يكهفته باخبر
گوئیا باور نمیدارند روز داوری...
سهشنبه 14 تا جمعه 17 فوریه
اندر احوالات خسن و خسین و جیمزباند ولی فقیه
پیشدرآمد: اینکه حسین شریعتمداری بازجوی دائمی و غیر قابل تغییر قاطبه اهالی امنیت خانه مبارکه ولی فقیه، و حسین صفار هرندی دستیار او و وزیر ارشاد اخراجی تحفه آرادان و طلائی نیک و لاله جان افتخاری آشپز مخصوص سید علی آقا و نماینده مجلس شورای اسلامی، من و آقای دکتر عطاءالله مهاجرانی را به خیانت به سبب حضور در جشنواره جنادریه در ریاض متهم کنند و از کیسه مارگیریشان اسرار تکان دهنده دریافت 18 میلیون دلار از عربستان را بیرون بیاورند البته موضوع تازهای نیست. حداقل در طی دوران خلافت ولی فقیه ثانی، «دشمن» به ما مخالفان از زبان مصباح یزدی و حسین بازجو و فاطمه خانم رجبی عیال مربوطه غلامحسین الهام و الباقی ستونهای کوتاه و بلند خیمه ولایت، میلیاردها دلار پول داده است تا فتنهگری کنیم. اما زمانی که وزیر اطلاعات سید علی آقا، دست به جعل و تحریف میزند و چرندیاتی را که خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی و فارس نیوز وابسته به حفاظت اطلاعات سپاه عنوان کردهاند، با ژست جیمزباندی تکرار میکند، آن وقت کاملاً آشکار میشود که رژیم بدجوری به فلاکت و بدبختی و ضعف افتاده است
به گونهای که حضور ما در جشنوارهای که در طول سالهای گذشته شمار کثیری از اساتید و نویسندگان ایرانی و حتی مقامات رژیم در آن شرکت کردهاند، و دیدارمان همراه با 400 تن از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و ادبی و مطبوعاتی عرب و مسلمان و اروپائی و آمریکائی و آسیائی با پادشاه سعودی ملک عبدالله، چنان به وحشتش انداخته که دست به انتشار جعلیاتی میزند که مرغ پخته را هم به خنده میاندازد. (البته همینجا بگویم شماری از اهالی ولایت اپوزیسیون که مدعی مبارزه با رژیم هستند این بار حرفهای حیدر دو صفر ده مصلحی را، از رده اقوال صادقانه نبوی دانسته بعضی از بنده تقاضای وام میکردند و بعضی دیگر دو سه قدم هم از وزیر اطلاعات نایب امام زمان در متهم ساختن ما جلو زده بودند. و یکیشان آنقدر 18 میلیون 18 میلیون زد که نزدیک بود جلوی دوربین غش کند).
در این میان یک آزاده در خانه پدری پیدا شد که تلاش رژیم برای لطمه زدن به ما دو میهمان جنادریه، یعنی دکتر مهاجرانی و صاحب این قلم را با آزادمنشی خنثی کرد و غیرمستقیم به حیدرخان و اربابش گفت برو این دام بر مرغ دگر نه... این فرد کسی نبود جز دکتر صادق زیبا کلام که بارها شهامت و آزادمنشیاش را تقدیر کردهام.
سخنان مصلحی آنقدر مضحک و لغو است که واقعاً نیاز به پاسخ ندارد اما برای آنها که در ولایت غربت ادعاهای وزیر اطلاعات سید علی آقا را به عنوان سخنان نازل شده از آسمان، روی سر نهاده و حلوا حلوا میکنند چند توضیح کوتاه ضروری است.
1 ـ مصلحی دو ماه پیش به عربستان سعودی رفت. امیر نایف ولیعهد سعودی و وزیر کشور که معروف به داشتن مواضع تند در برابر جمهوری اسلامی است با او ملاقات کرد. در این دیدارفرزند نایف که معاون وزارت کشور سعودی است، یکی از معاونان وزارت خارجه، سفیر ایران در ریاض و مترجم سفارت، مستشار سیاسی نایف و یک تن از دیپلماتهای سعودی در تهران حاضر بودند. بر پایه گزارش مطبوعات و سایتهای خبری نزدیک به دولت سعودی و همچنین کانالهای الاخباریه و العربیه، مذاکرات به تقاضای جمهوری اسلامی انجام گرفت. به این ترتیب که آقای علی اکبر صالحی وزیر خارجه دولت احمدینژاد تقاضای سفر به ریاض کرده بود، سعودیها پاسخ داده بودند شما تازگیها اینجا بودید و ما میدانیم شما آدم بسیار با حسن نیتی هستید اما چون رشته امور در دست ولی فقیه است، ایشان اگر حرفی دارد نماینده مورد اعتماد خود را بفرستد. به این ترتیب آقای مصلحی و دو تن از معاونانش و مدیرکل دولتهای همجوار در وزارت اطلاعات و رئیس دفتر مصلحی به ریاض رفتند. هدف سفر فقط یک چیز بود: اینکه سعودیها قول بدهند در صورت تحریم نفت ایران از سوی غرب، نفت اضافی تولید نکنند. در مقابل جمهوری اسلامی آماده است تا در لبنان همکاری لازم را با سعودی برای تشکیل یک دولت ائتلافی با حضور نمایندگان جبهه 14 مارس به عمل آورد. همچنین اگر عربستان سیاست خود را نسبت به سوریه تعدیل کند و رژیم اسد را برای غلبه بر مخالفانش یاری دهد، رژیم در مسأله یمن با سعودی همکاری نزدیک خواهد کرد و نیز در عراق زمینه را برای تفاهم بین دولت مالکی و دولت سعودی، فراهم میکند. در این مذاکرات نه صحبت از جنادریه شده بود نه میهمانان فستیوال و نه 18 میلیون دلار. مهمترین نشانه دروغگوئی حیدر مصلحی آنجاست که هنگام سفر او، اصلاً میهمانی به جنادریه دعوت نشده بود تا او از آن خبر داشته باشد. جنادریه یک فستیوال مستقل از حکومت است که زیر نظر معاونت فرهنگی گارد ملی که مرحوم عبدالعزیز تویجری عهدهدار آن بود و پس از درگذشت وی فرزند ارشدش شیخ عبدالمحسن مسؤولیت آن را عهدهدار است، اداره میشود. انتخاب میهمانان بر عهده هیأتی متشکل از معاون امیر متعب رئیس گارد ملی یعنی شیخ عبدالمحسن تویجری، و شماری از مسؤولان فرهنگی، مدیران رسانههای ملی، رئیس فرهنگستان سعودی است. امسال اندیشمندان و اهل فرهنگ و رسانه کره جنوبی میهمانان ویژه جشنواره بودند.
2 ـ معمولاً اگر دولتی بخواهد به کسی پول بدهد این کار را در خفا انجام میدهد، نه اینکه در یک جشنواره با حضور 400 میهمان که علناً در مراسم مختلف شرکت میکنند و در مجلس پادشاه سعودی نیز حاضر میشوند، چمدان پول به کسی بدهند.
این سؤال نیز بیپاسخ مانده است که به چه دلیل سعودیها 18 میلیون دلار به من و آقای دکتر مهاجرانی بدهند؟ آیا ما دارای سازمان و تشکیلات و سپاه و لشکر هستیم؟ این پول را دادهاند که چه کنیم؟ من که تکلیفم با رژیم روشن است. نیازی به پول نیست تا من علیه رژیم بگویم و بنویسم. سی و سه سال است این کار را میکنم و آقای دکتر زیباکلام، صادقترین گواه در این زمینه، بنا به گفتههای خودشان است.
3 ـ بلندگوهای رژیم از جمله صدا و سیما در ابتدای دروغپردازیهایشان، مدعی شدند که من به اتفاق مهندس اردشیر امیرارجمند به جشنواره دعوت شدهایم (هنوز تصویری از دکتر مهاجرانی را ندیده بودند) بعد که من توضیح دادم امیرارجمند اصلاً به جنادریه دعوت نداشت تا از میزبان سعودی پولی بستاند و فقط دکتر مهاجرانی و من به این جشنواره دعوت شده بودیم، نوک حمله متوجه ایشان هم شد. اما وقاحت و دروغپردازی ماشین دروغ پراکنی نایب امام زمان همچنان در فیلم مسخرهای که دهها بار از سیمای ولایت فقیه پخش شد و ادامه یافت و ادعا کردند مهندس امیرارجمند هم در جشنواره بوده منتهی خود را پنهان میکرده است.
4 ـ این نکته را هم یادآور شوم، مقامات رژیم و دیپلماتهایش در کشورهای حاشیه خلیج فارس چنان بیشخصیتی و خودفروشی بهنمایش گذاشتهاند که بعضیشان را فردای ورودشان به این کشورها خریده و میخرند. یکی از سفرای رژیم در یک کشور کوچک حاشیه خلیج فارس را دو روز بعد از ورودش در یک نشست پنهانی به یک میلیون دلار خریدند و او که امروز هم مقام نسبتاً مهمی دارد از همان روز به جاسوس نمره یک کشور همسایه تبدیل شد. مقام دیگری در سفر به یک کشور کوچک همسایه، بعد از گفتگوهای رسمی، به میزبانش یادآور شد که در صورت دادن اقامت به خانوادهاش و کمک برای ورود پسر و دخترش به یک دانشگاه خارجی در این امیرنشین، حاضر است اطلاعات محرمانه در رابطه با فعالیتهای عوامل رژیم را با طیب خاطر در اختیار امیرنشین قرار دهد. نزدیک 8 سال است او به این کار ناشریف مشغول است. هیأت مطبوعاتی که با حضور چهرههای سرشناس رسانهای وابسته به سپاه و امنیت خانه سید علی آقا به کشوری در حاشیه خلیج فارس برای سیاحت و زیارت سفر کرده بود، در بازگشت به وطن چون با دریافت ساعتهای رولکس و هدایای نقدی، مدیون میزبان شده بود در خیانت به مصالح کشور تا آنجا رفت که یکی از آنها، شرح مفصلی درباره زندگی شخصی رهبر و فرزندش را با مدارک و مستندات به کشور میزبان از طریق سفارتش ارسال کرده بود.
ع ـ ح از دستیاران حسین شریعتمداری 8 سال برای سعد مجبر سفیر قذافی در تهران جاسوسی میکرد. سرانجام او را در حالی که چارت وزارت اطلاعات و مدیرانش را همراه داشت در برابر سفارت لیبی دستگیر کردند و در دوران رفسنجانی دو سه سالی را در زندان گذراند. سفیر اسبق سوریه در تهران که از نظامیان و امنیتیهای سابق این کشور بود و بعد از مأموریت طولانیاش در تهران به وزارت اطلاع رسانی رسید، از مشترکان نشریه ما، «الموجز» بود. او بعد از بازنشستگی در یک گفتگوی طولانی به من گفت، غیر از حسین شریعتمداری ما چندین جاسوس در رادیو تلویزیون، خبرگزاری جمهوری اسلامی، وزارت خارجه و دفتر و بیت آقای خامنهای داشتیم که ما را در جریان جزئیترین اسرار پشت پرده رژیم قرار میدادند.
سفارت روسیه در تهران طی سالهای اخیر شمار زیادی از مطبوعاتیهای رژیم، ژنرالهای سپاه، کارشناسان اتمی و موشکی (به ویژه آنها که برای دیدن دورههای آموزشی به روسیه، بلاروس و ارمنستان اعزام شدهاند) را به خدمت گرفته است. به گفته یکی از روزنامهنگاران سرشناس روسی که مدتی در تهران، در خبرگزاری «ر...» کار میکرد مأموران اداره اطلاعات و اطلاعات نظامی روسیه در تهران که تعدادشان به بیش از 16 تن میرسد، افراد را بعد از آنکه در سفر به روسیه با شیوه کهن KGB (دام گستری توسط زنان) مجبور به همکاری میشوند و یا در برابر پول، درتهران از طریق راههای ارتباطی مطمئن به خدمت میگیرند. بله دولت دوست و برادر روسیه که رئیس جمهوری پیشین و آیندهاش عالیجناب پوتین کافر حربی در دیدار با نایب امام زمان در چشمان او فروغ ایزدی و صفای عیسی بن مریم را کشف میکند (مطابق گزارش خبرگزاری فارس و رجانیوز)، بیش از هر کشوری در ایران جاسوس دارد.
5 ـ با این تفاصیل آیا شرمآور نیست که حیدر دو صفر ده مصلحی با ردیف کردن مشتی اراجیف و اکاذیب، حضور دکتر مهاجرانی و مرا در جنادریه، سفری سیاسی و امنیتی جهت دریافت 18 میلیون دلار، توصیف کند.
من گوشههائی از آنچه گفته و نوشته شده را جمع کردهام که در اینجا آنها را میخوانید:
دکتر مهاجرانی در وبلاگ خود پس از شرح مذاکرات مجلس اول که عضو آن بوده درباره ویژگیهای وزیر اطلاعات نوشته است:
امروزه وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی مستقیما منصوب آیتالله خامنهای مقام محترم رهبری است. و دستگاه اطلاعات هم عملا و آشکارا از مدیریت دولت ـ با جریان برکناری و نصب از سوی رهبری، ـ از دولت منفک شده است. بهعبارت دیگر مقام رهبری عملاً مسؤول چنین افترایی هستند. بنده نه در صدد براندازی نظام هستم و نه با آنانی که چنین رویکردی دارند هم نظرم. اعلام نظرم در باره قانون اساسی و ولایت فقیه و زندگی منزه مالی و اقتصادی آیتالله خامنهای که با انتقادات تند و تیز و نیز هتک مخالفان همراه بود، با همان جهتگیری صورت گرفته است. البته منتقد نظام و نیز دولت هستم. باور دارم که مقام رهبری با اشتباه استراتژیک ویران کنندهای بیش از همه به اعتبار خود و ولایت فقیه و شخص ولی فقیه آسیب زد و دولتی نامشروع و نالایق را بر سرنوشت کشور حاکم کرد و امروزه نتیجه کار دولت در پیش روی همگان است.
آیتالله خامنهای مسؤول دستور تیر هستند و مسؤول آنچه که در زندانهای جمهوری اسلامی میگذرد. برای طرح چنین نکات و نقد و نظری ضرورتی ندارد که انسان از یک دولت خارجی پول بگیرد.
جشنواره جنادریه که برای پنجمین بار در آن جشنواره شرکت کردم یک جشنواره فرهنگی است. یک بار هم همزمان آیتالله تسخیری نماینده آیتالله خامنهای در جشنواره بود. این بار هم مجموعهای از شخصیتهای فرهنگی و علمی و دانشگاهی و روزنامه نویسان برجسته و برخی وزرا مثل دکتر ابویعرب مرزوقی فیلسوف معروف تونسی که در دولت جدید سمت وزارت دارد، رییس کتابخانه ملی الجزایر دکتر میهوبی، وزرای سابق فرهنگ مراکش و اردن و... حضور داشتند.
اینجانب هیچ ملاقاتی با هیچ یک از مقامات سیاسی و امنیتی دولت عربستان نداشتهام. پولی برای براندازی دریافت نکردهام و سخن وزیر اطلاعات را دروغی بزرگ و تهمتی آشکار میدانم. که تنها بایست به ساحل امن توکل بر خداوند بزرگ پناه برد.
در پایان نوشتۀ خود، دکتر مهاجرانی با ذکر بیتی، خیلی از حرفهای ناگفته را باز میگوید که؛ هرگزم این گمان نبود که روزگار تا بدانجایم برد، که دولت سفلگان و فرومایگان را ببینم. (قابل توجه نایب امام زمان).
صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در پاسخ به سؤالی درباره حضور معاون پارلمانی هاشمی رفسنجانی که وزیر ارشاد خاتمی هم بوده همراه با علیرضا نوریزاده در ضیافت شام پادشاه عربستان در «الجنادریه»، اظهار داشت: شما از بنده درباره حضور آقای مهاجرانی و نوریزاده در مراسم الجنادریه میپرسید در حالی که رطب خورده منع رطب کی کند. در سال1382 سفارت عربستان از بنده برای حضور در مراسم الجنادریه دعوت بعمل آورد و من هم در این مراسم شرکت کردم.
وی با بیان اینکه «مراسم الجنادریه همانند مراسم دهه فجر خودمان است»، افزود: در این مراسم علاوه بر بنده 2 تن از اساتید دانشگاه نیز حضور داشتند. بنده بعد از مراسم میخواستم بروم حج، به آنها گفتم من با هزینه شخصی میروم مدینه. چون به عشق مدینه آمدهام ریاض، آنها هم لطف کردند با هزینه خودشان بنده را به حج فرستادند. اما بنده از آنها هیچ پولی نگرفتم.
زیباکلام خاطرنشان کرد: در این مراسم حدود یکصد الی 200 میهمان از کشورهای مختلف حضور داشتند.
زیباکلام با بیان اینکه اطلاعی از اینکه مبلغی از سوی مقامات عربستان به مهاجرانی و نوریزاده داده باشند، ندارد، تاکید کرد: یک نکته مهم وجود دارد و آنهم این است که در سال 1382 روابط ما با عربستان بنا به تلاشهای آقای هاشمی و سیاست خارجی تنشزدای آقای خاتمی با مشکلی مواجه نبود اما در شرایط فعلی و سیاست خارجی دولت فعلی روابط دو کشور کینهتوزانه است.
وی با بیان اینکه حضور نوریزاده و مهاجرانی را در مراسم الجنادریه و ضیافت شاه عربستان بدون اشکال میداند، گفت: دولت جمهوری اسلامی سفر شهروندان خود را به عربستان منع نکرده است که اگر این کار را کرده بود بحث دیگری مطرح میشد.
زیباکلام همچنین گفت: اگر برای مراسم اخیر الجنادریه در ریاض از بنده هم دعوت میشد، ایرادی برای حضور در این مراسم نمیدیدم چرا که بنده مقام رسمی کشور نیستم.
وی در ادامه گفت: بنده با خیلی از نقطه نظرات آقای نوریزاده مخالفم همانظور که ایشان هم با نظرات من مخالف هستند؛ بنده با برخی رفتارهای آقای دکتر مهاجرانی مخالف هستم اما این بحث، بحث دیگری است اما صرف شرکت در مراسم الجنادریه را عیب نمیدانم.
زیباکلام در پاسخ به این سؤال که آیا رژیم عربستان از مهاجرانی و نوریزاده به عنوان مخالفان نظام جمهوری اسلامی دعوت به عمل آورده است؟، تاکید کرد: بنده این را قبول ندارم. بحث آقای مهاجرانی متفاوت از آقای نوریزاده است. بنده آقای مهاجرانی را به هیچ عنوان برانداز توصیف نمیکنم و معتقدم ایشان ولایتفقیه، ولیفقیه، اصل نظام و قانون اساسی را قبول دارد. ولایت فقیه را قبول دارد چون قانون اساسی را قبول دارد منتهی آقای مهاجرانی منتقد دولت است.
وی افزود: اما آقای نوریزاده با همه چیز، اصل و فرع نظام مخالف است، قانون اساسی را هم قبول ندارد و بحث ایشان با آقای مهاجرانی فرق میکند...
ضمن سپاس از دکتر صادق زیباکلام از اینکه ایشان میدانند من با اصل و فرع نظام جائر مخالفم، بسیار شادمانم.
شنبه 18 تا دوشنبه 20 فوریه
پیام به شورای ملی و مبارزان سوری
دکتر برهان غلیون و یارانش در شورای ملی مهمترین تجمع مخالفان رژیم جهل و جور و فساد حاکم بر دمشق، هفته پیش در آستانه 25 بهمن ماه، پیامی برای مبارزان ایرانی و جنبش سبز فرستادند. بیش از یکصد و هشتاد تن از ما که در جمعشان همه طیفهای اپوزیسیون و شخصیتهای مبارز در خارج و داخل کشور حضور دارند، در پاسخ به دکتر غلیون پیامی فرستادیم که با استقبال وسیع نه فقط در شورای ملی سوریه بلکه در لبنان و عراق و مصر روبرو شد.
متن پیام به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر برهان غلیون و دیگر اعضای شورای ملی سوریه
با سلام
پیام محبتآمیز و امیدوارکننده شما دوستان بار دیگر پیوند ناگسستنی همۀ آزادیخواهان جهان را به نمایش گذاشت. بسیار خوشحالیم که مبارزان خردمند و شجاع سوریه با اشراف نسبت به جدایی کامل مردم ایران از حکومت جائر فعلی، خود را در کنار آزادیخواهان رنج دیده ایران میبینند. موجب سربلندی ما است که شما دوستان علیرغم تحمل رنجهای فراوان ناشی از وحشیگری بشار اسد و حمایت شرمآور جمهوری اسلامی از او، در سالگرد حبس رهبران نمادین جنبش سبز و درحالی که آرزوی آنها و همه مردم ایران برای آزادی دو ملت تونس و مصر محقق شده است، با دوستان ایرانی خود اعلام همراهی نمودهاید. یقین داریم اعلام همراهی شما امید هموطنان ما را برای رسیدن به فردایی که دو ملت سوریه و ایران رهایی از دیکتاتوری را جشن میگیرند، افزایش خواهد داد.
February 24, 2012 09:54 PM