تب دوستی تهران و لندن به عرق نشسته است
دیرزمانی آقای جک استراو، وزیر خارجه بریتانیا، با داشتن لقب «یاور همیشه مومن جمهوری اسلامی» هراز گاه مورد ملامت رسانهها و محافل سیاسی و پارلمانی کشورش قرار میگرفت که از چه رو در رابطه با مداخلات ایران در کشورهای عرب و مسلمان همسایهی خود، حمایتاش از گروههای رادیکال اسلامی و زیرپا نهادن حقوق بشر، سکوت میکند. با روی کار آمدن آقای محمود احمدینژاد چنین پیداست که حتا آقای جک استراو نیز، ناچار به تجدید نظر در نگرش مهربانانهی خود نسبت به جمهوری اسلامی شده است.
در گفتوگویی با بنگاه سخنپراکنی بریتانیا استراو از رفتار غریبانه و نامنطبق با شأن یک رییس دولت محمود احمدینژاد اظهار شگفتی میکند. زیبنده نیست که یک رییس جمهوری فاجعهای چون هالوکاست را انکار کند و هدفش محو کردن اسراییل از روی نقشهی جهان باشد. از روزی که بریتانیا در رابطه با پرونده اتمی ایران موضعی حاد اتخاذ کرده است، جک استراو در تلاش برای به جادهی خردورزی کشاندن دیپلماسی جمهوری اسلامی، بنا به گفتهی خودش، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. تماسهای چندی دور از چشم ناظران و خبرنگاران با مقامات ایرانی صورت گرفته است، اما زمانی بیهودگی این تماسها برای آقای جک استراو روشن میشود که از صورتجلسهی مذاکرات دکتر علی لاریجانی در مسکو و سپس گزارش عملکرد دولت آقای احمدینژاد در زمینه مقدمهچینی برای از سرگیری برنامهی غنیسازی اورانیوم باخبر میشود. آقای لاریجانی در مسکو تعهد کرده بود که کشورش بهیچروی بدنبال غنیسازی و برکردن لاک و مهر تاسیسات نطنز اصفهان نرود. اما به گفتهی آقای استراو در ماه ژانویه همهی آن التزامها و تعهدات با یک اشارهی پرزیدنت احمدینژاد دود شد و به هوا رفت.
حداقل دو روزنامهی نزدیک به دولت «تایمز» و «دیلی تلگراف» در لابهلای مطالبشان پیرامون جنجالی که بقول کاندولیزا رایس، وزیر خارجه ایالت متحده، هدایتش در دست رژیمهای سوریه و ایران است، از پرداختن به موضوع ایران و تعهداتش غافل نبودهاند. «تایمز» ضمن رد کردن راهحل نظامی برای مقابله با جمهوری اسلامی، تاکید میکند که بهیچروی نمیتوان به رژیم اعتماد کرد و حتا اگر احتمال دستیابی دولت ایران به سلاح هستهای چنددرصد بیشتر نباشد، بازهم تصور خاورمیانهای که در آن دولتهایی مثل دولت ایران سلاح هستهای در اختیار داشته باشند خطرناک است. همین روزنامه با اشاره به اینکه ایالات متحده و بریتانیا نه تنها چاپ کاریکاتورهای موهم به پیامبر اسلام را محکوم کرده، بلکه رسانههای مسئول این دو کشور نیز، برخلاف رسانههای اروپایی از بازچاپ کاریکاتورها پرهیز کردهاند. علیرغم این در تهران بعد از به آتش کشیده شدن دروازهی سفارت دانمارک و تظاهراتی در برابر سفارت اتریش، سفارت بریتانیا نیز بینصیب نمیماند. این خشم را چه کسی هدایت میکند! طبیعیست این خشم هیچ ربطی به کاریکاتورها ندارد. مگر بریتانیا کاریکاتورها را چاپ کرده بود یا از چاپ آن حمایت کرده بود. پس، آقای احمدی نژاد و دوستانش و بسیجیها میخواهند تسویه حساب جای دیگر را با بریتانیا در برابر سفارتاش انجام دهند.
در عین حال به نوشتهی مطبوعات بریتانیا در ماههای اخیر زد و خوردهایی که در جنوب عراق بین بعضی از گروههای سیاسی و نظامیان بریتانیایی صورت گرفته از آنسوی مرز هدایت میشود. طبیعیست نگاهی به مطبوعات بریتانیا و شنیدن سخنان آقای تونی بلر نخست وزیر در دیدار ماهیانهاش با روزنامهنگاران و اظهارات وزیر خارجهی این کشور همگی نشانهی آن است که تب دوستی بین تهران و بریتانیا خیلی زود به عرق نشسته است و به نظر میرسد بریتانیا آمادگی آن را ندارد که عملکرد جمهوری اسلامی را برای متحدان غربی خود توجیه کند.
علیرضا نوری زاده / دویچه وله صدای آلمان
February 10, 2006 01:13 AM