|
November 23, 2005قتل هاي زنجيره اي. بخش اول: «قتل فروهرها و فاش شدن ماجرا»در تاريخ 27 ساله جمهوري اسلامي قتل هاي زنجيره هاي بي ترديدي يكي از نقطه عطف ها است، زيرا ساختار قدرت در جمهوري اسلامي را دچار تزلزل كرد، گفتمان سياسي را تغيير داد و ابعاد سياسي اجتماعي آن به حدي گسترده بود كه با گذشت هفت سال جمهوري اسلامي هنوز با پيامدهاي آن دست به گريبان است. در قسمت اول ويژه برنامه قتل هاي زنجيره اي، راديو فردا در مصاحبه با پرستو فروهر فرزند فروهرها، عليرضا نوري زاده روزنامه نگار و عبدالكريم لاهيجي حقوقدان در پاريس به چگونگي قتل داريوش و پروانه فروهر و روند رسيدگي به اين پرونده مي پردازد. تارا عاطفي (راديو فردا): در تاريخ 27 ساله جمهوري اسلامي قتل هاي زنجيره هاي بي ترديدي يكي از نقطه عطف ها است، زيرا ساختار قدرت در جمهوري اسلامي را دچار تزلزل كرد، گفتمان سياسي را تغيير داد و ابعاد سياسي اجتماعي آن به حدي گسترده بود كه با گذشت هفت سال جمهوري اسلامي هنوز با پيامدهاي آن دست به گريبان است. پروژه قتل دگرانديشان و مخالفان سياسي در ايران به نام قتل هاي زنجيره اي شهرت يافت. در همين احوال گروهي با نام فداييان پيروي مصطفي نواب با انتشار اطلاعيه هايي مسئوليت قتل ها را برعهده گرفت و اعلام اسامي و فهرست هايي متشكل از نويسندگان، روزنامه نگاران و چهره هاي سرشناس سياسي و فرهنگي مبني بر مهدورالدم ايشان، جو رعب و وحشت را بر جامعه فرهنگي و انديشمند برافكند. يك ماه و نيم بعد در تاريخ 15 ديماه وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي با صدور اطلاعيه اي اعلام كرد عاملان جنايات اخير از پرسنل وزارت اطلاعات بودند. انتشار اعلاميه وزارت اطلاعات را بسياري بسان زلزله اي بر اركان نظام اطلاعاتي جمهوري اسلامي توصيف كردند. شايد اين نخستين بار بود كه جمهوري اسلامي به خطايي از درون حكومت اعتراف مي كرد. 28 ديماه كميته تحقيق در نخستين اعلام نظر قتل ها را محفلي خواند. در همان زمان نيز اكبر گنجي روزنامه نگار در رشته مقاله ها و يادداشت هاي خود اطلاعاتي در مورد قاتلان، آمران و انگيزه ها را به صورت تدريجي در اختيار افكار عمومي مي گذاشت. روز 21 بهمن ماه قربانعلي دري نجف آبادي وزير اطلاعات وقت كه بارها در مصاحبه ها خود را بي اطلاع از قتل هاي صورت گرفته توسط پرسنل وزارت اطلاعات عنوان كرده بود، از سمت خود استعفا داد. از اسفندماه همان سال سخن از نقش عوامل بيگانه در اين ماجرا به ميان آمد. دهها تن از پرسنل وزارت اطلاعات و خانواده هايشان در اين رابطه بازداشت شدند. شش ماه بعد دادستان نظامي تهران در روز 30 خرداد اعلام كرد متهم رديف نخست پرونده سعيد امامي در زندان با داروي نظافت خودكشي كرد. پرونده قتل ها منحصر به چهار قتل داريوش فروهر، پروانه اسكندري، محمد مختاري و محمدجعفر پوينده شد. اين پرونده كه در دستگاه هاي تو در توي نظام قضايي جمهوري اسلامي دست به دست مي چرخيد در نهايت به دادسراي نظامي تهران سپرده شد. يك سال و اندي پس از قتل فروهرها پس از دوازده جلسه غيرعلني هجده متهم اين پرونده به زندان هايي از دو سال تا حبس ابد محكوم شدند. يكي از وكلاي خانواده هاي قربانيان ناصر زرافشان ابتدا به اتهام فاش كردن اسرار دادگاه غيرعلني و سپس با مطرح شدن اتهام هاي حمل اسلحه و اعتياد بازداشت و به پنج سال زندان محكوم شد و همچنان دوران محكوميت خود را در زندان مي گذراند. خط قرمزهايي كه دادگاه مطبوعات به رياست سعيد مرتضوي دادستان كنوني تهران با بازداشت، احضار و زنداني كردن روزنامه نگاران داخلي پيگير قتل ها از جمله باقي و گنجي ايجاد كرد، برگزاري دادگاهي غيرعلني و به گفته وكلاي خانواده قربانيان، ابهام ها در پرونده و نحوه محاكمه، نقاط تاريك بسياري را در اين پرونده باقي گذاشت. اين ابهام شايد هرگز از بين نرود. پرستو فروهر در مرور خاطرات خود از آن روزها به خاطر مي آورد كه بسياري از عكس هايي كه در مراحل اوليه تحقيقق ديده بود، بعدها در پرونده نبوده است. پرستو فروهر: روز يكشنبه يكم آذر 1377 من منتظر تلفن پدر و مادرم در آلمان بودم. تلفن زنگ زد و خبرنگاري از من پرسيد آخرين بار چه زماني با پدر و مادرم صحبت كردم ولي چيز ديگري به من نگفت. پس از اين كه موفق نشدم با خانه تماس بگيرم، به يكي از دوستان نزديكشان در پاريس زنگ زدم كه پاي تلفن گريه مي كرد و خبر قتل هر دو را به من داد. در روزهاي اوليه با اين كه كاملا جامعه مي دانست قتل ها سياسي هستند و از درون حاكميت انجام شدند، حتي درون فرودگاه كسي كه من را شناخت، خيلي آرام كنار من آمد و گفت: كار خودشان است، ولي به هيچ وجه صحبت از اين نبود و حتي قاضي پرونده از ما مي پرسيد آيا دشمن شخصي نداشتند؟ بعد رسيدند به اين كه شايد كردها و عوامل تركيه اين كار را كرده باشند. در پرونده قتل آنچه كه من خواندم، اين است كه: پدرم روي صندلي نشسته بوده، كسي دست راستش را گرفته بوده، شخص ديگري دست چپش، يك نفر از پشت دهانش را گرفته با دستمالي و شخص ديگري ضربات پياپي چاقو بر سينه اش نشانده. بر اساس گزارش پزشك قانوني يازده ضربه چاقو بر سينه 70 ساله من نشسته بود. صندلي كه پدر من رويش نشسته بود را هنگام كوفتن اين ضربات رو به قبله چرخانده بودند و اين را من در آن عكسي كه قاضي پرونده به من نشان داد و بعد اين عكس ها از پرونده گم شد، يك بار ديده بودم. مادرم رو در اعترافات مي گويند دستهايش را از پشت گرفته، شخصي دهانش را گرفته و شخص ديگري 24 بار ضربه چاقو بر قلب اين زن زده. در پرونده آمده ضربات چاقو را با نام يا زهرا زدند. ت . ع: عليرضا نوري زاده روزنامه نگاري كه چندين سال است داستان قتل هاي زنجيره اي را دنبال مي كند، در مورد اعتقادات مذهبي قاتلان مي گويد: عليرضا نوري زاده: برخي از آنها آدم هاي خيلي متديني بودند و حتي در مورد قتل فروهرها اينها همه روزه داشتند و با روزه اين كار را كردند. و وقتي آدم كشتند به همديگر مي گفتند انشاءلله روزه مان امروز قبولتر است. و اين رو هم سعيد امامي و هم مصطفي كاظمي بعدا مي گويند كه وقتي من به آقاي امامي خبر دادم «عمليات» با موفقيت انجام شد، ايشان گفت روزه همه امروز قبول است. ت . ع: دكتر عبدالكريم لاهيجي وكيل مقيم پاريس نيز اين روايت را تاييد مي كند. دكتر عبدالكريم لاهيجي: حتي برخي از اينها تظاهرات مذهبي هم در جريان بازجويي هايشان مي كنند و مي گويند ما هر موقع كه انجام همچين عملياتي به ما واگذار مي شده، اين را به عنوان يك تكليف مذهبي تلقي مي كرديم، هميشه زمان اجراي عمليات نام خدا و ائمه را به زبان مي آورديم. يكي از آنها در نهايت شناعت و قصاوت گفت وقتي با كارد به بدن پروانه فروهر مي زدند، نام حضرت فاطمه را به زبان مي آورده. ت . ع: در زمان وقوع قتل اين زوج سالخورده بيمار بودند و چنانچه آقاي نوري زاده مي گويد، قاتلان به بهانه گم شدن اتومبيل فروهرها به خانه وي وارد مي شوند. قتل هاي زنجيره اي با كشف قتل فروهرها آغاز شد، اما اين نقطه پايان نبود.
|