|
September 01, 2005آتشسوزی سينمارکس آبادان (قسمت دوازدهم)راديوفردا در سلسله برنامههای مستند در بازخوانی پرونده فاجعه تروريستی آتشسوزی سينمارکس آبادان که به مرگ دست کم 400 نفر منجر شد، به رای دادگاهی میپردازد که حکومت جمهوری اسلامی بعد از فشار اقوام قربانيان در سينما تاج آبادان و به رياست حجت الاسلام موسوی تبريزی برگزار کرد. در اين دادگاه متهم رديف اول پرونده تلاش میکرد با تاکيد بر ارتباط خود با روحانيون حاکم و عوامل آنها در اصفهان، خود را از اتهام ساواکی بودن و وابستگی به حکومت شاه مبری کند.عليرضا نوریزاده، روزنامهنويس در لندن، در باره اين دادگاه در مصاحبه با راديوفردا میگويد تضاد در صحبتهای متهمان زياد بود) به گفته مجتبی میرمهدی، عضو حقوقدان دادگاه رسیدگی به پرونده سینمارکس، رویهمرفته، 18 جلسه از روز شنبه اول شهریور تا چهارشنبه 12 شهریور 1359 برگزار شد. وی افزود بین 90 تا یکصد ساعت از این دادگاه فیلم ویدئوی گرفته شد که از سرنوشت آن نوارها خبری در دست نیست ولی بخشهائی از آنها به صورت گزینشی از تلویزیون محلی آبادان در جریان دادگاه پخش شد. علاوه بر این 900 نامه از سوی مردم به دادگاه، که ریاست آن را حجت الاسلام موسوی تبریزی رسیده بود، که هرگز فاش نشد در آنها چه نوشته شده بود. بیژن خوزستانی، یکی از شهود عینی میگوید آدمهائی که تکبعلیزاده اسم برد، مجازات نشدند. سعی دادگاه در این بود که این آتشسوزی را به نوعی به سازمان امنیت حکومت شاه بچسباند اما در این کار ناموفق ماند. حتی هنگامی که عبدالله لرقبا، یک کارمند شرکت هواپیمائی ملی، که به گفته تکبعلیزاده بنزین لازم را در اختیار او گذاشته بود، گفت تکبعلیزاده با ساواک مرتبط بود، تکبعلیزاده چنین رابطهای را به شدت تکذیب کرد. علیرضا نوریزاده، روزنامهنویس در لندن، در باره این دادگاه در مصاحبه با رادیوفردا میگوید تضاد در صحبتهای متهمان زیاد بود، زیرا یک جا میگفتند روی غیرت دینی سینما را آتش زدند، و جای دیگری سعی میکردند پای ماموران دولتی را به میان بکشند. چند پاسبان و افسر و رئیس فرهنگ وهنر آبادان که در این محاکمه به عنوان متهم حضور یافته بودند، ربطی به آتش زدن سینما نداشتند و برخی دیگر نیز اگر چه ارتباطی با آتش زدن نداشتند متهم شده بودند که در کمک به فاجعهدیدگان اهمال کرده بودند، نظیر ماموران آتشنشانی و کارگران سینما و کارگران سازمان دفاع غیرنظامی آبادان. رئیس دادگاه سعی داشت بدون اشاره به مسببان آتشسوزی، ابعاد فاجعه را به گردن دیگران بیاندازد. کیوان فتوحی در باره دیررسیدن ماموران آتشنشانی و اهمالهای حقیقی یا واهی میگوید اینکه اینها دیر رسیدند به خاطر عدم مدیریت بود و این در ایران عادی بود، در حالیکه دادگاه میخواست آن را توطئه قلمداد کند. وحتی این که مدیر سینما که یک کارمند بازنشسته شرکت نفت بود و در محل حضور نداشت را هم توطئه وانمود کردند. بیژن خوزستانی میگوید هیچ سینمائی در ایران صاحب تجهیزات ایمنی لازم نبود ولی مدیرسینما رکس به این دلیل اعدام شد. یکی از متهمان یک ستوان شهربانی بود به نام منوچهر بهمنی که حجت الاسلام موسوی تبریزی او را از قبل میشناخت. خوزستانی میافزاید این ستوان چون قبل از انقلاب به موسوی تبریزی ایست داده بود واحیانا کشیده به او زده بود، موسوی تبریزی او را گرفت و به عنوان یکی از عوامل آتشسوزی سینمارکس به محاکمه کشید. موسوی تبریزی این ستوان شهربانی را به جرم حمل سلاحی که دولت در اختیارش گذاشته بود و ساخت اسرائیل بود به اعدام محکوم کرد. بیژن خوزستانی میگوید اعدام این آدم انتقامی بود که حجتالاسلام موسوی تبریزی میخواست از او بگیرد و ربطی به سینما رکس نداشت. علی نادری، صاحب سینما، که مقیم تهران بود، و اسفندیار دهابانی، مدیر داخلی سینما هم اعدام شدند، بدون اینکه رابطهای با آتش زنندگان سینما داشته باشند. رئیس دادگاه میخواست بداند چقدر درآمد داشت و چقدر به مدیرداخلی حقوق میداد. دوتن دیگر از اعدام شدگان، سیدفرجالله مجتهدی، بازجوی ساواک و سرهنگ سیاوش امینی آلاقا، رئیس سابق اداره اطلاعات شهربانی بودند که دادگاه نتوانست کمترین ارتباطی میان آنان و آتشسوزی سینما برقرار کند. براساس آنچه روزنامه کیهان شهریور 1359 نوشت موسوی تبریزی در پایان دادگاه سخنانی گفت که سئوالات جدیدی را مطرح کرد و نتوانست بگوید ساواک در آتشسوزی نقش داشت. ساواک مقامات انقلابی دینی را از مشارکت در فاجعه سینما رکس مبری کرد ولی غرض اصلی او رد گزارشی بود که توسط هیات برگزیده شش نفری آیتالله شریعمتداری فراهم شده بود و در آن بر مذهبی بودن آتش زنندگان سینما صحه گذاشته شده بود.
|