October 20, 2005

تهيه زمينه داخلی مناسبات با آمريکا از طريق بزرگ کردن نقش بريتانيا در بمبگذاری اهواز

مساله مذاکرات پشت پرده جمهوری اسامی با آمریکا موضوع تحليل روز چهارشنبه نشريه استراتفر کامنتری است. به نوشته اين نشريه تهران با بزرگ کردن نقش بريتانیا در بمبگذاری اهواز و جابجا کردن شعار «مرگ بر آمريکا» با «مرگ بر انگليس» دارد زمينه داخلی را برای عادی کردن مناسبات با آمريکا هموار می‌کند. ب. عليرضا نوری‌زاده تحلیلگر مسائل ايران در مصاحبه با راديو فردا اين تحليل را کاملا درست نمی‌داند و می‌گويد حال که سه کشور اروپائی در رابطه با پرونده هسته‌ای ايران موضعی نزديک به موضع آمريکا اتخاذ کرده‌اند و مساله بردن پرونده اتمی ايران به شورای امنيت، تنها نيازمند زمان است، گمان نمی‌کند آمريکا حاضر به مذاکره با جمهوری اسلامی شود.
Download file

مذاکرات پشت پرده جمهوری اسلامی با آمریکا در رسانه‌های آمریکا بازتاب یافته است. روز چهارشنبه نیز کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا به سنا گفت، دولت بوش ماموریت مذاکره با سفیر ایران در عراق را به زلمای خلیل‌زاد، سفیر واشنگتن در بغداد را مورد بررسی قرار داده است. نشریه استراتفر کامنتری در شماره روز چهارشنبه می‌نویسد: تهران با بزرگ کردن نقش بریتانیا در بمبگذاری اهواز و جابجا کردن شعار «مرگ بر آمریکا» با «مرگ بر انگلیس» دارد زمینه داخلی را برای عادی کردن مناسبات با آمریکا هموار می‌کند.
مریم احمدی (رادیو فردا): استراتفر کامنتری در چند روز گذشته از مذاکرات ایران با آمریکا خبر داده و نوشته است تهران و واشنگتن محرمانه درباره حل مشکلات عراق و مبارزه با القاعده گفتگو می‌کنند. این نشریه می‌نویسد: نکته جالب این است که تهران در رابطه با بمبگذاریهای اهواز حتی یک بار هم نام دشمن اصلی یعنی آمریکا را نبرده و تنها بریتانیا را مسئول قلمداد کرده است. در تشییع جنازه بمبگذاری قربانیان بمبگذاری هم بر خلاف معمول شعار مرگ بر آمریکا داده نشد. شعار مرگ بر انگلیس جای آن را گرفته بود و این جابجایی شعارها تصادفی نیست، خاصه آن که تهران می‌داند بریتانیا در مسائل مربوط به ایران مستقل از آمریکا عمل نمی‌کند.

تاکتیک تهران به نوشته استراتفر کامنتری آن است که در حال حاضر بریتانیا را دشمن جلوه دهد و به بهبود روابط با آمریکا بپردازد. آمریکا در حال حاضر در صدد است سربازانش را از عراق خارج کند و این مساله بیش از حل بحران هسته‌ای ایران برایش مهم است. تهران برعکس، مساله حل برنامه هسته‌ای و مشکلاتش با آمریکا برایش در وهله اول است و حل مشکلات عراق تا برقراری آرامش در کشور همسایه در وهله بعدی است. بنابراین پشت پرده درباره امتیاز دادنها گرم است.

رادیو فردا در مورد مطلب نشریه استراتفر کامنتری، نظر علیرضا نوری‌زاده، تحلیلگر مسائل ایران را جویا شده است.

علیرضا نوری‌زاده: به اعتقاد من این تحلیل نمی تواند تحلیل صد در صد درستی باشد. اما در واقع از یک نوع آرزو و امید در پس ذهن مجموعه‌ای از دولتمردان ایرانی سخن می‌گوید. به معنای دیگر افرادی مثل علی لاریجانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی بر این باورند که در طول این چند سال اخیر به جای آن که کدخدا را ببینند برای ورود به ده، به سراغ میراب و به سراغ آدمهای خیلی دست پایینتر رفتند، در حالی که می‌توانستند همان روز اول دق‌الباب کنند و سراغ خانه کدخدا را بگیرند. به معنای دیگر به جای این که از طریق بریتانیا، آلمان و فرانسه بخواهند در دل دوست آمریکایی رهی بجویند، چه بهتر و به مصلحتشان که با خود آمریکا وارد گفتگو شوند. حال باید دید آیا آمریکا در شرایطی هست، یا در موقعیتی هست یا سیاست آمریکا اقتضا می‌کند که بعد از این همه بحث و گفتگو آمریکا متحدانش را رها بکند، در حالی که متحدانش کاملا به موضع آمریکا در رابطه با پرونده اتمی نزدیک شدند، و بیاید جانب جمهوری اسلامی را بگیرد؟ من چنین گمانی ندارم. تمام مدت فشار آمریکا بر این بود که فرانسه، بریتانیا و آلمان موضعی نزدیک به آمریکا اتخاذ بکنند در رابطه با پرونده اتمی ایران. بنابراین حال که مواضع این سه کشور کاملا منطبق شده بر موضع ایالات متحده و مساله بردن پرونده اتمی ایران به شورای امنیت، در واقع فقط نیازمند زمان است، والا اتفاق نظر بر سر آن کاملا ایجاد شده، در چنین شرایطی گمان نمی‌کنم ایالات متحده حاضر بشود با جمهوری اسلامی گفتگو بکند و در واقع دوستان خودش را و متحدان اروپاییش را در یک سردرگمی رها کند و به عبارت بسیار ساده‌تر، ناجوانمردانه و بدعهدی بکند. چنین تصوری به اعتقاد من پایه و اساس ندارد و در عین حال این که در این مقاله اشاره می‌شود به این که آمریکا با یک جمهوری اسلامی صاحب سلاح هسته‌ای راحت‌تر می‌تواند کنار بیاید و یا تحملش برایش کم هزینه‌تر است تا این که وارد یک درگیری با جمهوری اسلامی شود، باز من گمان نمی‌کنم اصولا بعد از مذاکراتی که کشورهای بزرگ جهان داشتند و هشت کشور صنعتی جهان و همینطور کشورهای صاحب سلاح هسته‌ای، اینها پذیرفته‌اند که هیچ عضو جدیدی به باشگاه هسته‌ای اضافه نشد. بنابراین خیلی طبیعی است که به هیچ روی ایالات متحده اجازه نخواهد داد که ایران صاحب سلاح هسته‌ای شود. پس عامل اسرائیل و عنصر اسرائیل را نباید فراموش بکنیم. اسرائیل اجازه نخواهد داد که ایران صاحب سلاح هسته‌ای شود و حتی اگر ایالات متحده سیاستی متفاوت اتخاذ بکند، اسرائیلیها برای مساله امنیت ملی‌شان و آن بعد خطرناکی که صاحب سلاح اتمی شدن جمهوری اسلامی می‌تواند در فلسفه وجودی دولت اسرائیل داشته باشد، آنها دست به اقدام خواهند زد و مانع از تحقق آرزوی مقامات جمهوری اسلامی در داشتن سلاح هسته‌ای خواهند شد.



October 20, 2005 02:12 AM






advertise at nourizadeh . com