یک هفته با خبر
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
آن دو روزی که ایرانی بودیم
برگذاری نشستها و مجالس بحث و فحص در باره تحولات سرزمینمان، در طول سالهای دوری از وطن برای ما ایرانیها نه موضوع تازهای است و نه از این نشستها هرگز انتظار یافتن راهی برای خروج از مصیبتی که 32 سال است گرفتار آن میباشیم، داشتهایم. من خود در بسیاری از این نشستها با شوق و آمادگی فراوان برای همدلی، شرکت کردهام و گاه امیدوار از پیدائی نمادهای همبستگی، از این نشستها بیرون آمدهام اما... با همه تجارب تلخ گذشته، سمینار دو روزه «چشمانداز دموکراسی در ایران و برسی پروژه گذار به دمکراسی در ایران و منطقه با توجه به رویدادهای اخیر در جهان عرب» را با هدف بررسی و واکاوی مشکلات و موانع موجود بر سر راه برقراری دموکراسی و جامعه مدنی در ایران و به منظور تشریح اتفاقاتی که طی دو سال اخیر در ایران و خاورمیانه رخ داده است، در لندن از سوی مرکز پژوهشهای ایران و اعراب برگذارکردیم.
این سمینار، روزهای شنبه و یکشنبه در سالن اجتماعات هتل هیلتون محله کنزینگتون لندن برپا شد و طی آن جمعی از چهرههای شناخته شده اپوزیسیون سیاسی و فرهنگی ایران و تنی چند از فعالین حقوق بشری و نمایندگان احزاب و اقوام ایرانی و اقلیتهای دینی با هم به گفت و گو و تبادل نظر پرداختند.
رامین احمدی، جمشید اسدی، رضا براهنی، شهریار آهی، محسن سازگارا، حسن شریعتمداری، کریم عبدیان، شاهو حسینی، مهرانگیز کار، امیرحسین گنج بخش، عبدالله مهتدی، ناهید بهمنی، مهران براتی، مهدی خانبابا تهرانی، جواد اکبرین، اردشیر امیرارجمند، بهزاد کریمی، کریم سجادپور، محسن مخملباف، محمد علی توفیقی، کاوه آهنگری، رضا حسینبر، خالد عزیزی، مجتبی واحدی، سعید قاسمینژاد، بیژن حکمت، ضیاء صدرالاشرافی، بورش جوما، حسن منصور، فریدون خاوند، مراد ویسی، فرهاد ثابتان، شهران طبری، بابک داد، ناصر بلیدهای، فواد پاشائی، نادر زاهدی و... از جمله چهرههای شناخته شدهای بودند که به این سمینار دو روزه دعوت شده بودند. آقای امیرارجمند به علت سفر به آمریکا، دکتر احمدی و بهزاد کریمی، مهران براتی و مهدی خانبابا تهرانی، بیژن حکمت و جواد اکبرین و بابک داد به دلائل گوناگون از جمله گرفتاری کاری، حاضر نشدن ویزا، بیماری و... ضمن پذیرش دعوت ما نتوانستند در نشست حضور یابند و از این بابت واقعا ما مغبون شدیم.
برای نخستین بار ما از گروهی روزنامهنگار و پژوهشگر و دانشجو و استاد و... دعوت کردیم بهعنوان ناظر و نمایندگانی از اقشار مختلف مردم ایران شاهد و ناظر بحثها باشند و در پایان نشست نگاه خود را نسبت به اظهارات سخنرانان با ما در میان گذارند. همینجا باید به نقش مهم آنها اشاره کنم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. از همکاران و دوستان عزیزم احمد رأفت، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی، حمزه بایزیدی، مولود سواره، رحین باندوئی، محسن خاتمی، رمضان ساعدی، اسماعیل بایزیدی، آزاد قبادیپور، محمد خاتمی و... که در جمع ناظران نقش ویژهای داشتند سپاسگزارم.
و نیز سپاسی ویژه از صدای آمریکا و جمشید چالنگی و شبکه العربیه و نجاح محمد علی که با ما بودند بیآنکه بخواهند بحثها را به خارج منتقل کنند.
گزارش یکی از همکارانم را از نشست دو روزه لندن میآورم با این توضیح که نقل مطالب گفته شده در نشست، مطابق قاعده نشستهای پژوهشی بسته مجاز نیست و گزارش فقط کلیات را در بر میگیرد. با این توضیح با توجه به توافق میان میهمانان و مرکز پژوهشهای ایران و اعراب، ریز گفتوگوها در آیندهای نزدیک به صورت یک گزارش سه زبانه از سوی مرکز منتشر خواهد شد.
در آغاز این نشست، مدیر مرکز پژوهشهای ایران و اعراب به حاضرین خوش آمد گفت و گردهم آمدن جمعی با شیوههای متفاوت اندیشه و عقاید گونهگون را به فال نیک گرفت.
پس از سخنان آغازین، میز گفت و گوی اول، با محوریت «بهار آزادی در منطقه خاور میانه و شمال آفریقا» کار خود را آغاز کرد.
در این بخش سخنرانان مباحثی باب انقلابهای اخیر خاورمیانه را به میان آوردند و شرایط اجتماعی و ژئوپولیتیک این کشورها را با اوضاع و احوال ایران قیاس گرفتند. در آغاز این میز گفتوگو، با ذکر دلیل آغازین و جرقه اولیه انقلاب تونس، به جوان دانشجوی دستفروشی اشاره شد که از پس ظلمی که حکومت به او روا داشت، خود را آتش زد و شعلهای از خشم مردم را به جان حاکمیت تمامیت خواه تونس انداخت. این سخنران در ادامه به شرایطی اشاره کرد که تا پیش از آن روز در جامعه تونس حاکم بود. زمانی که لایههای سطحی جامعه، نشانهای از خشم و نارضایتی مردم را به نظارهگران بیرونی ارائه نمیدادند و رفت و آمد توریستهای اروپایی به این کشور بیشتر از همیشه برقرار بود. سخنران در ادامه گفتههایش به این نتیجه رسید که نارضایتی عمومی از حکومت تا پیش از اتفاق مذکور در لایههای زیرین جامعه برقرار بوده است، لیکن با آن اتفاق، دلزدگی عمومی به سطح مطالبات مردم آمد و تا براندازی حکومت زین العابدین بن علی نیز به پیش رفت. این سخنران در ادامه، به شرایط مصر، الجزایر، سوریه، یمن و بحرین رسید و عنوان کرد که موج آزادیخواهی در خاور میانه بهراه افتاده است و بی گمان این موج و این خواست به جملگی کشورهای منطقه سرایت خواهد کرد و در ادامه، کشور ما نیز دیر یا زود از آفت دیکتاتوری و حکومت فردی رهایی پیدا خواهد کرد.
دیگر سخنران این بخش، استمرار، انگیزه، تاکتیک و فراگیری را از جمله رئوس دلایل موفقیت اعراب در بیرون راندن دیکتاتورها عنوان کرد و از بحثش اینگونه نتیجه گرفت که جنبش آزادیخواهی اخیر ایران، در فراگیری کلی، موفق عمل نکرده است. این سخنران، همچنین بیان کرد که مردم ایران همگی برای پیروزی در جنبش دو سال گذشته، انگیزه «برابر» نداشتند.
سخنران فوق، همچنین عنوان کرد که جنبش سبز تنها یکی از جنبشهای آزادیخواهی و مدنی ایران است و پیشتر از آن، جنبشهای «زنان»، «کارگران» و «غیر فارسها» فعالیتهای خود در زمینه مبارزه با دیکتاتوری را آغاز کرده بودند.
دیگر سخنران این بخش، به پیروزی اعراب و ناامیدی کنونی جنبش آزادیخواهی ایران اشاره کرد و علت این اتفاق نامیمون را، به ایدئولوژی غیر رادیکال رهبری جنبش نسبت داد. علاوه بر مورد فوق، در این بحث همچنین اشاره شد که جنبش باید در سیاست خارجه خود مفاهیم و خواستهای مشخص ارائه کند. مراد سخنران در این بخش، شعار «هم غزه هم لبنان...» بود که به گفته وی، از جانب رهبران سیاسی حاضر در خارج از کشور مطرح شده بود و برای مردم داخل جذابیت چندانی نداشت.
در بخش عمومی میز نخست گفت و گو نیز مباحث متفاوتی عنوان شد. از جمله سیستم سرکوب رژیم جمهوری اسلامی مورد نقد قرار گرفت. سیستمی که از قرار گفتههای یکی از حاضرین «پیشرفتهترین ماشین سرکوب» در خاورمیانه است و لایههای چندگانه فراوانی دارد. ماشینی که با توجه به اتصال مستقیم به درآمدهای نفتی، از بودجه کلانی سود میبرد و در تصمیمات مهم کشوری نیز نقش بسزایی بازی میکند.
یکی از شرکت کنندگان در بحث، دیکتاتوری آقای خامنهای را با دیکتاتوری بن علی و مبارک قیاس گرفت و در این باره گفت که دیکتاتوری آقای خامنهای خطرناکترین دیکتاتوری تاریخ منطقه است، چه دیکتاتورها معمولاً برای ثروت و قدرت رو به جبر و زور میآورند اما دیکتاتور تمامیتخواه ایران در ذهن بیمار خود، مدینه فاضلهای ترسیم کرده که خود هم اطلاع دقیقی از چند و چون جزئیاتش ندارد. او گفت علی خامنهای قصد دارد تا به ضرب زر و زور، ایران را به سوی آن مدینه فاضله خیالی هدایت کند.
یکی دیگر از حاضرین در بحث، اختلافهایی را میان جامعه ایران و مصر برشمرد، از جمله این موارد تمایز دهنده، می توان به عدم عزم سرکوب مبارک در برابر اراده سرکوب علی خامنهای اشاره کرد و همراهی دولت مصر با دنیا در برابر سیستم پشت به دنیا کرده ایران را از نظر گذراند.
در این قسمت، همچنین عنوان شد که در ایران و با توجه به شرایط خاص امروز، گروههای مخالف توان استفاده از شبکههای دینی برای مقابله با حکومت را ندارند در صورتی که در همه جای دنیا، شبکههای مذهبی برای رسوخ به لایههای داخلی جامعه، مددرسان فعالین سیاسی بودهاند.
بحث رابطه رژیمهای توتالیتار با مردم نیز به میان آمد. یکی از حاضرین در این بحث، عنوان کرد که بر خلاف رژیمهای سکولار، ابقای رژیمهای دیکتاتوری ارتباط چندانی با رضایت و خواست عمومی ندارد، چه رژیمهای تمامیتخواه با اقناع اقلیت به کار خویش ادامه میدهند. اقلیتی که عقبه اجتماعی مشخص و همسو با منافع حکومت دارد.
«بررسی موقعیت کنونی جنبش سبز» و «واکاوی نقش گسلهای اجتماعی در جنبش آزادیخواهی مردم ایران» نیز عناوین بحث میز دوم و سوم گفت و گو بودند.
در این قسمت، نمایندگان بسیاری از جوامع اقلیت، از جمله اقلیت کرد و ترک و بلوچ و نمایندگانی از جامعه زنان و اقلیتهای دینی، به ارائه مشکلات خود پرداختند. از جمله مباحث مطرح شده در این قسمت بحث «زبان» بود و عدم دسترسی بسیاری از مردم ایران به مفاهیم و معانی زبان فارسی. بسیاری از حاضرین در این بحث، به زبان اصلی اقلیتها اشاره کردند و از اقدام جمهوری اسلامی در راه جلوگیری از فراگیری زبان مادری در اقوام و قومیتهای ایران شکایت کردند. یکی از چهرههای اپوزیسیون فرهنگی ایران نیز در همین زمینه عنوان کرد که به سالهای دراز فعالیت ادبیاش بیش از هفتاد کتاب نوشته و در این میان حتی نتوانسته اجازه نشر یک کتاب را به زبان آذری دریافت کند که زبان مادری اوست و از قرار باورش، زبانی است توانا و کامل که توانایی حمل عالیترین مفاهیم فلسفی را هم دارد. او همچنین به کنایه گفت که هر بار خواسته از زبان آذری دفاع کند به او برچسب تجزیه طلب زدهاند.
در همین زمینه یکی از حاضرین که از اقلیتهای قومی و مذهبی نبود و زمینه تخصصی بحثش نیز به مسائل فرهنگی باز نمیگشت، عنوان کرد که او به عنوان یک فارسی زبان ایرانی، ترجیح میدهد تا از زبانها و فرهنگهای اقلیتی دفاع کند، نه به ترحم، بلکه برای افزایش غنای فرهنگی ایران و رشد بار ادبی کل کشور.
در ادامه، در باب شرایط کنونی جنبش سبز نیز سخنانی به میان آمد، برخی از شرکت کنندگان به توقف جنبش آزادی خواهانه مردم ایران اشاره کردند و برخی دیگر نیز، وضعیت کنونی جنبش را به آتش زیر خاکستر مانند کردند. آتشی که با مجال نفسی دوباره شعله خواهد کشید و سر از خاموشی برخواهد داشت.
یکی دیگر از حاضرین، عدم وجود شعار محوری در راه مطالبات مردمی دو سال اخیر ایران را عامل متوقف کننده جنبش سبز دانست و گفت که رهبری جنبش با تنفیذ رهبری به همگان، خواه ناخواه از زیر بار مسؤولیت شانه خالی کرده است. او گفت این شعار که هر کس رهبر است، به سخنان پوپولیستی و بیاساس مانند است و اعتبار ویژهای ندارد.
یکی از مباحث جالب در این بحث، سخنان آرام و متین یکی از حاضرین بود که عنوان کرد، آنچه میشنود بسیار زیباست و دلنشین. او گفت آنچه میگویید خوب است و من هم اینها را بلدم اما میخواهم حرف تازهای بشنوم. میخواهم راهی پیشنهاد شود که بتواند ما را از این بن بست بیرون بیاورد. راهی که همهگیر باشد و همگان را قانع کند.
در این میان، یکی از حضار به ذکر خاطرهای از دوران فعالیتش در ستاد دکتر معین پرداخت و عنوان کرد که آن روزها در نماز جمعه یکی از روستاهای دوردست برای مردم از دموکراسی و آزادی میگفته که پس از سخنانش، یکی از اهالی روستا نزد او رفته و به او گفته که آنچه میگویی را من نمیفهمم، تنها میدانم که تازگی گوجه فرنگی خیلی گران شده است. وی با بیان این خاطره نتیجه گرفت که برخی از سخنان نخبههای سیاسی توسط مردم کوچه و بازار درک تمام نمیشود و نخبگان مجبورند که راهی بیابند تا با مردم به زبان همه فهم سخن بگویند.
یکی دیگر از حاضرین در میز گفت و گو، چهار محور اصلی حرکت جنبش آزادی خواهی را «همبستگی و مقاومت ملی»، «مشروعیتزدایی از حکومت»، «فرسایش و ایجاد شکاف» و در نهایت «فلجسازی حکومت» عنوان کرد و در ادامه گفت که بیشترین موفقیت جنبش اخیر، در قسمت «مشروعیتزدایی از حکومت» بوده است. وی ادامه داد که در حال حاضر و با توجه به سیستم سنجش افکاری که در داخل کشور فعالیت میکند، علیرغم بیمیلی و ناامیدی رایج در جامعه بر اثر سرکوب گسترده رژیم، نود و چهار و نیم درصد از مردم، از حکومت راضی نیستند.
شیوههای عبور جنبش به طبقات فرودست و راههای نافرمانی مدنی نیز از جمله دیگر مباحثی بودند که در این میز گفت و گو به میان آمدند. از جمله دیگر گفت و گوهای مطرح شده در این بخش، نسبت دادن جنبش سبز به ادامه جنبش آزادیخواهی ایران بود که از صد و اندی سال پیش و با جنبش مشروطه آغازیدن گرفت. سخنرانان، فعالیتهای ملی شدن صنعت نفت، انقلاب پنجاه و هفت، جنبش دانشجویی تیر هفتاد و هشت و اعتراضات چند ماهه پس از انتخابات خرداد هشتاد و هشت را به هم متصل دانسته و عنوان کردند که این اعتراضات مردمی به هم پیوسته و در امتداد یکدیگرند.
راه و رسم مبارزه بدون خشونت و پرهیز از رفتارهای قهرآمیز هم از جمله دیگر مواردی بود که در این گفتوگوها نقل شد. برخی از حاضرین بر این اعتقاد بودند که «گفتوگو» راه برخورد با حکومتی سکولار است که ارزشهای انسانی را به رسمیت میشناسد در صورتی که جمهوری اسلامی نشانی از احترام به عقاید دیگران را در رفتارش نگنجانده است. در مقابل، اکثریت حاضرین بر شیوههای مسالمتآمیز مبارزه تاکید کردند و راههای پرهیز از خشونت را برشمردند.
یکی دیگر از سخنرانان عنوان کرد که آرزو و یا انتظارش این بوده که ببیند چه کمکی از دست خارجنشینها ساخته است. او گفت که میخواهد بداند، صرف نظر از جنبش سبز و موسوی و کروبی، آیا تکیه گاهی تشکیلاتی و سیاسی برای مردم ایران در خارج از کشور به وجود خواهد آمد؟ وی ادامه داد که در روزهایی که ایران غرق درگیریهای خیابانی بود، حضور ایرانیان خارج از کشور در خیابانها و حمایت همه جانبه خارجنشینان از مردم داخل، مایه قوت دل مردم ایران بوده است، چه، بسیاری از مردم داخل با تماسهایشان این واقعیت را عنوان میکردهاند که اگر حمایتهای خارجنشینان نبود، روحیه مبارزه در آنها تا بدین حد بالا نمیگرفت.
در ادامه، یکی دیگر از سخنرانان وضعیت ایران در طول تاریخ را برشمرد و ایران را به پلی مانند کرد که خلیج فارس و دریای عمان را به دریای خزر وصل کرده است و در دیگر سو نیز معبر مسافران خاور به سرزمین فرنگ بوده است. این سخنران همچنین دورههای حکومتی ایران را به سیستمهای شاهنشاهی، پادشاهی و ملوک الطوایفی تقسیم کرد و ترکیب تازه «هر که شاهی» را در برابر ترکیب قدیمی ملوک الطوایفی قرار داد.
وی تکثر قومی و فرهنگی در ایران را به سود آینده دموکراسی دانست و گفت که بر نخبگان است تا از این کثرت نهایت بهره را بگیرند و در راه داشتن ایرانی آزاد با فرهنگی غنی از این تکثر بهره بگیرند. ارائه تعاریفی در برابر واژههای قوم، ملت، ایل و... نیز از جمله دیگر مباحث عنوان شده توسط این سخنران بود.
«بررسی روابط آزادیخواهی ایران با کشورهای منطقه و نقش روسیه و چین» عنوان نخستین میز گفتوگوی روز یکشنبه بود. در این قسمت، ابتدا سخنرانان به ارائه تاریخچهای مختصر از روابط ایران با روسیه و چین ارائه کردند و سیاستهای مخفی جمهوری اسلامی در قبال گفت و گو با همتایان آمریکایی را برشمردند. یکی از شرکتکنندگان در این بحث عنوان کرد که وزیر امور خارجه وقت آمریکا، عنوان کرده آقای متکی طی تماسی از وی تقاضای گفت و گو کرده است با این شرط که جمهوری اسلامی در این گفت و گو با تمام برگهایش بازی کند و به یکباره در باره مسائل هستهای و حقوق بشر و روابط با اعراب و افغانستان و اسرائیل و... گفت و گو کند. وی گفت هر چند که این ماجرا سیاست آمریکا نیست و طبیعی است که آمریکاییها به چنین پیشنهادی روی خوش نشان نمیدادند اما تنها چند روز بعد از آن تماس سردار جعفری تماس گرفته و عنوان کرده است که وزیر امور خارجه ایران در سیاست های کلان نظام هیچکاره است و اگر آمریکاییها بنای به گفتوگو دارند باید با سرداران سپاه پای میز گفت و گو بنشینند.
مقایسه نظام پیشین با دیکتاتوری جمهوری اسلامی نیز از جمله دیگر مباحث این بخش بود که طی این بحث عنوان شد، محمد رضا شاه با وجود ذائقه دیکتاتوریاش، از بیآبرویی در دنیا بیمناک بود و ترجیح میداد تا اعتبار انسانیاش در دنیا برقرار بماند در صورتی که رژیم جمهوری اسلامی و آقای خامنهای، آبرویی در دنیا ندارند که نگران از بین رفتنش باشند.
«دورنمای اقتصاد ایران و آینده جنبش آزادیخواهی» نیز عنوان بحث آخرین میز گفت و گو بود. حاضرین در این بخش، به عدم مدیریت درست در سرمایه کلان نفتی ایران اشاره کرده و عنوان کردند که با وجود درآمد کلان نفتی که طی سی سال گذشته عاید حکومت شده است، رشد بیکاری و تورم تنها نصیب مردم از این در آمد بوده است و باقی این سرمایه بیانتها به جیب افرادی رفته است که ضامن بقای قدرت جمهوری اسلامی شدهاند.
یکی از حاضرین در این بحث، حفظ مالکیت، ابتکار آزاد و حق رقابت آزاد را سه مشخصه اقتصاد سالم دانست و عنوان کرد که متأسفانه هیچیک از این نشانهها در سیستم اقتصادی ایران به چشم نمیخورد.
دیگر شرکت کننده این میز گفتوگو به سه انقلاب بزرگ طی پنجاه سال گذشته اشاره کرد و تحول اینترنت، انفورماتیک و لوجستیک را سه انقلاب تاثیرگذار نیم قرن اخیر دانست و عنوان کرد که این سه انقلاب سه تحول مهم در بازار سرمایه به وجود آورده است. وی، حضور پول دیجیتال، سایبریک شدن پول و استقلال نسبی پول از سرمایه را سه تحول مهم دنیای اقتصاد دانست که گاه رشد بیرویه پول در گردش و شکوفایی اقتصاد را به همراه آورده است و گاه سونامیهای بزرگ اقتصادی را سبب ساز شده است.
وی سپس با ارائه آماری، از سالهای پیش از انقلاب و روزگار کنونی به این نتیجه رسید که با وجود افزایش کلان سرمایه ملی، کسر سرمایه بر فرد در سی و دو سال گذشته یک سوم کاهش داشته است. وی همچنین تورم بالا و نرخ بیکاری مضاعف را از جمله مشکلات اجتنابناپذیر اقتصاد دولتی دانست و گفت که تا اقتصاد ایران به یک اقتصاد آزاد و همسو با بازار جهانی بدل نشود، آفت بیکاری و تورم از پیکره سیستم مالی ایران برون نخواهد شد.
سرانجام پنل نهایی که خارج از مباحث بحث در نظر گرفته شده بود نیز به میز گفتوگوی «ناظرین» اختصاص داشت. در این میز گفتوگو جمعی از روزنامهنگاران کهنهکار و نمایندگان عمومی حضور یافتند و هر یک از دید خود گفتوگوهای این دو روزه را تحلیل کردند. چگونگی ایجاد مطبوعات آزاد و نقصانهای موجود در راه اجماع عقاید متفاوت از جمله مباحث مطرح شده در این میز گفتوگو بود.
علاوه بر این مدیران این مرکز پژوهشی عنوان کردند که نشست آینده این مرکز به گفتوگو میان روشنفکران ایرانی و روشنفکران عربی اختصاص خواهد داشت.
July 1, 2011 08:24 PM