«مسأله تجاوزها، لطمهای سنگین به حکومت»
گفت و گو با علیرضا نوریزاده، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی
ایرج ادیبزاده-راديو زمانه
adibzadeh@radiozamaneh.com
علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، روز چهارشنبه منکر هرگونه تجاوز جنسی به بازداشت شدگان پس از انتخابات، در زندانهای ایران شد.
وی گفت: «اگرچه نامهی آقای کروبی در فضای افکار عمومی تکاندهنده بود، اما این موضوع از یک ماه پیش در چند سایت اینترنتی مطرح شده بود و کمیتهی ویژهی مجلس به آن توجه داشت.» او افزود: «اگر آقای کروبی شواهدی در این زمینه دارد، ارائه دهد تا پیگیری شود.»
انتشار نامهی افشاگرانهی مهدی کروبی، یکی از نامزدهای ریاست جمهوری در مورد تجاوز جنسی به دختران و پسران بازداشت شده، بازتاب گستردهای در ایران و جهان دارد.
رسانههای دولتی جمهوری اسلامی، مانند صدا و سیما و روزنامهی ایران، تلاش در تکذیب رویدادهای مطرح شده در این نامه داشتند. اما انتشار این نامه که در آن برای نخستین بار توسط یک شخصیت سیاسی جمهوری اسلامی، به طور عریان، در مورد تجاوز جنسی به زندانیان در ایران، صحبت شده، در رسانهها و افکار عمومی جهان نیز بازتاب فراوانی داشته است.
از آقای علیرضا نوریزاده، روزنامهنگار، نویسنده و تحلیلگر سیاسی، دربارهی ارزش نامهی آقای کروبی میپرسم:
Download file
ارزش نامهی آقای کروبی بیشتر از این جهت است که ایشان به عنوان یکی از ارکان نظام جمهوری اسلامی، از همان ابتدا، به عنوان یار وفادار آیتالله خمینی، نمایندهی ایشان در حج، سرپرست بنیاد شهید، دو دوره رییس مجلس، یک دوره هم نایب رییس مجلس و بعد هم نامزد انتخابات ریاست جمهوری، در دو دورهی نهم و دهم، این نامه را نوشته است.
اعتبار آقای کروبی، از یک سو به خاطر جایگاهش در نظام است و از سوی دیگر، به عنوان یک رجل دینی، یعنی دولتمردی که صاحب لباس دینی است، عبا و عمامه بر سر و دوش دارد و فارغالتحصیل هم حوزه و هم دانشکدهی الهیات است، صاحب اعتبار است.
آقای کروبی در طول این سالها هم نشان داده، حتا آنجایی که در اوج عصبانیت و آزردگی از نظام است، همیشه خط قرمزها را رعایت کرده و نظام را فراتر از هرچیزی قرار داده است. همیشه هم گفته است که دغدغهی اصلی او حفظ نظام است. اگر هم اخطاری به آقای خامنهای داده، مقدار زیادی از آن در این رابطه بوده که شما با این عملکرد و اعمالتان، نظام را به خطر میاندازید.
آقای کروبی به موضوعی اشاره میکند که دیرگاهی است از جانب زندانیان رها شده، از جانب برخی از مسئولان قدیمی نظام که بریدهاند، از جانب شماری از شخصیتهای اصلاحطلب و همینطور از جانب اپوزیسیون عنوان شده بود و رژیم همیشه مدعی بود که این حرفها ساخته و پرداختهی اپوزیسیون است. اما این بار شخصیتی از درون نظام این حرف را میزند.
مسألهی تعرض ناموسی و جنسی به زندانیان سیاسی، مسألهی تازهای نیست. ولی آنچه در زندان کهریزک و بعضی از بازداشتگاههای خصوصی، در طول چند هفتهی اخیر رخ داده، به نظر من، از همهی این ابعاد فراتر رفته است؛ به گونهای که فریاد آقای کروبی را درآورده است.
بنابراین، آنچه آقای لاریجانی میگوید که در سایتهای اینترنتی چیزهایی شنیده بودهاند و در این زمینه تحقیقی صورت گرفته یا پیگیری شده است، باید پرسید کدام پیگیری؟ وقتی هماکنون در رابطه با شکنجههای تکاندهندهی بسیاری از زندانیان، هیچ نوع گزارشی در دست نیست و حتا وقتی فرزند آقای روحالامینی دهانش خورد میشود و به قتل میرسد، وزیر بهداری مدعی میشود که ایشان بر اثر مننژیت در زندان درگذشته است، آقای لاریجانی از کدام گزارش تحقیقی یاد میکند؟
در کجا بررسی کردهاند و متوجه شدهاند که ادعاهای آقای کروبی درست نیست؟ به گمان من، آقای کروبی، با طرح این قضیه، آن تتمه آبرویی را هم اگر نظام داشت، حتا نزد مؤمنان به این نظام، به باد داد و آشکار کرد که در زندانهای ولی فقیه چه جنایاتی صورت میگیرد که در منطقه و در ایران، نظیر ندارد. شاید فقط در زندانهای صدام حسین شاهد چنین عملکردی بودیم.
به منطقه اشاره کردید؛ بازتاب این نامه در کشورهای اسلامی، به ویژه کشورهای عربی که گفته میشد در برخی از آنها محمود احمدینژاد در میان مردم کوچه و بازار محبوبیت پیدا کرده است، چه بوده است؟
آقای احمدینژاد بعد از این انتخابات، اگر محبوبیت یا آبرویی هم داشت، از دست داد. امروز مردم به برکت وجود تلویزیونهای ماهوارهای بزرگی نظیر العربیه، الجزیره، امبیسی و… که میلیونها بیننده دارند، لحظه به لحظه رویدادهای ایران را دنبال کردهاند.
این مردمی که خود نیز اغلب گرفتار استبداد هستند، وقتی احمدینژاد، تبدیل به نماد استبداد میشود، هر حرفی هم راجع به فلسطین و غیره بزند، دیگر برایشان ارزشی ندارد.
مطلبی که آقای کروبی عنوان کرد، عجیب به صورت گستردهای پخش شد و ظاهراً بعضی از این کشورهای عربی منتظر چنین نامهای بودند که ثابت کنند رژیمی که در ایران ادعای اسلام پناهی میکند، هیچ ارتباطی با اسلام ندارد و جرایمی که در زندانهای این رژیم رخ میدهد، در هیچکدام از کشورهای منطقه روی نمیدهد.
بسیاری از این رژیمهای عربی، استبدادی و بعضاً سرکوبگر هم هستند. ولی در داخل زندانهایشان، ضوابطی وجود دارد. ممکن است زندانی را شکنجه کنند، شلاق بزنند، داغش کنند، ناخنش را بکشند، ولی تعرض به ناموس، مسألهای است که اصولاً در ذهن آنان نمیگنجد و نمیتوانند بپذیرند که میتوان در زندان به ناموس فردی تعرض کرد و جوانان پسر یا دختر مورد تعرض قرار بگیرند.
این قابل قبول نیست. یعنی، حتا آن شکنجهگر نیز از این کار امتناع میکند. بنابراین، آنان با گزارش آقای کروبی و تحلیل و تفسیرهایی که در رابطه با او بوده است، میگویند: در ایران با یک نوع آدمهای دیگری روبرو هستیم که حاضرند تمام مبانی دین و اخلاق را زیرپا بگذارند و به زندانی دست و پا بستهی مفلوکی که در چنگ دارند، آزار جنسی برسانند.
در همین زمان کوتاه انتشار نامهی آقای کروبی، چند زندانی پیشین، از جمله خانم رویا طلوعی، در گفت و گو با رادیوهای خبری و خانم دیگری که ایشان هم کُرد است، مقابل دوربین رضا علامهزاده، آشکارا از تجاوز جنسی به آنان، در زندانهای جمهوری اسلامی گفتهاند. پرسش این است که فکر میکنید در ایران هم قربانیان این رویدادها، حاضر به صحبت باشند؟
به طور قطع! این مسأله میتواند دو اثر داشته باشد؛ در رابطه با فعالان، آنهایی که مصمم هستند مبارزات خود را ادامه بدهند، میتواند در وهلهی اول، ایجاد وحشت کند. شاید این جنبهی وحشتآفرینی آن هم مورد توجه نظام باشد. ولی در عین حال، همزمان، خانوادهی افرادی که مورد چنین ظلمی قرار میگیرند و خود این افراد میتوانند باعث تحریک جامعه شوند به این که در این زمینه، واکنش نشان بدهند.
مطمئن هستم که این مبحث در ایران تازه باز شده است و ادامه پیدا خواهد کرد. در آینده خواهیم دید که این ماجرا به همینجا و تذکر آقای کروبی و شکایتش، ختم نخواهد شد. به هرحال، نمایندگان شرافتمندی در مجلس هستند که بر خلاف آقای لاریجانی نمیخواهند روی مسأله سرپوش بگذارند و پشت سر بگذارند.
نه، کسانی هستند که پیگیر این کار خواهند شد و من مسلم میدانم که این ماجرا لطمهی سنگینی به جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد.
August 13, 2009 08:44 PM