قاضي القضات جديد بلاد ولايت فقيه مطلقه
اين تحفه ي بيت لاريجاني رئيس جديد دارالقضاي ولي قثيه است
شرح احوال اين آقا را به قلم خودش ميآورم تا بعد خود از او بنويسم كه در جمع آقا زادگان مرحوم هاشمي اردشير آملي اين حضرت نيز نشان از دو كس دارد اين نيك پي كه هم آيت الله زاده است و هم داماد حضرت وحيد خراساني٬حالا معلوم ميشود چرا آقاي وحيد در برابر جنايات اهل ولايت فقيه سكوت فرموده اند كه صهر مبارك خود از اهالي اصلي بيت جوروجهل و جنايت است.
و اينهم بيوگرافي رئيس قوه قضائيه بقلم خودش:
اينجانب صادق لاريجاني (آملي) در سال 1339 هجري شمسي در نجف اشرف ديده به جهان گشودم. پدرم مرحوم آيت الله العظمي حاج ميرزا هاشم آملي «قدس سره» از اعاظم فقهاء و مراجع نجف اشرف و قم بودهاند که شاگردان بسياري در اين دو شهر بزرگ علم و تقوا پروراندهاند. مادرم صبيّه مرحوم آيت الله العظمي حاج سيّد محسن اشرفي «قدس سره» است که ايشان از بزرگان شهر اشرف (بهشهر) بود و در آن شهر سمت رياست و مرجعيت داشت و از شاگردان مبرّز مرحوم آخوند خراساني «قدس سره» محسوب ميشد که به علت انزوا طلبی، نام چنداني از خود باقي نگذاشته است.
قريب يکسال و اندي داشتم که مرحوم والد از نجف اشرف به شهر قم نقل مکان نمودند و بساط تدريس در اين شهر گشودند.
تحصيلات اوليه: از سال 1345 تا 1356 در مراحل دبستان و دبيرستان به دروس جديد اشتغال داشتهام و بحمدالله در همة اين سطوح، درسها را با موفقيّت تمام به پايان بردهام و کمتر اتفاق ميافتاد که رتبة اوّل را حائز نباشم.
نيک به خاطر دارم که از سال اوّل دبيرستان مسير تحقيقم از درسهاي معمولي دبيرستان، بسيار فراتر رفت و کتابهاي متعدّد دانشگاهي در رشتة رياضي را خود بدون کمک استاد فراگرفتم. مثل:
Precalculus نوشتة Serge lang و دو مجلّد Calculus نوشتة Tom. Apostol و Mathematical Analysis نوشتة Rudin و Measure Theor نوشته Monro و همه اينها قبل از وارد شدن به سال چهارم دبيرستان بود.
و با فراهم آمدن بورس تحصيلي از دانشگاه صنعتي شريف، عازم تحصيل در يکي از کشورهاي غربي بودم که ناگهان زندگيم چرخش تمام پيدا کرد و انديشه و شوق تحصيل در علوم و معارف اسلامی و دنبال کردن مسير تحقيقات فقهاء و مجتهدان و فيلسوفان اسلامي، حرکتي ديگر را باعث شد. علل اين شوق و انديشه جديد خود داستان عجيبي دارد که اينجا مجال بيان آن نيست.
تحصيلات علوم اسلامي:
به هر حال با تغيير مسير علمي و في الواقع تغيير مسير زندگيام، از سال 56 وارد عالم طلبگي شدم و با ولع و اشتياق فراوان علوم رسمي حوزه را فراميگرفتم، و در کنار آنها با مباحث فيلسوفان غربي هم آشنا ميشدم.
اکثر درسهاي دوره مقدمات و سطح حوزه را با اساتيدي مبرز و عمدتاً به طور خصوصي طي کردم . بحثهاي خارج اصول و فقه را از محضر مرحوم والد آيت الله العظمي ميرزا هاشم آملي«قدس سره» و آيت الله العظمي حاج شيخ حسين وحيدي خراساني دامت برکاته که افتخار دامادي ايشان را هم دارم، استفاده بردهام. فلسفه اسلامي را نيز مدّتي در نزد آيت الله جوادي آملي و آيت الله حسنزاده آملي استفاده کردم.
از حوالي سال 1368،پس از تدريس بسياری از کتب سطح ، به تدريس خارج اصول و پس از مدّتي به تدريس خارج فقه پرداختهام و بحمدالله تاکنون مشغول به اين دو بحث هستم.
در جريان انقلاب در کنار مرحوم والد، در پارهاي اقدامات شرکت جستهام و پس از چندي حس کردم تهاجم فرهنگي غرب کمي از تهاجم نظامي آن ندارد و لذا در حد وسع خويش و با بضاعتي مزجاه همّ خويش را در مقابله با اين تهاجم فرهنگي قرار دادم. تهاجمي که ايمان مردم را هدف گرفته و قطعاً در راستاي اهداف شوم استعماري است. چون نيک ميدانند اين کشور اسلامي با ايمان مردم زنده مانده است نه تجهيزات مادي و اقدامات نظامي.
مدتهاست که رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنهاي دام ظله با بيانات مختلف به اين خطر عظيم اشاره کردهاند و اخيراً هم با بياني صريح و رسا به افشاء آن پرداختهاند.
علاوه بر تدريس خارج فقه و اصول در حوزه علمية قم و نگاشتن کتابها و مقالاتي در باب مباحث جديد کلامي چند سال است که به عضويت هيت علمی دانشگاه قم در آمده ام و به طور منظم در دانشگاه تربيت مدرس قم در سطح کارشناسي ارشد و دکترا، کلام جديد و فلسفه تطبيقي تدريس ميکنم. و در دانشگاه رضوي مشهد، هم پاره ای از پژوهشهای فقهی و فلسفی را سرپرستی ميکنم. آثار قلمي اينجانب برخي به طبع رسيده است که عمدهترين آنها عبارت است از:
1. فلسفة اخلاق در قرن حاضر، نوشته وارنک اين کتاب ترجمهاي است از Contemporay moral philosophy که با تعليقات مبسوط اينجانب به طبع رسيده است. انتشارات علمي فرهنگي، تهران، 1362.
2. انسان از آغاز تا انجام، نوشتة علامه سيّد محمّد حسين طباطبايي، اين کتاب ترجمهاي است از (کتاب الانسان) که با تعليقات مبسوط اينجانب همراه است. انتشارات الزهراء، تهران چاپ دوم، 1371.
3. سرماية ايمان، ملا عبدالرزاق لاهيجي تصحيح اين کتاب توسط اينجانب صورت گرفته است. انتشارات الزهراء، تهران، چاپ سوم 1372.
4. معرفت ديني، نقد نظريّة قبض و بسط تئوريک شريعت، مرکز ترجمة و نشر کتاب تهران، 1370
5. قبض و بسط در قبض و بسطي ديگر، مرکز ترجمه و نشر کتاب، تهران 1372
6. واجب مشروط، انتشارات کنگرة شيخ انصاري «قدس سره» 1374
7. فلسفة تحليلي، دلالت و ضرورت، انتشارات مرصاد، قم،
کتابهاي زير در حال تدوينند:
8. مکتوباتي در حسن و قبح عقلي و قاعدة ملازمه، انتشارات مرصاد
دين و اخلاق، (ترجمه از انگليسي) انتشارات مرصاد
9. فلسفة تحليلي، تئوريهاي معناداري
10. فلسفة تحليلي، فعل گفتاري
11. زبان دين
12. براهين اثبات واجب، برهان وجودي
13.قلمرو دين
14. مباني کلامي فلسفي حکومت ديني
15. فلسفة اخلاق
علاوه بر کتابهاي فوق مجموعة متعددي از مقالات کلامي، فلسفي در مجلات مختلف همچون نقد و نظر و کيهان فرهنگي و ماهنامة صبح و ... به طبع رساندهام.
در فقه و اصول، تقريباً تمامي درسهايي راکه شرکت جستهام تقرير کردهام و به علاوه دو مجلّد در علم اصول از ابتدا تا مبحث مشتق به عربي نگاشتهام و رسالهاي مبسوط در صلوه مسافر به شکل شرحي بر عروه الوثقي تصنيف نمودم که تتمهاي از آن باقي مانده است .
در سال 1377بعنوان نماينده دوره سوم مجلس خبرگان از استان مازندران به مجلس خبرگان راه يافتم، و در سال 1380 با حکم مقام معظم رهبری بعنوان عضوی از فقهاي شورای نگهبان منصوب گشتم و حکايت همچنان باقي است ...
July 29, 2009 11:41 AM