November 04, 2005

انتصاب سردار نقدی به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز

علیرضا نوری زاده تحلیلگر مسائل ایران درباره انتصاب سردار نقدی به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، در مصاحبه با رادیو فردا وی را فردی دارای پرونده سیاه معرفی می‌کند که در جریان دستگیری و شکنجه شهرداران، دانشجویان و نویسندگان دست داشت. نوری زاده می‌گوید: نقدی در عین حال نامش در چندین پرونده فساد مالی ذکر شده. یکی از موارد بسیار شاخص بنادر غیرقانونی است که در زمانی که وی در نیروی انتظامی بود، به اتفاق چند تن دیگر از مسئولان نیرو و همینطور مسئولان سازمان اطلاعات سپاه که چندین شرکت مثل شرکت رزمندگان، رزمجو، درست کرده بودند، در کار قاچاق نفت عراق بودند، در کار قاچاق مواد بودند، کالاهای تولیدی، مواد غذایی و دیگر مسائل را از طریق بنادر غیرقانونی وارد کشور می‌کردند. آقای نوری زاده با ابراز تعجب از انتخاب سردار نقدی می‌گوید: سردار نقدی و شماری دیگر از بلندپایگان نیروی انتظامی و سپاه، بنادر غیرقانونی و فرودگاه پیام را اداره می‌کردند.
Download file

علیرضا نوری زاده: در رابطه با سردار نقدی ایشان یکی از کسانی است که پرونده خدمتی او آنقدر صفحات سیاه و پر از غلط و در مواردی پر از اعمالی که تنها می‌توان با عنوان جنایت از آن یاد کرد، آنچنان پر است که خود آقای خامنه‌ای وقتی ایشان را از کارش که ریاست حفاظت اطلاعات نیروهای انتظامی بود، بعد از آن افتضاحی که در جریان دستگیری شهرداران و بعد ماجراهایی که بر سر دانشجویان و نویسندگان آمد، وقتی ایشان را بر کنار کرد، چون او را فرد وفاداری به خود می‌دانست، او را به ستاد کل نیروهای مسلح منتقل کرد که سر و صدایی ندارد و افرادی که آنجا کار می‌کنند یک کار تخصصی می‌کنند و با توده مردم سر و کار مستقیم ندارند. اما آقای نقدی هر از چندگاه از همان ستاد حرفهایی می‌زد که پیدا بود ایشان هیچ تغییری در مواضعش نداده و همان نقدی است که بلندترین مقامات شهرداری را در زیرزمینی آنقدر شکنجه کرده بود که بعضی از آنها تا ماهها قادر نبودند به صورت طبیعی به زندگی خودشان ادامه دهند. آقای نقدی در عین حال نامش در چندین پرونده فساد مالی ذکر شده. یکی از موارد بسیار شاخص بنادر غیرقانونی است که در زمانی که ایشان در نیروی انتظامی بود، به اتفاق چند تن دیگر از مسئولان نیرو و همینطور مسئولان سازمان اطلاعات سپاه که چندین شرکت مثل شرکت رزمندگان، رزمجو، درست کرده بودند، اینها در کار قاچاق نفت عراق بودند، در کار قاچاق مواد بودند، کالاهای تولیدی، مواد غذایی و دیگر مسائل را از طریق بنادر غیرقانونی وارد کشور می‌کردند و بعد ماجرای آقای نقدی باز در ارتباط مستقیم با فرودگاه پیام بود که ظاهرا فرودگاهی بود برای پست درست شده بود، ولی از طریق او در هفته هزاران تن کالا از کشورهای حاشیه خلیج فارس وارد ایران می‌شد. آقای نقدی در آنجا نامش مطرح شد که همراه با یک نام دیگر است که در اینجا برمی‌گردیم به قوه قضائیه. و آن نام آقای الیاس محمودی بود. سرهنگ ژاندارمی که بعد از مدتها خدمت کردن در سازمان قضایی نیروهای مسلح توسط وزیر اطلاعات اسبق معرفی شد به آقای شاهرودی به عنوان رئیس جدید حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه. ایشان وقتی آمد به این نیرو در تمام امور مداخله می‌کرد. از بگیر و ببندهای نویسندگان و مسائل دیگر و کار به جایی رسید که آقای علی یونسی وزیر اطلاعات وقت اعلام کرد که در معرفی ایشان به آقای شاهرودی خطا کرده و خود آقای شاهرودی دو بار تلاش کرد ایشان را برکنار کند، یک بار خبرش رسما اعلام شد، اما 24 ساعت بعد آقای الیاس محمودی در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که او مستحضر به لطف رهبر است و به کسی هم جواب نمی‌دهد و سر کارش هم نشست و گفت که قصدش مبارزه با فساد است. در حالی که نام ایشان در چندین پرونده فساد مالی بزرگ ذکر شده و ایشان بود که با آقای نقدی و شماری دیگر از بلندپایگان نیروی انتظامی و سپاه، بنادر غیرقانونی و فرودگاه پیام را اداره می‌کردند. حال می‌بینیم که شاگرد بداخلاق کلاس امنیتی جمهوری اسلامی را ماموریتی به او می‌دهند که با بداخلاقان مبارزه کند. یعنی ماموریت به او می‌دهند که جلوی قاچاق را بگیرد یا قاچاق ارز و این است که واقعا این گزینش برای آدم چندین سئوال بزرگ ایجاد می‌کند که چرا نقدی؟ همینطور در قوه قضائیه، آقای شاهرودی شخصا پرونده پاکی دارد. ایشان آلودگی مالی ندارد در این مسائل وارد نبوده، اما در قوه‌ای که ایشان ریاستش را دارد و خودش اذعان می‌کند که قدرت کنترل آن را ندارد، چون بسیاری از مقامات مثل آقای علیزاده که الان معاون مالی اداری ایشان است، یا آقای الیاس محمودی، اینها به آقای شاهرودی حساب پس نمی‌دهند، مستقیما با دفتر رهبر سر و کار دارند. به این ترتیب؛ آقای شاهرودی در عین حال که راست می‌گوید دردی را که از آن سخن می‌گوید، درد است که مردم ایران با پوست و خون خودشان حس می‌کنند. فساد، دزدی، رشوه و خصوصی بازی که آقایان با هم دارند، فامیل گرایی که در این نوع اعمال با یکدیگر دارند. باندهای خصوصی که چپ و راست درست می‌شود، اعتبارهای غیرقانونی که داده می‌شود و با دو نگاه با مردم روبرو شدند. یعنی دستگاه قضا وقتی ماجرا مربوط به آقای شهرام جزایری می‌شود، او را به زندان می‌اندازد، موقعی که ماجرا مربوط به پسر واعظ طبسی، ناصر واعظ طبسی می‌شود با اعاده پول بانک پرونده را مختومه می‌کند. این است که باز برمی‌گردیم به نقطه اول. زمانی که قدرت در یک کشور متمرکز می‌شود در یک نهاد یعنی ولایت فقیه و ولی فقیه هست که همه کس می‌گوید باید به او جواب داد، افراد با حسن نیتی مثل آقای شاهرودی کاری ازش برنمی‌آید. چون از پشت سرش می‌آیند و کسی مثل الیاس محمودی یا نقدی را مورد حمایت قرار می‌دهند.
(کوتاه شده)


November 4, 2005 04:36 PM






advertise at nourizadeh . com