December 22, 2006

...کاین طرّه شبرنگ او، بسیار طراری کند

یکهفته باخبر

www.nourizadeh.com
nourizadeh@hotmail.com

سه‌شنبه 12 تا جمعه 15 دسامبر
پیشدرآمد: خاورمیانه پس از روزهای تلخ و تیره‌ای که سرنوشت میلیونها انسان را از کابل تا بیروت زیر علامت سئوال بزرگی قرار داده است (اینکه اسلام ناب انقلابی محمدی در دو وجه کریه سلفی سنی و ولایتی شیعه نه فقط امروز بلکه فردای این منطقه مهم از جهان را به بیغوله ارتجاع و عقب ماندگی و تعصب پرتاب خواهد کرد و یا آنکه راهی برای رهائی از چنگ این غول بی‌شاخ و دم هنوز وجود دارد؟!)، اینک در یک نقطه حساس تاریخی از دو سو کشیده می‌شود. یکسو ره به استبداد سیاه دینی دارد و یکسو رو به رهائی و آزادی. در این میان دو محور حقیقی شر به گونه‌ای غریب و گاه توجیه ناپذیر به سوی یک تفاهم خطرناک و رعب‌آور پیش می‌روند در حالی که نیروهای آزاداندیش و سکولار به جای پیوستن با یکدیگر، (منهای لبنان) به جای رویاروئی با خطر اسلام ناب سلفی و ولایتی، به ذم و حذف یکدیگر مشغولند.

تهران محور نخست
1 ـ بسیاری از دگراندیشان و اصلاح طلبان واقعی در سالهای اخیر آرزو می‌کردند که بهای نفت افزایش نیابد چون هرگونه افزایشی، تنها به نفع حاکمیت سرکوبگر جمهوری ولایت فقیه تمام خواهد شد و مردم ایران سودی از این افزایش نخواهند برد. امروز آشکار شده است که بهای 60 و 70 دلاری هر بشکه نفت، نه تنها تحولی به سود مردم ایران ایجاد نکرده بلکه بر سبعیت و استبداد رژیم در داخل و دامنه مداخلاتش در خارج افزوده است.
طی یک سال و نیم اخیر، رژیم بیش از یک میلیارد دلار از درآمد نفت را خرج آشوبگری، کمک به گروههای تروریستی و پیروان اسلام ناب انقلاب ولایتی و بن لادنی (سلفی سنی) کرده است. در افغانستان رژیم بدون توجه به اینکه آشوبگری و ناامن ساختن این کشور فقط به سود پاکستان است که به قول پرزیدنت کرزای، همه گاه بر آن است تا مردم افغانستان را عبد و عبید خود کند و یک افغانستان سرپا و مستقل را تحمل نمی‌کند به خرابکاری ادامه می‌دهد. سفرهای داماد گلبدین حکمتیار در ماههای اخیر به تهران افزایش یافته است و فرستادگان سپاه قدس به دفعات با حکمتیار در مخفیگاهش که تحت حراست سازمان اطلاعات نظامی پاکستان در شمال این کشور است ملاقات کرده‌اند. دو فقره کمک نقدی ده و پانزده میلیون دلاری در هفته‌های اخیر به گلبدین تقدیم شده است. سیف سعد یکی از رهبران القاعده رابطه از هم گسسته بین اطلاعات سپاه و ایمن‌الظواهری را برقرار کرده است. جمعی از عوامل القاعده که در ایران و در دو کمپ نظامی در شمال کشور و یک کمپ در غرب ایران مستقر بوده‌اند پس از آموزشهای لازم با کمک سپاه وارد عراق شده‌اند. سعد بن لادن فرزند رهبر القاعده پس از سفری به دمشق و امضای میثاق همکاری با استخبارات سوریه و حزب‌الله اینک در شمال تهران، همراه با عماد مغنیه تروریست سرشناس حزب‌الله لبنان، و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس مشغول تدارک و طراحی موج تازه حملات تروریستی در منطقه و چند کشور اروپائی است. به عبارتی محور شر اسلام سلفی بن لادنی، با پیوند ظواهری، حکمتیار، سیف سعد و اسامه بن لادن با محوریت نایب امام زمان، سپاه قدس، جیش المهدی، حزب‌الله، جهاد اسلامی و حماس، در سایه عنایت محور شر اسلام ولایتی قرار می‌گیرد.
محمود احمدی‌نژاد آن روی سکه‌ای است که از تصویر کریه بن لادن نشان دارد. حالا قلب نئونازیها و فاشیستهای جهان نیز همانند قلب حمالهای راه آهن قاهره و جاشوهای طنجه سرشار از عشق بن لادن و صدام و محمود احمدی‌نژاد است. شیاطین یکدیگر را یافته‌اند و از برکت افزایش بهای نفت پول هم دارند و برای تسخیر خاورمیانه خیز برداشته‌اند. دو محور شر به سرعت به یک محور اصلی تبدیل می‌شود. به عراق نگاه کنید. عبدالعزیز حکیم که دیرسالی از پستان ولایت سید روح‌الله و سید علی نوشیده است، اینک دریافته که مصلحت او و گروهش و نیز شیعیان عراق د رهم پیمانی با آمریکا و برخورداری از حمایتهای واشنگتن برای تثبیت موقعیت شیعیان در نظام حکومتی کشور است. البته آقای هادی العامری و سپاه بدر هنوز هم حداقل دو وعده از نمازشان را رو به قبله چهارراه آذربایجان و با سلام و صلوات برای سیدعلی آقای قائد معظم می‌خوانند، اما امتیازات و منافع مادی و معنوی که در همکاری با آمریکا نصیبشان می‌شود آنقدر زیاد است که می‌توان احتمال داد به مرور رشته بندگی با تهران سست و سست‌تر شود و پیوندشان با شیطان بزرگ مستحکم‌تر... در این میان جیش‌المهدی که بنیان اصلی آن را مجرمان شیعه و جوانان متعصب تشکیل داده‌اند (مجرمانی که صدام حسین یک ماه پیش از سرنگونی رژیمش آنها را از زندان ابوغریب آزاد کرد تا خواب راحت از چشم شهروندان عراقی بربایند) اینک به یک نیروی ده هزار نفری تبدیل شده که حداقل دوسوم افرادش توسط سپاه پاسداران، حزب‌الله لبنان و سپاه قدس در داخل عراق و ایران و لبنان آموزش دیده‌اند. بودجه‌ای که صرف آموزش و اداره جیش‌المهدی می‌شود از 5 میلیون دلار کمک نخستین ولی فقیه به مقتدی صدر آغاز شد و اینک به حداقل 25 میلیون دلار در ماه رسیده است. البته هنوز سپاه بدر و مجلس اعلا از کمکهای گسترده مالی و تسلیحاتی برخوردار می‌شوند اما همانطور که یادآور شدم پیوندهای حکیم با رژیم بعد از سفر او به واشنگتن و لندن و قرار و مداری که با آمریکائیها در ملاقاتهایش با مسئولان CIA و وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا و سپس بریتانیا داشت، متزلزل شده است. از سوی دیگر سپاه قدس با اعزام نمایندگانی به مناطق نفوذ تروریستهای سنی عراق به ویژه آنها که از لجن‌زار القاعده و اسلام سلفی سنی تغذیه می‌کنند روابط خود را با این گروهها گسترش داده است. انصار الاسلام از کمک مستمر رژیم برخوردار است. جیش‌المجاهدین و سازمان القاعده در بلاد رافدین (که کشتن شیعیان در صدر اولویت‌هایش قرار دارد) دو سازمان دیگری هستند که طی ماههای اخیر و با دلالی پسر بن لادن و سیف سعد از دلارهای نفتی ایران و بعضی کمکهای تسلیحاتی برخوردار شده‌اند. (برای بعضی شاید هنوز قابل قبول نباشد که ولی امر مربوطه که خود را امام المسلمین و نایب امام زمان می‌داند اجازه دهد به نیروهائی که شیعیان را رافضی می‌دانند و قتلشان را از نماز شب واجب‌تر تلقی می‌کنند، کمکهای مالی و نظامی بشود، اما کافی است فقط افغانستان را در نظر آورید که رژیم حتی پیش از سرنگونی طالبان، گلبدین حکمتیار ضد شیعه دشمن هزاره‌ها و تاجیکها را هزار بار عزیزتر از همزبانان تاجیک و هم مذهبان هزاره مورد مرحمت قرار می‌داد. (استاد عبدالکریم خلیلی معاون رئیس جمهوری افغانستان و رهبر حزب وحدت شیعه همچون بنیانگذار حزب مرحوم عبدالعلی مزاری، چون حاضر به تبعیت و سرسپردگی نبود، هیچگاه در دل سیدعلی آقا جا نداشت اما تا بخواهید آقا دلبسته گلبدین بود و هست...)
در لبنان به اعتراف حسن نصرالله فقط در اوت گذشته رژیم 350 میلیون دلار تقدیم حزب‌الله کرده است. با حساب 20 هزار موشک و خمپاره‌انداز و تیربار و البته سلاحهای گوناگون سبک و نیمه سنگین و منظومه‌های دفاع هوائی که رژیم برای حزب‌الله فرستاده است در کنار هزینه 84 موسسه و معهد و بنیاد و بیمارستان و آموزشگاه و پادگان و مسجد و حسینیه و روزنامه و رادیو تلویزیون ما با رقمی بین 700 تا 900 میلیون دلار روبرو هستیم که از جیب ملت ایران به فرمان سیدعلی آقا رهبر، به کیسه حزب‌الله ریخته می‌شود.
همین لشگرکشی خیابانی حزب‌الله در بیروت میلیونها دلار برای ما هزینه برداشته است. نوکران سوریه مثل سلیمان فرنجیه و طلال ارسلان و ژنرال مالیخولیائی میشل عون مجانی عاشق حسن نصرالله نشده‌اند. آنها نیز دستمزد خود را دریافت می‌کنند که مال بعضی نقدی و مال ژنرال قسطی (وعده ریاست جمهوری) است. سپاه در نزدیکی بیمارستان رازی در دمشق (در اتوبان مزّه) ستادی برپا کرده که روزانه محل اجتماع توطئه‌گران علیه استقلال و امنیت لبنان است. هدف رژیم تهران و متحد سوری‌اش سرنگون کردن دولت قانونی فواد سینیوره و جلوگیری از تشکیل دادگاه بین‌المللی برای رسیدگی به جرائم قاتلان رفیق‌الحریری و دیگر شخصیتهای برجسته سیاسی و مطبوعاتی مخالف سوریه در لبنان است.
در فلسطین بعد از آنکه میلیونها دلار هزینه‌ای که رژیم جهت برپائی جهاد اسلامی صرف کرد به چاه ویل ریخته شد وهیچگاه جهاد اسلامی از یک تشکیلات دویست سیصد نفره فراتر نرفت، نظر عنایت سیدعلی آقا متوجه حماس شد. (بعد از بیماری رمضان شلح رهبر جهاد اسلامی که نظیر سلفش فتحی شقاقی ـ که در مالت به دست کوماندوهای اسرائیلی کشته شد ـ شیعه شده بود، دمشق کوشید یکی از نوکران خود را در راس این سازمان بگمارد اما جمهوری ولایت فقیه در این یک مورد روبروی سوریه ایستاد، از آن سو اسرائیل نیز با استفاده از فرصت بیش از 50 تن از رهبران و کادرهای جهاد را به قتل رساند.) در طول سه سال اخیر حماس حداقل سالانه یکصد میلیون دلار کمک از رژیم گرفته است و از زمان تشکیل دولت حماس این کمکها به صورت تصاعدی به مرز 250 میلیون دلار رسیده است. اسماعیل هنیه رئیس دولت حماس در سفر اخیرش به تهران، از مراحم ویژه نایب امام زمان برخوردار شد. تا آن حد که در سرزمینی که کارگران شرکت و احد به خاطر تلاش برای دریافت ده درصد اضافه حقوق آنهمه مصیبت را تحمل می‌کنند و منصور اسانلو زیر شدیدترین شکنجه‌ها قرار می‌گیرد، به امر مبارک امام المسلمین، دولت جمهوری ولایت فقیه پرداخت شش ماه حقوق یکصدهزار کارمند فلسطینی و پنج هزار ماهیگیر را که اسرائیل مانع از کار آنهاست تقبل می‌کند.
سناریوی لبنان برای فلسطین نیز به اجرا درآمده است. صف آرائی و زد و خورد خیابانی برای کنار زدن «ابومازن» که تنها امید فلسطینی‌ها برای داشتن وطنی مستقل و آزاد و دولتی سکولار است بعد از بازگشت هنیه از تهران آغاز شده است. ابومازن با تصمیم شجاعانه‌اش برای برگذاری انتخابات زودرس ریاست جمهوری و پارلمانی، در برابر حماس، مصمم به ایستادگی است، و طبیعی است حماس که می‌داند این بار در انتخابات شکست سنگینی را متحمل خواهد شد حاضر به قبول تصمیم ابومازن نیست و این امر می‌تواند منجر به رویاروئی خونین بین جنبش فتح و حماس در خیابانهای غزه و رام‌الله شود.
رژیم ولایت فقیه اینک (البته با افزایش درآمد نفت) چشم به افقهای دورتری دوخته است. (البته نزدیک را نیز از نظر دور نداشته به گونه‌ای که در انتخابات اخیر بحرین شیخ علی سلمان از عتبه بوسان دربار سلطان فقیه و گروهش هزینه‌ای سنگین را بر دوش ملت ما گذاشتند. و این شیخ علی حکایتی دارد که در فرصتی دیگر بازش خواهم گفت.)
باری، امروز تیم‌های آموزش سپاه در سومالی مشغول آموزش آدمخواران محاکم اسلامی (بخوانید طالبان سومالی) هستند. تعدادی از این آدمخواران نیز در پایگاههای حزب‌الله لبنان با عبور از دمشق آموزش دیده‌اند. در سودان نیز سپاه و ماموران اطلاعاتی رژیم از چند سال پیش مشغول تقدیم خدمات ارزنده‌شان به رژیم عمرالبشیر بوده‌اند. در ونزوئلا طی یک سال گذشته، شیعیان لبنانی مهاجر که اغلب در کاراکاس و جزیره‌ای کوچک مستقر شده‌اند از کمکهای گسترده رژیم برخوردار شده‌اند و سپاه و وزارت اطلاعات نیز دفاتر ویژه‌ای را در سفارت رژیم برای تبادل اطلاعات و توطئه‌گری گشوده‌اند. رژیم امیدوار است هواپیماهای آمریکائی جنگنده ارتش ونزوئلا را از نوع F16 با هواپیماهای روسی از نوع سوخوی و میک 29 مبادله کند. فعلا سر وسائل یدکی سلامت که کشتی ایران باهنر و ایران بهشتی صدها تن از آنها را در ساحل ونزوئلا بارگیری و به چاه بهار رسانده‌اند. در مقابل این دست اندازی‌ها و توطئه‌گری‌ها، اپوزیسیون نه تنها تکانی به خود نداده است بلکه همه هم و غم اهل ولایت اپوزیسیون ضربه زدن به یکدیگر و بی‌اعتبار ساختن هم است. جامعه بین‌المللی نیز اگرچه با اطوار و اقوال احمدی‌نژاد و نایب مربوطه امام زمان و پرونده اتمی ایران و مداخلاتش در منطقه، تا حدودی به روی خطر جمهوری ولایت فقیه چشم گشوده است اما تاجران و روسپی‌های سیاسی که در مسکو و پاریس و وین و رم و پکن و... قدرت را در دست دارند بی‌اعتنا به سرنوشت مردم ایران و منطقه همچنان حاضرند برای مصالح خود آزادی و حقوق بشر و عدالت اجتماعی را در برابر یک قرارداد نان و آبدار در سینی طلا تقدیم محمود احمدی‌نژاد کنند. (یادمان باشد در روزگاری که مصالح ملی ما به عنوان ملتی که گرفتار سیاه‌ترین و وحشی‌ترین نوع استبداد است با مصالح ایالات متحده نزدیکی پیدا کرد، جامعه روشنفکری و اپوزیسیون ما به جای بهره‌مندی از این موقعیت و گفتگوی جدی با آمریکا در جهت کاستن از احتمال یک حمله نظامی به ایران، و عرضه بدیل سکولار و مردمسالاری که می‌توانست مورد حمایت آمریکا و جامعه بین‌المللی قرار گیرد، با توجه به باقی ماندن ویروس‌های ضدیت با آمریکا و امپریالیسم در اندیشه بسیاری از ما، اغلب مواضعی اتخاذ کرد که چندان با مواضع رژیم تفاوتی نداشت. اخیرا دیدم یکی از فسیلهای چپ از طریق برنامه تلویزیونی‌اش چنان برای پیروزی هوگو چاوز در انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا به رقص و پایکوبی پرداخته که رقص و پایکوبی احمدی‌نژاد به پایش هم نمی‌رسید. جناب فسیل از شادی در پوست نمی‌گنجید که حزب‌الله به گوش اسرائیل سیلی زده و هوگو چاوز توی گوش جورج بوش خوابانده است. فریاد مرگ بر آمریکا را فقط در نماز جمعه تهران نمی‌شنویم بلکه در بازار مکاره اپوزیسیون در اروپا و آمریکا و در صفحات اینترنت از زبان آنها که مثلا مخالف رژیم حاکم بر ایران هستند همین شعار را در اشکال گوناگون مشاهده می‌کنیم.)
این را داشته باشید تا در هفته آینده چشم‌اندازی از طرحها و برنامه‌های کوتاه و دور رژیم بر پایه آنچه «اتاق فکر» رهبری طراحی و به دست اجرا داده است را در برابرتان قرار دهم.

شنبه 16 تا دوشنبه 18 دسامبر

سپاه و «اتاق فکر»
در شماره پیشین در رابطه با جایگاه سپاه طی سالهای برپائی جمهوری اسلامی و سپس موضع انفعالی فرماندهی سپاه پس از دوم خرداد و پیروزی خاتمی نوشتم. در دوران خاتمی فرماندهی سپاه، در جریان 18 تیر و اخطاریه‌ای که برای خاتمی در پی دیدار 25 تن از فرماندهان با خامنه‌ای فرستاده شد، حضور خود را در مرکز تصمیم‌گیری نشان داد. از آن پس سپاه با بهره‌برداری از وحشت خامنه‌ای و نگرانی مافیای حوزه و بازار روز به روز حضور خود را در همه صحنه‌های سیاسی، امنیتی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و به طور طبیعی نظامی گسترش داد. و گو اینکه در جریان انتخابات هفتمین دوره مجلس سپاه توانست در پرتو ائتلاف با اصولگرایان جوان و به صحنه آوردن چهره‌های پشت پرده ارگانهای امنیتی و اقتصادی‌اش بیش از 90 کرسی در مجلس را تسخیر کند، اما در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، سپاه نیز دچار اشتباه محاسبه شد و در حالی که بخش عمده‌ای از کادرها و فرماندهی سپاه در پشت سر سرتیپ محمدباقر قالیباف قرار گرفته بود (حضور مجتبی خامنه‌ای در کنار قالیباف برای سپاه مسجل کرده بود که سیدعلی آقای نایب امام زمان نیز دعای پیروزی را در گوش سردار خوانده است) در هفته پایانی مبارزات انتخاباتی، فرماندهی سپاه ناچار شد که موضع عوض کند و نیروی خود را برای حمایت از تحفه گرمسار به میدان آورد. با اینهمه بعد از پیروزی احمدی‌نژاد، سپاه با چند حرکت مهم بار دیگر موفق شد دامنه حکومت پادگانی را در همه سطوح و گستره‌ها توسعه دهد. مهم این بود که کنترل «اتاق فکر» رهبری را در دست داشته باشد و از سوی دیگر عایداتی به جز بودجه دولتی در کیسه داشته باشد. شکست احمدی‌نژاد برای کنترل وزارت نفت و سرنگونی سعیدلو و صادق محصولی در مجلس آشکار ساخت که پشت پرده، توافق اصولی بین رهبری سپاه و سیدعلی آقا حاصل شده است. و به برکت افزایش درآمد نفت، امکانات مالی دستگاه معدلت گستر دربار سلطان فقیه، و تشکیلات بی‌حد و مرز سپاه پاسداران و ارگانهایش افزایش خواهد یافت. سپاه در طول 9 ماهه اخیر عملا کنترل 11 وزارتخانه، 34 سفارت و کنسولگری و دفاتر فرهنگی در خارج، سه بانک، بورس تهران، 89 واحد صنعتی بزرگ و متوسط، حداقل سی درصد از حوزه واردات را در دست گرفته است. در همین مدت سپاه چهار قرارداد بزرگ نفت و گاز از جمله دو مرحله از پروژه پارس جنوبی، 14 قرارداد ساخت و ساز بزرگ (جاده سازی، بنای سد و مجتمع مسکونی) به امضا رسانده است. با داشتن 60 بندر غیرقانونی و بخشی از فرودگاههای پیام و امام خمینی، سپاه همه نوع جنس از تولیدات صنعتی و برقی و الکترونیکی تا وسایل و تجهیزات خانه، مشروبات الکلی، سیگار، مواد مخدر، مواد خوراکی و... را به کشور وارد و یا به خارج صادر کرده است. اینک بخش اعظم تجارت با افغانستان، پاکستان، آسیای میانه، آذربایجان و به ویژه عراق در اختیار سپاه پاسداران است.

نتایج انتخابات

بررسی کل آثار نتایج انتخابات شوراها، مجلس خبرگان و میاندوره‌ای مجلس را به بعد می‌گذارم. تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنم که در آستانه انتخابات دو نگاه و نظر در رابطه با جایگاه رهبری و خبرگان آینده ابراز شده است که نتایج خبرگان را باید در پرتو این دو اظهارنظر مورد توجه قرار داد. نظر اول را رفسنجانی ابراز کرد مبنی بر اینکه ولی فقیه نیز باید دوران مشخصی ولایتمدار باشد مثلا دو دوره مثل ریاست جمهوری، مشروعیت او نیز برگرفته از رای مردم است و به هیچ روی الهی نیست. او منتخب خبرگان است که اختیار عزل او را نیز دارا است. در مقابل آیت‌الله خوشوقت پدر عروس سیدعلی آقا و فردی که فتوای قتل فروهرها و مختاری و پوینده را داده بود مدعی شد ولایت سیدعلی آقا الهی است و کار خبرگان کشف ولی فقیه و نه انتخاب اوست. مشروعیت آقا نیز از جانب امام زمان داده شده و ولایت فقیه دارای اهمیتی معادل اصول دین است. و همانگونه که نماز و روزه و حج از واجبات است تبعیت از ولی فقیه نیز واجب شرعی است.

December 22, 2006 11:05 AM






advertise at nourizadeh . com