خلیج همیشه فارس
هنوزم تمام تنم خیس از اشکهای خلیج است
همان جا که بر تارکش نام جاوید ایرانی من
خلیج همیشه گی فارس
پیداست
نه از جاعلان پیکرش خدشه گیرد
نه از جمع اشرار حاکم.
****
به ایران سرشار از سرفرازی
سلامي درودي
به آنسوی دریای ایرانی من
پیامی سرودی
*******
غروب است و وقت وضو شد
که باید بشویم غبار جدایی ز رویم
به مشتی حباب گهر بيز دریای جانم
عزیزم ، خلیجم ، جهانم ، روانم
به روی لب تشنه ام می فشانم
و با بوسه هایم
هزاران هزار عاشقانه روان می کنم
تا فراسوی ان کور سوی جوانی
همان جا که روزی من و سرفرازان شبهای بوشهر
به تاریکی شب ، چراغی نشاندیم
و در هرم گرمای دریا
خیالانه تصویر باغی چکاندیم
هنوزم تمام وجودم پر از لحظه های رهایی
میان شب داغ دریای ایرانیم بود
هنوزم دل خسته من
شبستان سودای حیرانیم بود
هنوزم تنم خیس
هنوزم لبم داغ
صبوحی بدستم
میان کویرم ولی ان سوی اب
دو چشم نشسته به باران
صنوبر ، قرنفل ، بنفشه نه دریا
که یک سرزمین باغ
۹/۱۱/۲۰۰۹ علي رضا نوري زاده
November 26, 2009 04:03 PM