ابراهیم مدرسی؛ روزنامهنگاری که نبض مردم را میدانست
مهرداد سپهری
رادیو فردا: آقای نوریزاده، از سوابق دکتر ابراهیم مدرسی بیشتر بگویید.
علیرضا نوریزاده: دکتر ابراهیم مدرسی را باید جزو آن رده از روزنامهنگارانی دانست که به نسل شخصیتهایی مثل دکتر مصباحزاده، مثل عباس مسعودی تعلق دارد. یا عباس خلیلی مدیر اقدام... اینها روزنامهنگارانی بودند که در دوران رضا شاه، زمانی که روزنامه به شکل مدرن آن در ایران پای گرفت، رشد کردند و نامدار شدند.
دکتر ابراهیم مدرسی، مرحوم رحمت مصطفوی، مرحوم علیاکبر صفیپور... کسانی بودند که در بستر روزنامهنگاری پس از جنگ نامآور شدند و به علت حوادثی که آن زمان در ایران رخ میداد به عنوان خبرنگار و روزنامهنگار در متن حوادث قرار میگرفتند و طبیعتاً هرکدام دوران طلایی داشتند که بعضاً از این دوران طلایی برای پیوستن به سیاست استفاده کردند و شمار دیگری نظیر دکتر مدرسی ترجیح داد تمام عمر روزنامهنگار به معنای حرفهایاش باقی بماند.
اما دکتر ابراهیم مدرسی یک دوره هم وارد سیاست میشود که در حزب مردم که سال ۱۳۳۶ که امیراسدالله علم بنیانگذاری میکند، اسم ایشان هم آنجا جزو بنیانگذاران حزب در برخی منابع ثبت شده است.
درست در آن فضای بسیار سنگینی که بعد از سال ۳۲ به وجود آمده بود، عدهای از روشنفکران بودند، امثال دکتر خانلری، که با سابقهای که در جنبش چپ ایران داشتند، به هرحال دنبال یک تنفس گاهی میگشتند. اگر دکتر مدرسی هم مثل بعضی از دوستانش جذب حزب مردم، در شکل اولیه آن شد، میتوان گفت به دنبال یک تنفس گاه بود. ولی او هرگز یک فعال حزبی به معنای واقعی نشد. حضور مدرسی هم در حیات حزبی در همین حد بود.
مهمترین دوره فعالیت روزنامهنگاری و ژورنالیستی مرحوم مدرسی چه دورهای بود و به چه زمانی از فعالیتهای ایشان، به عنوان برجستهترین دوران، میشود اشاره کرد؟
میتوان گفت حضور او در جریان ماجرای پیشهوری، رفت و آمدهایش به آذربایجان و مصاحبههایی که انجام داد، او را بسیار نامدار کرد. همینطور زمانی که مرحوم رزمآرا ترور شد، مدرسی جزو نخستین روزنامهنگارانی بود که بر بستر رزمآرا حاضر شد و بعد در کنار احمد احرار و مرحوم محمدعلی صفری روزنامهنگارانی بودند که دادگاه مرحوم مصدق را گزارش میکردند.
نوشتههایی که از این دادگاه در دست است، هوشمندی مدرسی را نشان میدهد که به چه زوایایی پرداخته، تشریح حالات دکتر مصدق و برخورد او با آزموده... از نکاتی بود که در نوشتههای او خیلی جذاب بود. اما یک دوره دیگری هم دارد که او سردبیری مجلهای را به عهده میگیرد که این مجله تبدیل به یک تابلوید میشود. نشریهای که هر هفته یک تیتر جنجالی بزرگ دارد...
منظورتان مجله ترقی است؟
بله مجله ترقی... و به مرور که فضای سیاسی بستهتر میشود، موضوعات جنجالی حاشیهای در این مجله بیشتر میشود. ترقی هر هفته با یک داستان پر از شور و هیجان و پاورقیهای جذابی که بعضاً توسط خود دکتر مدرسی نوشته شده بود، خریداران بسیاری دارد و این دوره ۱۴ ساله اوج دوران «ترقی» و نشریاتی مثل آسیای جوان، تهران مصور، امید ایران و این نوع نشریات بود که مردم با آنها زندگی میکردند و دکتر مدرسی نبض مردم را میدانست.
شاید به خاطر همین وجه روزنامهنگارانه و به گفته شما شناختن نبض خوانندگان است که در کارنامه مرحوم دکتر ابراهیم مدرسی نوشتن کتابهای تاریخی را هم میبینیم، که در سالهایی که میزان کتابخوانی هم در ایران اصلاً قابل توجه نبود، اتفاقاً جزو کتابهای پرفروش هستند.
کاملاً درست است. یک نکته جالبی باید بگویم: او در عرصه اقتصاد هم یک نابغه بود. من فراموش نمی کنم یک وقت بحثی به راه افتاده بود که دکتر امینی کشور را ورشکسته اعلام کرد، او از جمله کسانی بود که با مقالات مستدل، نفی نظر دکتر امینی را اعلام کرد. همین مسئله باعث شد که مورد توجه شاه هم قرار بگیرد.
شخصیت عجیبی بود. مثلاً مصاحبهای که با برژنف کرد، که مدتها مورد بحث بود. یا همینطور گفتوگوهایی که با سران کشورهای دیگر کرد، با ایدن گفتگو کرد.
یکی از مصاحبههایی که از ایشان یاد میشود مصاحبهای است که با ژنرال دوگل انجام داد.
بله. یکی از خواندنیترین مصاحبههایی است که اصولاً دوگل با آن شخصیت مرموزی که داشت... برود با او صحبت کند، از دوران نهضت مقاومت بگوید، از دوران بعد بگوید، از به قدرت رسیدن بگوید... این است که همیشه یک جایگاه خاص به او داده بود.
September 8, 2009 03:42 PM