یکهفته با خبر
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند...
سه شنبه 1 تا جمعه 4 نوامبر
1 ـ توهم حمله نظامی آمریکا به خانه پدری (و آنطور که گاردین خبر داده است با همکاری بریتانیا) همراه با نمایشات نظامی اسرائیل در هفته گذشته، کار را به جائی رساند که نه فقط جمهوری ولایت فقیه بلکه حتی بعضی از مخالفان رژیم در پرتو این وهم موضعگیری کردند و برای کوبیدن رقیبان خود مدعی شدند شماری به تشویق آمریکا برای حمله به ایران پرداختهاند و باید هرچه زودتر جلوی حمله نظامی را گرفت و... تو گوئی آمریکا و اسرائیل منتظر نشستهاند که چهار تا و نصفی همکار سابق رژیم چه میگویند تا بر اساس توصیه های آنها وارد کارزار شوند.
پرداخت استراتژی جنگ، بستری مناسب میخواهد که این بستر در ایران امروز فراهم نیست. پس آنها که میکوشند جنگ را بهعنوان واقعیتی زمانبندی شده تصویر کنند خواسته یا ناخواسته در دست رژیم بازی میکنند. رژیم هر دو سه ماه یکبار با اضافه و کم کردن آلیاژ فلزات مرکبی که در ساخت موشکهایش به کار میرود، دستاوردهای خود را در عرصه ویرانی و مرگ جشن میگیرد. نباید انتظار داشته باشیم که در مملکت نایب امام زمان، دستاوردهای پزشکان و ریاضیدانان و ادیبان و فلاسفه و حتی مهندسان و معماران و... با افتخار اعلام شود. اینجا کشور امام زمان است و جنگ جنگ تا ویرانی کامل، فلسفه پیدایش و بقای این رژیم است. در مانورهای نظامی رژیم میبینیم که روی بدنه موشکها مرگ بر اسرائیل و آمریکا و امحای اسرائیل و... نوشته شده است. شما اگر یک شهروند اسرائیلی بودید که در پرتو دمکراسی در کشورتان میتوانستید حزب حاکم را از دایره قدرت بیرون اندازید با مشاهده نمایشات رزمی رژیم ولایت فقیه چه میکردید؟ آیا جز این بود که بر دولت فشار میآوردید تا هرچه زودتر، تا فاجعهای بهبار نیامده شرّ این دشمن خطرناک را از سرش کم کند؟ با اینهمه 42 درصد از اسرائیلیها مخالف جنگ میباشند. آن روزی که این نسبت به 60 درصد برسد هر دولتی در اسرائیل روی کار باشد اقدام نظامی علیه ایران را در دستور کار قرار خواهد داد.
از سوی دیگر آمریکا برای به زانو در اوردن رژیم راههای بسیاری پیش رو دارد که یکی از آنها، ـ جلوگیری از فروش نفت ایران ـ قادر است رژیم را بدون شلیک گلولهای از پای در آورد.
در عین حال آمریکا در حال بیرون بردن نیروهای خود از عراق است (البته یادمان باشد که بین 15 تا 25 هزار نظامی و غیرنظامی آمریکائی به عنوان دیپلمات، کارشناس، مستشار و مربی نظامی و امنیتی در عراق میمانند) در چنین شرایطی آمریکا به دنبال حمله نظامی به ایران نیست. اما هر نوع حمله نظامی به ایران، حتی در روالی محدود و منحصر به تأسیسات اتمی، فقط میتواند عمر رژیم را طولانی کند و رژیم در حال سقوط بشار الاسد را نجات دهد. نه اوباما از چنین واقعیتی غافل است و نه اسرائیل. پس اگر راستهای اسرائیل و در راسشان وزیر خارجه لیبرمن بتوانند ژنرالها را راضی به زدن ضربهای به ایران کنند باید مطمئن بود راستهای تلآویو نه سقوط بشار الاسد را طالبند و نه سرنگونی جمهوری ولایت فقیه را. شعارها و تهدیدهائی که در 6 سال اخیر از سوی رژیم، اسرائیل را نشانه رفته است، بزرگترین خدمت به دست راستیها و سنگینترین ضربهها را برای ملت فلسطین به همراه داشته است. به مناسبت عید قربان پیامی برای ابومازن رئیس دولت خودمختار فرستادم و پیروزی او را در عضویت یافتن دولت فلسطین در یونسکو نیز تبریک گفتم. پاسخ او بسیار دلنشین بود خاصه وقتی اشاره میکرد، بهار عربی که به خانههای ما آمده هدیه ملت ایران به ما بوده است. انتفاضه سبز به ملتهای ما یاد داد با دست خالی میتوان به جنگ دیکتاتورهای فاسد و خونریز رفت و پیروز شد.
جنگ در یک صورت دیگر هم میتواند واقعیت پیدا کند، زمانی که جنبش بار دیگر احیا شود، رژیم مثل بشار دست به کشتار وحشیانه مردم بزند، مردم هرروز شعار دخالت خارجی را سر دهند و سران جنبش در داخل و نه خارج کشور مستقیما از شورای امنیت خواستار محاصره آسمان و دریا شوند و... در آن صورت اگر وتوی روسیه و چین در میان نباشد (که خواهد بود) میتوان انتظار داشت که نوعی عملیات نظامی علیه تاسیسات اتمی، نظامی و امنیتی رژیم انجام گیرد. یادمان نرود که سوریها روزی سی چهل کشته میدهند، خواستار دخالت ناتو هستند و رهبران اوپوزیسیون هم با مردم همصدا میباشند با اینهمه دبیرکل ناتو همین چند روز پیش در طرابلس اعلام کرد هیچگونه طرحی برای انجام عملیات نظامی علیه رژیم سوریه در دستور کار ناتو قرار ندارد.
بنابراین دوستان عزیز، سینه چاک ندهید و زیاد هیزم بر آتش رژیم نریزید، حضرات در روضه خوانی استادند و نیاز به روضه عاشورا برای وطن در شرف ویران شدن به دست آمریکای جهانخوار و اسرائیل صهیونیست، ندارند. بار دیگر میگویم حملهای در کار نیست. رژیم طرح کشتن سفیر سعودی را با همه احمقانه بودن طرح در دستور کار داشت و قرار هم نبود دست پنهانش در این جنایت دیده شود و همانطور که قبلا نوشتم شعبهای از القاعده ظاهرا قرار بود اعلامیه پذیرش مسئولیت را بر عهده گیرد. آمریکا نیازی به بهانه برای حمله به ایران ندارد. 32 سال پیش همان گروگانگیری مشروعترین زمینه را برای حمله به ایران فراهم کرده بود. بعد کشتارهای لبنان، گروگانگیری شهروندان، طراحی و یا مشارکت در قتل دیپلماتها در پاکستان و... طرح تروریستی انفجار در برجهای مسکونی الخبر سعودی و مسؤولیت مستقیم در قتل حداقل نیمی از کشته شدگان آمریکائی در افغانستان و عراق، برای توجیه هرنوع عمل نظامی کفایت میکرده است و واشنگتن نیازی به پروندهسازی نداشته و ندارد. اصولا نگاه دولت آمریکا به ملت ما متفاوت از نگاهش به هر سرزمین اسلامی دیگر است. من هر بار با مسؤولی آمریکائی صحبت کردهام، نه یکبار بلکه چندین بار منظره چهرههای اشکآلود و شمعهای میدان محسنی در فردای جنایت 11 سپتامبر را به نشانه همدلی و دوستی مردم ایران با ملت آمریکا یادآور شدهاند. در عین حال تا آنجا که میدانم احمد چلپیهای ایرانی نزد مقامات آمریکائی اعتبار و منزلتی ندارند.
دوشنبه در بیت چه گذشت؟
شامگاه دوشنبه، درست یکروز پیش از استیضاح شمسالدین حسینی وزیر دارائی، احمدینژاد نزد ولی فقیه رفته بود. (اینها را برپایه گزارشی بسیار دقیق و فشرده از منبعی که همیشه درست میگوید میآورم) رئیس جمهوری منتخب سیدعلی آقا، خیلی صریح تهدید کرده بود اگر حسینی معزول شود من پرونده کثافتکاریهای آل لاریجانی و هاشمی شاهرودی و رئیس دفتر حضرتعالی محمدی گلگایگانی و آقازادهاش داماد محترم جنابعالی، آقای حداد عادل و ولایتی و الباقی اهل بیت را همانجا در مجلس رو میکنم تا مردم مستقیما از رادیو بشنوند. خامنهای بلافاصله دستور داده بود سران سه قوه جمع شوند و به علت سفر رئیس دفترش به مکه، اصغر حجازی را مامور کرده بود در جلسه حاضر شود. به علت تنگی وقت این جلسه سه شنبه بعد از جلسه صبح و در فاصله دو ساعته ناهار و نماز انجام گرفت و در نتیجه، لاریجانی جلسه عصر را کوتاه کرد و شخصا سرو ته قضیه را با معذرت خواهی جناب وزیر به هم آورد.
این نکته گفتنی است که احمدینژاد در آن سه روزی که وزارت اطلاعات را بعد از عزل محسنی اژهای در دست داشت، آنقدر سند خارج کرد که به قول بقائی معاونش در یک نشست با چند تن از روزنامهنگاران طرفدار دولت، اگر بخواهد، بالا و پائین رژیم را به آتش خواهد کشید. بالاتر از این، اطلاعات دقیقی در دست است که تحفه آرادان از طریق یکی از وابستگان خود اسرار طرح قتل سفیر سعودی و هویت منصور ارباب سیر و همدستش غلامعلی شکوری سرهنگ سپاه قدس و رنیس دفتر اطلاعات سپاه در کاراکاس را به دست آمریکائیها رسانده است. اقای خامنهای به خوبی دریافته است که احمدینژاد، شرم حضور خاتمی و ادب موسوی و ملاحظهکاری رفسنجانی را ندارد. دهان که باز کند همان بچه جنوب شهری میشود که خواهر و مادر سرش نمیشود. در عین حال ولی فقیه چگونه میتواند مردی را که میگفت از برادر به او نزدیکتر است و افکارش حتی از نقطه نظرهای هاشمی ـ رفسنجانی ـ نیز با آراء و مواضع او انطباق بیشتری دارد بهجنگ بطلبد. آنچه خامنهای میخواهد یک احمدینژاد مطیع و آرام در زمان باقیمانده از ریاست اوست. جناب پرزیدنت اما به این راحتی تن به نوکری نمیدهد، بنابراین جدال در انتخابات مجلس دیدنی خواهد بود. چنانکه هفته ها و ماههای در راه، وقت پردهدریهای دو طرف است.
شنبه 5 تا دوشنبه 7 نوامبر
از همه آن کتابهائی که همراه با همه زندگی و خانهام در خانه پدری مصادره شد، چند کتاب خطی و چاپ سنگی و یک تاریخ ادبیات کلاس پنجم دبیرستان قبل از شهریور 20 به لطف یکی از مأموران کمیته خیابان وزرا برایم به جا مانده است. تاریخ ادبیات متعلق به مرحوم پدرم است و در صفحه داخل جلد سه دوست هریک نام خویش را با جوهر سبز به خطی خوش نوشتهاند. نورالدین نوری زاده، حسنعلی صارم کلالی، احمد مهدوی دامغانی. پدرم نخستین آنها بود که دو یارش را تنها گذاشت و هنوز به پنجاه نرسیده خاموش شد.
شاد بودم که سایه آن دو دیگر برسرم است. استاد بزرگوارم دکتر احمد مهدوی دامغانی، و ملی مرد همدل و همراه زنده یاد داریوش فروهر، حسنعلی خان صارم کلالی در خراسان و این آخریها تهران. بانوی نازنینش همیشه میگفت دل حسنعلی به صدای تو خوش است. و وقتی خودش برای دیدن فرزندان به خارج آمد و صدای زنگدارش در گوشم طنین انداخت که علی جان! حس کردم که هنوز پدر دارم. حالا هوشنگ کردستانی یار و همراه او در سالهای پیش از انقلاب میگوید حسنعلی خان هم رفت. به استادم دکتر مهدوی دامغانی چه بگویم که یاران موافقش یکان یکان رفتند. به بانو چه بگویم و به حمیرا و دیگر فرزندان و نوادگانش... تنها میتوانم بنویسم «بزرگا مردی بود از اهل خراسان که هیچگاه سر از عشق به ایران و نهضت ملی و پیر احمدآبادی و... برنداشت. راست قامت بود و راست قامت رفت.»
حج به روایت جعبه تماشای ولایت فقیه
صدا و سیمای حاج عزت و کانالهای کوثر و سحر و پرس تی وی در کنار المنار و یک مشت کانال جیره خور رژیم در کنار خبرگزاریها و سایتهای ذوب شده در ولایت از دوسه هفته مانده به موسم حج در بوقشان میدمیدند که امسال راهپیمائی برائت از مشرکین با شکوهتر از همیشه خواهد بود چون حالا ملتهای از بند استبداد رسته مصر و تونس و یمن و لیبی وعراق و لبنان و... با لبیک گفتن به ندای ولی امر مسلمانان جهان در راهپیمائی شرکت خواهند کرد و فریاد مرگ بر آمریکا و... در مکه و عرفات زمین و زمان را به لرزه درخواهد آورد. شیخ رهبر امام جمعه موقت اصفهان و نماینده مجلس، آل سعود را تهدید میکرد مبادا جلوی مارا بگیرید که به زودی نوبت رفتنتان فرا میرسد و آنوقت میدانیم با شما چه کنیم. اما با یک تشر امیر نایف ولیعهد جدید عربستان که وزیر کشور هم هست، چنان امیرالحاج سید علی آقا، سید علی قاضی عسکر و رئیس دفتر نایب امام زمان محمدی گلپایگانی ماستها را کیسه کردند که مراسم برائت مثل هرسال اما با جمعیتی نصف پارسال و با حضور شماری از حزبالله لبنان و جیش المهدی عراق و جهاد اسلامی فلسطین در چادرهای بعثه حج انجام گرفت و به نوشته رسانههای سعودی و تصویرهای العربیه اهالی ولایت فقیه حتی اجازه نصب بلند گو در بیرون چادرها نداشتند. سید علی آقا بر آن بود تا در موسم حج با سوء استفاده از بهار عربی، زمینهساز فتنهای باشد اما بیاعتنائی حجاجی که از سرزمینهای شاهد عبور بهار عربی آمده بودند به پیام ولی امر مسلمین خیابان آذربایجان، یکبار دیگر ثابت کرد بهار عربی ربطی به آقایان و انقلاب شومشان ندارد. همزمان مصطفی عبدالجلیل رئیس شورای انتقالی لیبی، که همراه با وزیر خارجه رژیم علی اکبر صالحی در یک مصاحبه مطبوعاتی مشترک شرکت کرده بود، وقتی صالحی شروع به شعار دادن علیه ناتو کرد، ضمن ستایش از ناتو یادآورشد «مردم لیبی هرگز حمایت و یاریرساندن ناتو را در سرنگونی قذافی جنایتکار از یاد نخواهد برد.»
November 11, 2011 05:47 PM