دستاوردهای سفر احمدینژاد به عراق
اهمیت سفر احمدینژاد به عراق در چیست؟ به اعتقاد علیرضا نوری زاده، اگر احمدینژاد بتواند فقط در مورد اعتبار قرارداد الجزیره از عراقیها باردیگر تایید بگیرد، این سفر نتیجهی مهمی برای ایران داشته است.
دویچهوله: آقای دکتر نوریزاده، پس از ۲۹ سال از بنیانگذاری جمهوری اسلامی، این اولین بار است که رئیس جمهوری از ایران به عراق سفر میکند. چه چیز باعث شده است که این واقعه که از آن بنام واقعهای تاریخی یاد میکنند در زمان رئیس جمهوری محمود احمدینژاد رخ بدهد؟
علیرضا نوریزاده: از زمانی که عبدالرحمان عارف رئیس جمهوری عراق به ایران آمد و یک رئیس جمهوری عراق به کشور ما سفر کرد که پیش از انقلاب بود و بعد که آقای هویدا به عنوان نخست وزیر در پی امضای قرارداد الجزیره به عراق رفت، در واقع این مهمترین سفریست که یک مقام ایرانی به عراق انجام میدهد. پیش از آن البته آقای طالبانی رئیس جمهوری عراق و همینطور آقای نوریالمالکی نخست وزیر به ایران سفر کردند و انتظار سفری از جانب رئیس جمهوری ایران را داشتند. اما با توجه به حساسیت وضع، مسایل امنیتی، اتهاماتی که در رابطه با حمایت از گروههای شبه نظامی متمرد و مخالف دولت متوجه ایران میشود و همین طور ایالات متحده، این سفری که قرار بود مدتی قبل انجام بگیرد، چندباری به تعویق افتاد، تا آنکه سرانجام در جریان دیدارهایی که مقامات دو کشور در ماههای اخیر باهم داشتند، قرار شد که آقای احمدینژاد در آغاز ماه مارس به عراق سفر بکند.
Download file
اهمیت این سفر را شما در چه میدانید؟
طبیعتا این سفر از چند جهت قابل اهمیت است. یک، دو کشوری که هشت سال باهم درگیر جنگ بودند، حداقل در یکی از آن دو کشور تحولاتی ایجاد شده که این کشور از مخالف و دشمن، به یک کشور دوست برای ایران تبدیل شده است. گو اینکه هنوز جمهوری اسلامی حضور ایالات متحده در عراق را برنمیتابد و این ادامهی حضور آمریکا را معارض و مخالف با مسایل عالی خود میداند. اما به هرحال دولتی که در عراق روی کار است، حداقل بخشی از مسئولان بلندپایهاش کسانی هستند که از دیرگاه با ایران در ارتباط بودند. اینکه آقای طالبانی رئیس جمهوری عراق در آغاز سخنان خودش در ایران به آقای احمدینژاد اشاره میکند که "ما به گذشته برمیگردیم"، "ما دوستان قدیمی هستیم"، و منظورش خودش و همکارانش و مقامات ایرانی هست، خود نشانهی این است که به هرحال بسیاری از این مقامات سالها در ایران از کمکهای ایران برخوردار بودند و علیه صدام حسین میجنگیدند. پس استقبال آنها از آقای احمدینژاد به عنوان رئیس جمهوری ایران یک امر طبیعیست و در واقع غیرطبیعی آن است که چرا تا الان یک مقامی در راس دولت ایران به عراق سفر نکرده بود. شاید حتا عراقیها علاقمندند آقای خاتمی هم وقتی رئیس جمهور بود، در آغاز آزادشدن کشورشان به عراق سفر میکرد. از این طرف جمهوری اسلامی هم خیلی علاقه داشته این روابط مستحکم بشود و حضور ایران در عراق مستحکمتر و ریشهدارتر بشود. اما مشکلات اساسی در این است که جمهوری اسلامی با یک سیاست واحده با عراق برخورد نکرده و در حالی که دولت ادعا کرده است که حامی دولت عراق است و علاقمند است به عراق کمک بکند، ارگانهای اطلاعاتی سپاه قدس، اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات، برنامه و اهداف دیگری در عراق دنبال میکردند که در تعارض با مصالح عالی دولت عراق بوده است.
آقای احمدینژاد که همراه با آقای طالبانی در کنفرانس مطبوعاتی امروز شرکت کردهاند، گفتهاند که ما در همهی زمینهها توافق نظر داریم. آیا این به نظر شما این گفته با واقعیت منطبق است؟ البته ده روز پیش توافق تازهای بر سر مرز آبی دو کشور صورت گرفته بود!
یک نکتهی اساسی به نظر من خیلی مهم است. تا زمانی که به هرحال سیاست دولت عراق در چارچوب روابط ویژهاش با ایالات متحده برنامهریزی میشود، خیلی روشن است که روابطشان با ایران هم نتواند از آن صفای خاص و از آن شفافیت برخوردار باشد. ایالات متحده با جمهوری اسلامی در عراق درگیر است. حالا جدا از میدانهای دیگر. خیلی طبیعیست که در آنجا دو دولت ایران و عراق نتوانند آنطور که میخواهند، با یکدیگر به توافق برسند. همانطور که اشاره کردم، جمهوری اسلامی سیاست روشنی در عراق ندارد. آقای احمدینژاد اعلام میکند که ایران علاقمند است در عراق سرمایهگذاری کند، یک میلیارد دلار به صورت اعتبارات مالی به عراق کمک بکنند و همینطور شهردار تهران میگوید آمادهاند در بازسازی بغداد شرکت بکنند. اما همهی اینها در پشت پردهی ابهاماتی است که به علت رابطهی ویژه و تنگاتنگ ارگانهای امنیتی ایران با سپاه مهدی و با گروههای دیگر عراق وجود دارد. در واقع این پردهی ابهامآمیز اجازه نمیدهد روابط دو کشور شفاف باشد. آقای احمدینژاد و آقای طالبانی و آقای مالکی ممکن است بر سر قضایایی با هم توافق کنند، کما اینکه تا امروز بیش از ۲۰ قرارداد بین دو کشور و همینطور تفاهمنامه امضا شده است، ولی در عمل پیادهشدن اینها با مشکل روبهرو بوده است. چون آن مسئلهی اصلی که همانا رسیدن به یک توافق کامل امنیتی مبنی بر عدم مداخله در امور یکدیگر است، هنوز بر سر آن توافق نرسیدهاند.
اینکه جورج بوش در آستانهی سفر آقای احمدینژاد از مقامات دولت عراق خواسته است که در مورد عدم دخالت ایران در امور داخلی عراق باهم صحبت کنند و خواسته که عراق صریحا بخواهد که ایران این کار را نکند، فکر میکنید تا چه حد این موضوع بحث باشد؟
به طور طبیعی باز همانطور که آقای طالبانی هم اشاره کرد، مسایلی هست که دولت ایران مطرح میکند، مثلا مثل حضور مجاهدین خلق در عراق، و عراقیها به دفعات به دولت ایران گفتهاند که ما در این زمینه نمیتوانیم تصمیم بگیریم، چون آنها در جایی قرار دارند که زیر کنترل دولت آمریکاست. بنابراین آمریکاییها باید در این زمینه تصمیم بگیرند. کاری که ما میتوانیم بکنیم، مانع از هرگونه عملیات نظامی و حتا عملیات سیاسی علیه شما شدهایم. از آنطرف عراقیها از جمهوری اسلامی میخواهند که از نفوذ خود استفاده بکند و مانع از این بشود که گروههای شبه نظامی شیعه و غیرشیعه مسلح علیه دولت عراق وارد کارزار بشوند. این هم نگاه دولت عراق است. اشارتی که آقای جرج بوش کرده است به طور قطع در گفتوگوهای مقامات دو کشور مطرح میشود، اما نباید انتظار داشت با یک سفر یکروزه دوروزه آقای احمدینژاد همهی مشکلات و مسایل حل بشود. نکتهی جالب این است که الان تازه عراقیها سر قرارداد الجزیرهای که ایران بر سر آن با عراق جنگیده و بعد عراقیها دوباره به مشروعیت آن اقرار کردهاند، دبه درآوردهاند و اینجا و آنجا سخنانی در رد قرارداد الجزیره به گوش میرسد. اگر آقای احمدینژاد بتواند فقط در مورد قرارداد الجزیره از عراقیها باردیگر تایید بگیرد که این قرارداد به قوهی خود باقیست، اگر فقط این نتیجهی سفر باشد، به نظر من نتیجهی مهمیست.
مگر در این مورد ۱۰ روز پیش به توافق نرسیدند؟
بههیچروی. فقط در مورد چند بند قرارداد به توافق رسیدند. در مورد مسایل آبی هنوز کاملا روشن نیست. در بعضی جاها، بله، رسیدند. مثلا در رابطه با مرز آبی ایران و عراق، درست در دهانهی خلیج فارس توافق کردهاند. ولی در مورد شط العرب یا اروندرود هنوز هیچ توافق اصولی صورت نگرفته است. مرزهای زمینی از همه بدتر، با توجه به اینکه عراقیها در چند نقطه وارد خاک ایران شدهاند و در آنجا حضور دارند، اینها نکاتیست که به طور قطع باید روشن بشود.
آقای دکتر نوریزاده شما خودتان مقیم لندن هستید. انعکاس این سفر در بریتانیا که متحد اصلی آمریکا است چگونه بوده است؟
طبیعتا نگاه بریتانیا هم نگاهیست توام با احتیاط مثل آمریکا. دولت بریتانیا با توجه به اینکه نیروهایش در جنوب عراق مستقر هستند و رویاروییاش با گروههای شیعه که مورد حمایت ایران هستند بیشتر است، امیدوار است که سفر آقای احمدینژاد منجر به این بشود که ایران مداخلات منفی خود در عراق را کمتر بکند. شاید امیدوارند که این سفر باعث بشود که پنج شهروند بریتانیایی که در دست میلیشیای وابسته به جمهوری اسلامی هستند آزاد بشوند. این خوشبینیها وجود دارد، ولی بریتانیا هم مثل ایالات متحده از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در عراق نگران است و ضمن پذیرش اینکه برای ایران مصالحی وجود دارد مشروع که همهی دولتها وقتی با یک دولت بزرگی مثل ایران مجاور هستند، طبیعیست یک دولتی مثل دولت ایران باید مصالح مشروعش تضمین بشود. اما مداخلات منفی جمهوری اسلامی را برنمیتابند. و امروز تمام تقریبا رسانههای بریتانیا به این سفر آقای احمدینژاد اشاره کردهاند.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
March 2, 2008 09:55 PM