دستت اما حکایتی دارد...
مدحي در وصف دست و پاي مبارك آقا !
يكي از شاعران آستان ملك پاسبان نايب امام زمان ٬ شعري سروده است در ستايش سيد علي آقا ٬ همراه با دعاي خير براي او و مرگ براي من . شعر را بخوانيد كه براي شاعر يك حواله خانه و لابد چند لول از كوكنار خالص كرماني به همراه داشت كه آقا
هم جنسي صله ميدهد هم نقدي ...
جانم فداي سيد علي مرگ بر علي رضا نوري زاده
دیشب این طبع، بیقرار شما / خواست عرض ارادتی بکند
دست کم از دل شکستهتان / واژههایم عیادتی بکند...
چشم بد دور، عمرتان بسیار / کس نبیند ملالتان آقا...
ما نمردیم خون دل بخوری / تخت باشد خیالتان آقا...
چیست روباه در مصاف شیر؟! / چه نیازی به امر یا گفته؟!
تو فقط ابرویی به هم آور / میشود خواب دشمن آشفته...
هست خاموشیات پر از فریاد / در تو آرامشی است طوفانی
"الذی انزل السکینه" تو را / کرده سرشار از فراوانی...
واژهها از لبت تراویدند / پرصلابت، پرعاطفه ، پرشور
آفریدند در دل مردم / عزت، آمادگی، حماسه، حضور...
این حماسه همه ز یُمن تو بود / گرچه از آن مردمش خواندی
رهبرا، تا ابد ولی محبوب / در دل عاشقان خود ماندی...
سهم دلدادگان تو "سلوی" / قسمت دشمنان تو "سجیل"
رهبری نیست در جهان جز تو / که ز امت چنین کند تجلیل...
نسل سوم چو نسل اول هست / با شعف با شعور با باور
جاری است انقلاب چون کوثر / هان! "فصل لربک و انحر"...
گرچه در باغ سینهات داری / لطفها، مهرها، محبتها
گفتی اما نمیروی چو حسین / تا ابد زیر بار بدعتها...
ناگهان در نماز جمعه شهر / عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لبها / ذکر یا صاحب الزمان(ع) گل کرد...
جان ایران! چه شد که جانت را / جان ناقابلی گمان کردی؟!
آبروی همه مسلمانان / اشک ما را چرا درآوردی؟!...
جسم تو کامل است، ناقص نیست / میدهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد... / رحم الله عمی العباس
February 20, 2011 03:49 PM