او خامنه‌ای می‌نشیند، سید المحدثین در جایگاه میرزا علی اکبرخان طبیب‌حضور ولایتی قرار می‌گیرد و آقامهدی همان نقشی را پیدا می‌کند که احمدی‌نژاد برعهده داشت. کافی است فیلم وصل شدن مسعود به امام زمان را در سامرا و رفتار پیروانش را در برابر او مشاهده کنید تا برایتان روشن شود نگاه پیروان ولی فقیه سابقا در جوار وطن با سرسپردگان ولی فقیه حاکم بر وطن تفاوتی ندارد.

دــ گروهی که سابقا دین‌دار بودند و حالا ضد دین شده‌اند

گروه چهارم کسانی‌اند که یا در گذشته افرادی مومن و معتقد بودند اما به‌مرور و با شناخت نظام، در یک واکنش انفعالی حالت ضددین و روحانیت پیدا کرده‌اند. در میان این جمع همه نوع آدمی پیدا می‌شود؛ بازاری، نظامی، دانشجو، استاد، کارگر، کارمند و حتی آخوند.

این افراد در جلوت تظاهر به بی‌دینی نمی‌کنند، اما در خلوت بی‌اعتقادی خود را آشکار می‌کنند. اغلب سران رژیم جمهوری ولایت فقیه به این دسته تعلق دارند.

این جمع، اگر در درون نظام باشند، روحانیت و مرجعیت به‌عنوان پایه اصلی نظام دینی موردتوجه است، اما اگر در بیرون نظام باشند، اعتنایی به مرجعیت و روحانیت ندارند.

بخش دیگر در این دایره به کسانی تعلق دارد که اصولا دین را باور ندارند. بعضی‌هایشان به یک منبع متافیزیکی و خالقی که بر اساس تفکر فرد، شکل و عملش متفاوت است، اعتقاد دارند و بی‌اعتقادی مطلق در جوامعی مثل جامعه ما را خطرناک می‌دانند، اما یکسره مذاهب را نفی می‌کنند.

گروه دیگرشان به کلی منکر خدا و دین و آیین‌اند، اما چون در یک جامعه سنتی زندگی می‌کنند و صبح تا شب صحبت بهشت و دوزخ و نکیر و منکر و پل صراط را می‌شنوند، گاه می‌کوشند برای بی‌اعتقادی خود محملی اعتقادی پیدا کنند. مثلا از یک‌سو خدا و پیغمبر و ائمه را منکر می‌شوند و از سوی دیگر پیام زرتشت و آموزه‌های میترا و توصیه‌های مزدک و مانی را تقدیر می‌کنند و گاه خواستار آن می‌شوند که جامعه ما به دو هزار و ۵۰۰ سال پیش بازگردد و همه ما به جای امام زمان به انتظار ظهور سوشیانت بنشینیم.

ملاحظه می‌کنید که جامعه عجیب و غریبی داریم و این شترگاوپلنگ بودن هم‌زمان برخی از ما، برای رژیمی از نوع جمهوری ولایت فقیه نعمتی است که بر آن دو شکر واجب است.

حال در چنین جامعه‌ای می‌توان مطمئن بود حکایت دین و آخوند و بالتبع مرجعیت، قصه درازی است که حتی پس از زوال جمهوری ولایت فقیه، ادامه خواهد داشت.

در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، بخشی از روحانیون جوان آن روز حوزه با حمایت مرحوم شریعتمداری و دارالتبلیغ اسلامی که مایه و اعتبار از شریعتمداری می‌گرفت، نشریه‌ای را بیرون دادند با نام «مکتب اسلام». در این نشریه دو گروه روحانی جوان ظهور کردند؛ گروهی از نوع امام موسی صدر، ناصر مکارم، سید محمد بهشتی، سید هادی خسروشاهی، علی حجتی کرمانی، سیدرضا صدر، گلسرخی و… که در حوزه دین نیم‌نگاهی هم به سیاست داشتند و از همان ابتدا، به تشک و مخده مرجعیت چشم نداشتند بلکه بر آن بودند تا در حوزه‌های سیاست و فرهنگ و علوم اجتماعی بخت‌آزمایی کنند.

در جریان انقلاب گو اینکه بعضی از این روحانیون به صف انقلاب پیوستند و حتی عهد و میثاق خود با شریعتمداری را از یاد بردند و دست بیعت به خمینی دادند، غیر از بهشتی که بعد از خمینی قدرتمندترین رکن انقلاب شد، ولی خیلی زود به لقاءالله فرستاده شد، بقیه در عین حضور در دایره قدرت ترجیح دادند در صف اول قرار نگیرند. مثل سید هادی خسروشاهی که به ارشاد و سپس وزارت خارجه رفت.

گروه دوم کسانی بودند که ظهور در این هیئت حوزوی وسیله‌ای برای رسیدن آ‌ن‌ها به جایگاه مرجعیت بود. ناصر مکارم شیرازی در راس این قاعده قرار داشت. به همین دلیل هم وقتی از سوی حکومت خلعت مرجعیت پوشید، به سنتی‌ترین پایگاه مرجعیت پیوست و با فراموش کردن حرف‌ها و نوشته‌های دیروز، به یکی از مرتجع‌ترین مراجع قم تبدیل شد.

در مقابل، صدر بلاغی که نویسنده و خطیبی سرشناس بود و برای مرجعیت چیزی کم از ناصر ابوالمکارم شیرازی نداشت، حوزه و مرجعیت را طلاق گفت و حضورش در سیاست نیز در صف مخالفان برانداز نظام بود؛ تا جایی که در جریان قطب‌زاده تا پای مرگ هم رفت.

علی حجتی نیز که بسته سببی امام موسی صدر بود، از همان آغاز انقلاب آبرو به سایه‌بان قناعت حفظ کرد و دست به خون نیالود.

جوانان آن روز حوزه که امروز ریشی تا پر شال دارند، با همه نگرش‌های که به دین داشتند، با برپایی حکومت دینی، جنبه ایدئولوژیکی و دینی آرزوهای خود را براورده دیدند. بنابراین منهای مجتهد شبستری و مصطفی محقق داماد، از هیچ‌کدام اندیشه نوینی در عرصه دین و مذهب ظهور نکرد.

در عوض در طول ۴۶ سال گذشته و در زمانی که حکومت دست آخوندها و مرجعیت نیز زیر سلطه حکومت بود (با منظور داشتن استثناها)، روحانیونی که بعد از انقلاب وارد حوزه شدند و بعضی از خوان کرم سید علی آقا نان خوردند و شهریه گرفتند، این امید را در دل‌ها رویاندند که ظهور مارتین لوتری شیعه از میان آن‌ها دور نیست.

اینکه می‌گویم این رنسانس یک ضرورت است، به دلیل حضور کسانی مثل ناصر مکارم و شیخ حسین نوری همدانی و اعرافی در حوزه است که فردا با رفتن آقایان ۸۰ و ۹۰ ساله، مرجعیت را قبضه می‌کنند و آن‌وقت سروکار ما با مشتی آدم بی‌خدای بی‌اعتقاد به اخلاق و شرافت انسانی خواهد افتاد، از تیره نوری همدانی و محسن غرویان و و آقا تهرانی معلم اخلاق که می‌توانند هر رذالتی را در جایگاه فضیلت بنشانند.

منصور و عبدالله سفاح در راه‌اند. حال چه کسی می‌تواند در برابر این‌ها بایستد؟ از نواب‌ درراه گفته‌ام، از گروه دوم هم گفتم. سومی‌ها را به بعد می‌گذارم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

پنجره ای رو به خانه پدری چهارشنبه 26 شهریور 1404

September 17, 2025

در برنامه امروز چهارشنبه 26 شهریور 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: گفتگو با یزدان شهدائی سخنگوی شورای گذار و نگاهی به سالگرد قتل مهسا امینی و یادی از جانباختگان راه جنبش زن،زندگی،آزادی، دستاوردهای انقلاب مهسا و بعد گذشت از آن رویداد ایران در کجا قرار دارد؟ مشکل اپوزیسیون نظاره گر خارج از کشور کجاست؟ فعال شدن مکانیسم ماشه و واکنش اروپا. پنجره را بگشائید ناگفته ها بسیار است.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127904

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری سه شنبه 25 شهریور 1404

September 16, 2025

در برنامه امروز سه شنبه 25 شهریور 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: توجيهات عراقچي درباره مذاكرات قاهره، و در مرحله بعد سازمان ملل خامنه اي كجاست حالا امامان جمعه منتخب هم برايش شاخ و شانه ميكشند. عزت هفت اكتبر و ذلت سپتامبر ٢٥، ياستر سلطاني صداي افشاگر، عبدالكريمي صداي نوكري و ذلت. دستيار حسين بازجو صفار هرندي هم به خيانت روسها اعتراف كرد. پرونده خون هاي آلوده به ايدز بار ديگر به جريان ميافتد، حمله اسرائيل به يمن و غزه مقصر اصلي در پناهگاه زيز زميني غرق در اوهام. سالروز جنايت رژيم در قتل مهسا و شكوه جنبش زن زندگي آزادي و اعتصاب ها در كردستان. دزدي هاي آقازاده ها و مافياي سپاه بيش از ذخيره ارزي كشور. پنجره را بگشائيد گفتني ها بسيار است.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127880

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری دوشنبه 24 شهریور 1404

September 15, 2025

در برنامه امروز دوشنبه 24 شهریور 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: وقتی یزید امام پنجم است و اتومبیل امام موسی کاظم در بیابان‌های عراق. مهسا سرود آزادی در جان و جهان ما، عراقچی و ماله کشی بعد از نیمه توافق با رافائل گروسی، موشک در جعبه های خیار دولاب در لبنان، در وطن قحطی نان و در لبنان ۱۹۰۰۰ بسته نان برای گرسنگان، در دوحه چه گذشت؟ توهم ناتوی اسلامی، روبیو به قطر می‌رود البته بعد از بیت المقدس و خطای ناتانیاهو. پنجره را بگشائید. ناگفته ها بسیار است.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127857

لینک یوتیوب:

در انتظار ظهور نواب صفوی نباشیم / علیرضا نوری زاده

September 12, 2025

عده‌ای هنوز در جستجوی رهبر بعدی، حسن خمینی و مجتبی خامنه‌ای را زیر نظر دارند. جایگاه فرزندان خامنه‌ای و نواده خمینی، ندامتگاه تاریخ است، نه مشاطه‌گری چهره ولایت
علیرضا نوری‌زاده نویسنده و روزنامه‌‌نگار
جمعه ۲۱ شهریور ۱۴۰۴ برابر با ۱۲ سِپتامبر ۲۰۲۵ ۸:۰۰

چالش بزرگ «دگراندیشان»؛ وقتی می‌گویی دگراندیش، دایره‌ را وسیع می‌کنی و تنگ‌نظری مدعیان روشنفکری شامل حالت نمی‌شود. نگفتم «روشنفکران»، مبادا خدای ناکرده متولیان روشنفکری در فرنگ و در ایران که علی‌رغم اشتباهات گاه در حد جنایت در حق مردم ایران، هنوز هم مرغشان یک پا دارد و اگر زبان بگشایی که پدر جان! در روزگار خوش «استبداد» آن پسر (عمر بعضی‌شان البته به پدر هم می‌رسد) حداقل کسی دهانمان را نمی‌بویید مبادا گفته باشیم دوستت دارم، یقه‌ات را می‌گیرند که بله… سلطنت‌طلب و پهلوی‌چی شده‌ای و نباید عملکرد ضدبشری این رژیم باعث شود عملکرد آن رژیم را از یاد ببری. بعد هم خط‌کش از کیسه در می‌آورند تا میزان روشنفکری‌ات را اندازه بگیرند. گو اینکه به ‌اعتقاد من، طایفه روشنفکران و بعضا آزادی‌خواهان با همه اختلاف‌نظرها و تفاوت مشرب، می‌توانند (و به گمان من وظیفه دارند) در چارچوب پذیرش اصل جدایی دین از دولت (بدون بی‌حرمتی به جایگاه دین) حاکمیت ملی، تمامیت ارضی کشور، برابری همه شهروندان ایرانی با هم فارغ از جنس و نژاد و مذهب، در جبهه‌ای به وسعت ایران برای تحقق اصول مورداشاره هم‌عهد شوند، اما فعلا «من» آن‌ها، عامل لکنت زبانشان در سر دادن بانگ همبستگی شده است. در عین حال، هر بار یک مسئله اساسی مثل برنامه اتمی، احتمال گرفتار شدن خانه پدری در جنگی نابرابر (مثل جنگ ۱۲ روزه اخیر) و گاه البته انتخابات (در همه وجوهش) پیش می‌آید، این مجموعه بزرگ دگراندیش چنان گرفتار اختلاف نظر می‌شود که گاه آرش دگراندیش به گونه‌ای می‌گوید و می‌نویسد که اگر اسمش را برداری و به جایش بنویسی حسین بازجو، نماینده سید علی آقا در کیهان، کسی شک نمی‌کند که این گفته یا نوشته از شریعتمداری نبوده است. همینطور وقتی آزاداندیشان و تکنوکرات‌ها و نویسندگان و تحلیلگرانی در داخل کشور زیر تیغ امنیت‌خانه مبارکه نایب امام زمان، در باب قضیه اتمی و ضرورت گفتگوی مستقیم با آمریکا سخن به میان می‌آورند و مدعیات رژیم را نفی می‌کنند و سیئات و مصائب و خطرات رویای اتمی ولی‌فقیه و ذوب‌شدگان در او را بازگو می‌کنند، حس می‌کنی چقدر بین آن‌ها و تو که دیرسالی است چرنوبیل را در یاد داری و می‌دانی سید در اندیشه دستیابی به سلاح هسته‌ای است تا از حالا تا ظهور حضرت دل، آسوده باشد که نه ملت جرات مخالفت با او را خواهد داشت و نه عالمیان به ساحت مقدسش جسارت خواهند کرد، بدون اینکه یکدیگر را دیده باشید، نزدیکی بیشتری با آن‌ها حس می‌کنی تا با فسیل‌های چپ‌زده. طی سال‌های گذشته در زمان انتخابات (شوراها، مجلس و ریاست‌جمهوری) مدعیان دگراندیشی چنان گرفتار اختلاف و نفاق می‌شوند که رژیم ولایت‌فقیه با شادمانی، تردیدی به دل راه نمی‌دهد که از این انتخابات نیز چون قبلی‌ها، بالاترین بهره‌ها را خواهد برد و در حالی که دگراندیشان مخالف آن سرگرم زدوخوردند، به سه شماره، اعضای شورا یا مجلس یا رئیس‌جمهوری تازه را جهت پابوسی و بیعت با «ولی امر مسلمانان جهان» به صف خواهد کرد. من حیرت می‌کنم که صداهای حقیقت‌گو و گوش‌ها و دل‌های حقیقت‌جو در وطن بیشتر از آوارگان و به‌غربت‌نشستگانی است که مدعی مبارزه با رژیم جنایت‌پیشه ولایت‌فقیه‌اند. امروز شرایط خانه پدری با همیشه تفاوت دارد. اسرائیل با حمله اخیر به قطر و کشتن شماری از رهبران حماس، آشکار کرد که هیچ خط قرمزی را به رسمیت نمی‌شناسد و آنجا که پای امنیت و بقایش در میان باشد، نه عزیز و دوستش، شیخ تمیم، جلودار او است و نه حامی‌اش دونالد ترامپ. البته یادمان نرود زیر پا گذاشتن حاکمیت قطر نخستین بار به دست جمهوری ولایت‌فقیه صورت گرفت. شگفت‌آور است که پزشکیان با دعای خیر سیدعلی، به نشست شانگهای می‌رود و با آنکه رئیسی در همین نشست دو سال قبل در جمع رهبرانی نشست که یک دست جام باده و دست دیگرشان به زلف یار بود، آقای دکتر پزشکیان وقتی فهمید در مراسم شام، شراب بوردو و شیراز‌ــ به حرمت حضورش‌ــ و انواع ویسکی‌ سرو می‌شود، سردرد و تاخیر را بهانه کرد و به نشست نرفت. به گفته عباس عراقچی، وزیر امور خارجه‌اش، او دو ساعت با پوتین گفتگو کرد، اما من از یک دوست شنیدم که حداقل سه ساعت و نیم با حضور مهدی سنایی، مشاور روسی‌دان خود، با پوتین سرگرم چانه زدن بود. سنایی تدریس در دانشکده حقوق و علوم سیاسی را از سال ۱۳۸۲ در گروه روابط بین‌الملل آغاز کرد و سپس با شکل‌گیری گروه مطالعات منطقه‌ای، دو دوره و تا سال ۱۳۹۲ عضو وابسته این گروه بود. او گروه مطالعات روسیه را در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۶ و مرکز مطالعات غیردولتی ایران و اوراسیا با عنوان ایراس را در سال ۱۳۸۳ بنیان گذاشت. او تا به حال چندین کتاب تالیف و ترجمه کرده و چند اثر نیز از او به زبان روسی منتشر شده‌ است. چندی پیش دکتر محمد صدر، از مشاوران پزشکیان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در باب پوتین و البته زیرلبی، چین، سخنانی ادا کرد که رژیم ناچار شد برای ساکت کردن ارباب ولادیمیر، علیه او اعلام جرم کند. ابتدا بگذارید درباره خود محمد آقا یادآور شوم که در روزگار معاونت وزارت کشور، پدرش علامه وارسته مرحوم سیدرضا صدر، برادر امام موسی صدر، را به زندان بردند تا نتواند وصیت آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری را مبنی بر نماز گزاردن بر جسدش به جا آورد و او نه‌تنها اعتراضی نکرد، بلکه به نوشته علامه صدر، برادر امام موسی صدر، به مجلس افطاری معاویه رفت و پدر را از یاد برد. سیدمحمد صدر جزو جوانان دلبسته به انقلاب و خمینی بود. برخلاف عمویش، امام موسی، که همیشه می‌گفت با خمینی به بهشت هم نمی‌روم. محمد از سال‌های پیش از انقلاب در برپایی و تثبیت رژیم جهل و جور و فساد نقش کلیدی داشت. او معاون سیاسی وزارت کشور در دولت میرحسین موسوی بود و در حال حاضر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و بارها از ضرورت پیوستن به گروه اقدام ویژه مالی یا اف‌ای‌تی‌اف (FATF) حمایت کرده است. او در تازه‌ترین اظهاراتش، گفته بود ترور سید ابراهیم رئیسی کار اسرائیل بود و روسیه اطلاعات پدافندی جمهوری اسلامی را در اختیار اسرائیل قرار داد! صدر قرارداد با روسیه را هم کشک خواند و گفت روسیه به ترکیه که عضو ناتو است، اس ۴۰۰ فروخته، اما به ایران که متحدش است، اس ۴۰۰ نداده است. صدر به واقعیت تحویل اس۳۰۰ از روسیه به ایران با یک تاخیر ۱۰ ساله هم اشاره می‌کند و می‌گوید مردم ایران خاطره خوشی از روس‌ها نداشتند و ندارند. علت این است که روس‌ها ۲۵۰ هزار کیلومترمربع از سرزمین‌های ایران را بلعیدند و روسیه دوران پوتین شش قطعنامه شورای امنیت به ویژه قطعنامه ۱۹۲۹ را که قطعنامه‌ای فلج‌کننده علیه جمهوری اسلامی بود، امضا کرد. مهم‌تر اینکه روس‌ها به ایران از پشت خنجر زدند و از ادعای امارات درباره جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی حمایت کردند. در جنگ اخیر و جنگ قبلی که اسرائیل در واقع تمام مراکز پدافندی ما را زد، شک و تردیدهایی بود که چرا اسرائیل از این‌ها دقیق مطلع است. من تحلیلی به شما می‌گویم. روس‌ها اطلاعات را به اسرائیلی‌ها داده بودند. روسیه این است. البته اینکه به شما می‌گویم، معنایش نیست که روسیه نامرد و غربی‌ها مردند، ولی این‌ها اینجوری‌اند. آمریکا اولین و روسیه دومین کشوری است که پس از تشکیل اسرائیل در سازمان ملل، با آن رابطه برقرار کرد، یعنی روسیه گرایش خاصی به اسرائیل داشت. البته حالا توجیهاتی می‌کنند که چند میلیون یهودی روس در اسرائیل داریم، ولی در این قضیه هم نشان داده شد که آن پیمان راهبردی با روسیه کشک است. می‌گویند ما خشنود نیستیم که اسرائیل به ایران حمله کرد، اما اینکه بخواهد کمکی بکند، این کار را نکرده است. از آن مهم‌تر اینکه، ترکیه عضو ناتو و ناتو مقابل روسیه است. با این حال، روسیه حاضر شد اس ۴۰۰ به ترکیه بدهد اما به ما نمی‌دهد؛ به مایی که پیمان راهبردی با هم داریم. مدت‌ها است بحث خرید هواپیمای سوخو۳۵ مطرح است که روسیه به ما نمی‌دهد. حالا البته سوخو ۵۰ و بالاترش را هم ساخته است. این‌ها که گفتم معنایش این نیست که نباید با روسیه رابطه داشته باشیم. همسایه ما است و باید با آن رابطه داشت، اما اعتماد نداشته باشیم. یعنی اینکه فکر کنیم در روز مبادا می‌آید و به ما کمک می‌کند و با آمریکا درگیر می‌شود، خیر، اصلا از این شوخی‌ها ندارد. حالا پزشکیان ۲۴ ساعت هم با پوتین حرف بزند، در صورت و نتیجه معادله، تغییری نخواهد داد. همانطور که وزیر خارجه‌اش، عباس عراقچی، کوشید در قاهره با وساطت همتای مصری‌اش، بدر عبدالعال، با رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، به مفاهمه برسد. البته عراقچی ذوق‌زده شده بود، اما فکر می‌کنید سید علی خامنه‌ای می‌تواند سه شرط اروپایی‌ها را برای جلوگیری عملی شدن مکانیسم ماشه عملی کند؟ اینکه غنی‌سازی به حال تعلیق درآید، ۴۵۰ کیلو اورانیوم غنی‌شده با درجه ۶۰ را تحویل دهد و در نهایت با ایالات متحده وارد گفتگوی مستقیم شود و در حاشیه حوثی‌ها را هم به امان خدا رها کند؟ وزیر کشور سوریه اعلام کرده است که حزب‌الله با تعلیمات رژیم حاکم بر ایران بر آن بود تا در سوریه آشوب به راه اندازد. با این سوابق، آیا اصولا توافق هسته‌ای و سیاسی با جمهوری اسلامی معنا دارد؟ من با همه تاسف و اندوهم، بر این باورم که اسرائیل با اندک بهانه‌ای، برای به اجرای فصل پایانی سناریو خود وارد میدان خواهد شد. تجربه تلخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل آموخت که با همه حمایت‌های بین‌المللی، هنوز باید متکی به خود باشد. یک ۷ اکتبر دیگر در ابعاد کمی بزرگ‌تر می‌تواند اسرائیل را فروشکند. این را هم اسرائیلی‌ها دریافته‌اند، هم عرب‌ها. حتی خود فلسطینی‌ها هم از جنگ خسته‌اند و آرامش و پیشرفت و تسامح می‌طلبند، اما تا زمانی که رژیم صاحب‌الزمانی با ایدئولوژی مخربش و میلیاردها دلار پول، در صحنه است، رویای اسرائیل و ملت فلسطین و همسایگانش تحقق پیدا نخواهد کرد. رژیم اگر مجال ماندن پیدا کند، پروژه‌های دیگرش را چون زلزال، طیرا ابابیل، فتح و… در منطقه برای به آتش کشیدن لبنان و مصر و فلسطین و اردن و مغرب و عراق از چهارسو و کشورهای حاشیه خلیج فارس را از درون اجرا خواهد کرد. در اتاق فکر «مقام معظم رهبری» و حلقه بسته مرکز مطالعات استراتژیک نظامی در دانشگاه امام حسین و دانشکده امنیتی امام محمد باقر، نیز طرح‌های مالیخولیایی تسخیر غرب، با به دست گرفتن قدرت در ترکیه و آلبانی و بوسنی و کوزوو و همسایه چین شدن در شرق با تسخیر قله‌های قدرت در آسیای میانه و افغانستان و همسایه شدن با سین کیانگ و… مطالعه می‌شود. این حرف‌ها خیال‌پردازی یا شوخی نیست. اگر بدانید طی یک سال حسین‌ الله‌کرم، چاقوکش حرفه‌ای انصار حزب‌الله، در محل ماموریتش در زاگرب، پایتخت کرواسی، چه می‌کرده و سفر چند صد تن از بچه‌مسلمان‌های شرق اروپا را به ایران برای آموزش نظامی و ایدئولوژیکی ترتیب داده است، آن وقت ساده‌تر می‌پذیرفتید که چرا همه ما باید یک‌صدا برای جلوگیری از نابودی خانه پدری به دست مشتی مجنون و جمعی مرعوب، گروهی ماکیاولیست بی‌اخلاق جنایتکار و دسته‌هایی از ارباب عمائم و ریش و تسبیح با مافیای سپاه و مخدرات و پول‌شویی، به پا خیزیم. اروپایی‌ها دیروز از سقوط بشار اسد نگران بودند، چون باعث می‌شد میلیون‌ها سوری از کشورشان فرار کنند و بنابراین معتقد بودند باید توی سر بشار زد، ولی او را نگه داشت. درباره رژیم خامنه‌ای نیز تا چندی پیش همین را می‌شنیدیم. اسد سرنگون شد و جانشینش ایده‌آل مردم سوریه نبود، ولی سوری‌ها زیادی تا امروز به خانه پدری بازگشته‌اند. حتی جمال خدام، پسر عبدالحلیم خدام که ۳۰ سال وزیر خارجه و معاون رئیس‌جمهوری بود، به دمشق بازگشت. همراه با هزاران روشنفکر و نویسنده و شاعر و روزنامه‌نگار. با سقوط رژیم ولایت‌فقیه، میلیون‌ها ایرانی به خانه پدری بازخواهند گشت. من تردیدی در این امر ندارم. به نظر می‌رسد غربی‌ها این واقعیت را دریافته‌اند بنابراین الان وقت برخاستن است. ما برخلاف سوری‌ها، جولانی را پیش رو نداریم. ما شاهزاده رضا پهلوی را داریم که ناچار نیست بعد از ورود به تهران، ریش کوتاه کند، حرف‌های خوب بزند و کروات سبز اردوغان را به گردن ببندد. احتمالا او همه آخوندها و پاسدارانی را که ریش به دور می‌ریزند و قیافه آدمی می‌گیرند، صاحب کراوات خواهد کرد. او به مترجم احتیاج ندارد. از دختران ایران با سعه صدر و مهر استقبال می‌کند و دستش را توی جیب پنهان نمی‌کند. او آداب‌دان است و با کسی جنگ ندارد. قصد بر پا کردن چوبه‌های دار هم ندارد. دوران گذار را به دموکراسی پیوند می‌زند. نترسیم. یک‌دل و یک‌زبان، کندن شر ولایت فقیه و جمهوری جهل و جور و فساد تحقق پذیر است. نپالی‌ها را دیدید؟ بیایید ما نیز برای ملت‌های دربند، نماد سرفرازی، شهامت و آزادگی باشیم. کار سختی نیست. فقط کمی از خود گذشتگی می‌طلبد، وگرنه این بساط تا ظهور حضرت ادامه خواهد داشت. دو قرن و نیم یا بیشتر بعد از سرنگونی صفویه، هنوز سیدمجتبی میرلوحی می‌تواند مدتی بر حماقت و خرافه‌پرستی جمعی سوار شود و عمامه و لقب نواب صفوی را اختیار کند. نگذاریم تاریخ در شکل تراژدی آن تکرار شود. عده‌ای هنوز در جستجوی رهبر بعدی، حسن خمینی و مجتبی خامنه‌ای را زیر نظر دارند. جایگاه فرزندان خامنه‌ای و نواده خمینی، ندامتگاه تاریخ است، نه مشاطه‌گری چهره ولایت. دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

تفسیر خبر جمعه 21 شهریور 1404

September 12, 2025

ایران به سوی آینده ای روشن

میهمانان:
امیر طاهری و علیرضا نوری زاده

جمعه ۲۱ شهریور | ۲۱:۳۰ تهران | ایران فردا بازپخش : ۶ صبح و ۱۴:۳۰

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127808

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری جمعه 21 شهریور 1404

September 12, 2025

در برنامه امروز جمعه 21 شهریور 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: نگاهی به نشست شاهزاده در واشنگتن در گفتگو با فروغ بانو کنعانی. لبخند آزادی در برابر ماشه مرگ. چگونه می‌توان در خانه پدری معجزه کرد. تا سید علی هست خبری از آزادی و حاکمیت ملی نخواهد بود. پنجره را بگشائید ناگفته ها بسیار است.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127812

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری پنجشنبه 20 شهریور 1404

September 11, 2025

در برنامه امروز پنجشنبه 20 شهریور 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: همراه با دكتر محسن سازگارا نگاهی به مسایل روز در ایران و منطقه، بررسی رویداد 11 سپتامبر و سرنگونی رژیم در نپال و مقایسه آن با جنبش سبز و جنبش مهسا. پنجره را بگشائيد و از ناشنيده ها با خبر شويد.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127784

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری چهارشنبه 19 شهریور 1404

September 10, 2025

در برنامه امروز چهارشنبه 19 شهریور 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: با یزدان شهدائی سخنگوی شورای گذار آخرین تحولات ایران و منطقه را برسی می‌کنیم. پرپر شدن رهبری حماس پنج روز بعد از روبوسی با ملک الموت نایب امام زمان رژیم فاسد پوسیده در سرازیری قبر. گروسی و توافق قاهره دیپلمات رژیم در مصر عراقی شد و نصیبش زندان و بازجوئی و اخراج به بغداد اپوزیسیون منافق. چرا همه شمشیر به سوی یگانه بدیل دمکرات رضا پهلوی کشیده اند. پنجره را بگشائید ناگفته ها بسیار است.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127762

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری سه شنبه 18 شهریور 1404

September 9, 2025

در برنامه امروز سه شنبه 18 شهریور 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: نگاهی به پیش بینی و نقد محمدرضا شاهید روزنامه نگار درباره استیضاح نخست وزیر فرانسه، حمله اسراییل به قطر، استراتژی اسراییل درباره ایران چیست و تحریک های جمهوری اسلامی در مقابله با اسراییل، گفته های پزشکیان پیرامون وضعیت اقتصادی ایران و هدف قرار دادن روحانی، اختلاس های بزرگ در 30 سال اخیر ایران، افشاگری جدید حسام الدین آشنا درباره قصه ترور شمخانی، انتقال اسناد محرمانه از فردو به وین دلیل ممانعت از ورود بازرسان آژانس و ترویج بی سوادی در جمهوری اسلامی. برنامه امشب را ببينيد و ناگفته ها را بشنويد.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127737

لینک یوتیوب:

پنجره ای رو به خانه پدری دوشنبه 17 شهریور 1404

September 8, 2025

در برنامه امروز دوشنبه 17 شهریور 1404 به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده: خود سوزی جوان ایرانی به دلیل فقر، گفته های خامنه ای به هیئت وزیران دولت، جنایات در غزه و صحنه های ساختگی از شرایط فلسطین و گفته های محقق حوزه درباره رای اشتباه به جمهوری اسلامی. پنجره را بگشائيد ناگفته ها بسيار است.

لینک وبسایت

http://iranefardalive.com/Archive/127711

لینک یوتیوب:







advertise at nourizadeh . com