یکهفته با خبر
حديث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
سه شنبه 8 تا جمعه 11 ژانویه
علی سعیدی نماینده سید علي آقا در سپاه، آینه تمام روشنی از اندیشههای رهبر را هر از گاه با اظهاراتش به نمایش میگذارد. اگر روی سخنان اخیر وی کمی بیشتر تأمل کنیم، بهراحتی درمییابیم که حاکمیت از آدمهائی تشکیل یافته که یا بیمار و گرفتار مالیخولیا و اوهامند و یا برای مصالح شخصی خود مالیخولیان را در عرصه قدرت حمایت کرده و به غرقه شدن بیشتر در اوهام خود ترغیب میکنند. سعیدی آدم کلاش و فاسدی است. پرونده فساد اخلاقی هم دارد و حرفهایش بدون اذن مقام رهبری عنوان نمیشود.
به این سخنان وی توجه کنید:
«اگر مردم غیبت کنند سه حالت وجود دارد که یا رهبری الهی منزوی یا رهبری الهی کشته و یا رهبری الهی غائب میشود. اهمیت حضور مردم همواره در تاریخ قابل مشاهده است چنانچه از نوح تا امروز وجود داشته و در واقع شرط حاکمیت دین، حضور مردم است». سعیدی در ادامه سخنان خود به تشریح «راهکارهای لازم برای تحقق وعده الهی» و «راههای ظهور امام زمان» پرداخت و گفت: «در این مسیر باید پنج آمادگی فراهم نمود تا وعده خداوند محقق شود.»
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه «ایران نقش مهمی در ظهور امام زمان بر عهده دارد» اظهار داشت: «در انتخابات درست به هدف باید زد و فردی را انتخاب نمود که دقیقاً در راستای امام زمان حرکت کند نه اینکه نظام را به انفعال بکشاند، چنانچه در این خصوص مقام معظم رهبری فرمودند رئیس جمهور شاه سلطان حسینی ملت را هم به انفعال میکشاند و شورا و رئیس جمهور باید انقلابی باشند.»
وی ادامه داد: «یک رئیس جمهور باید ولایتمدار و ارزشی باشد تا بتواند آرمانهای مقام معظم رهبری را دنبال کند و میز و صندلی و فشار، او را عوض نکند.»
سعیدی در ادامه سخنان خود با اشاره به انتخابات دوره اصلاحات که در آن محمد خاتمی به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد، گفت: «در دوران اصلاحطلبان ما رأی دادیم و دقیقاً دوره اصلاحطلبان، صدها سال ظهور امام زمان را به عقب انداخت و اینهاست مشکل بشر که راه را درست تشخیص نمیداد و اشتباه رفت و دشمن و جبهه حق را نمیشناخت.»
نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در ادامه سخنان خود گفت: «خطاهای ما بعد از ۱۵ قرن کم نبوده و باید در صندوقهای رأی کسی را انتخاب کنیم که قدرت ایستادگی داشته باشد.»
آیا این حرفها را میتوان منتسب به فردی دانست که از نظر عقلی در سلامت به سر میبرد؟
آیا میتوان با توجه به سخافت این سخنان تأکید کرد که رهبر و اطرافیانش در دایرهای از اوهام اسیرند و برای نجات ایران ضروری است که این حلقه هرچه زودتر در هم شکسته شود؟
روزگاری گمان داشتم که میتوان آقای خامنهای را با ذکر احوال گذشتهاش و یادآوری لمحاتی چند از عهد تأمل و تلمذ به خود آورد، حالا اما مطمئنم که کار خرابتر از این حرفهاست و بیمارانی عاشق قدرت حاضرند کشور را با اوهام صدتا یک غاز خود به سوی نابودی بکشانند.
اینکه نظامی خود را متولی امام زمان بداند البته یک کلاشی است اما اگر این نظام تاریخ ظهور را تعیین کند و سپس مدعی شود فردی (اینجا محمد خاتمی) باعث به تأخیر افتادن ظهور شده است با مشتی کلاش خطرناک روبرو هستیم که ادامه حکومتشان استقلال و حاکمیت و یکپارچگی کشورمان را در معرض خطری مهیب قرار خواهد داد.
من چند مطلب از بولتن محرمانه سپاه را اخیراً مورد بررسی مجدد قرار دادم. در همه این مطالب روی قداست آقای خامنهای تأکید شده و او را سر حلقه وصل دانستهاند. در یکی از این بولتنها آمده است که مسؤولیت مقام معظم رهبری در سپردن زمام امور به آقا امام عصرخلاصه شده است. این تفکر بیمارگونه خطرناک سرزمین ما را در پایان صفویه به سراشیبی سقوط و درهم شکستن انداخت. یک بار دیگر ما با وضعی مشابه روبرو هستیم. منتها این بار دشمن لشکر به جان آمده محمود افغان و طایفه ابدالی نیست بلکه دشمنی است که اداره امور جهان را عهدهدار است و برای حفظ جهان ابائی ندارد از اینکه ایران چند پاره شود و استقلال و حاکمیتش از بین برود.
در یکی از سایتهای وابسته به سپاه، بیعت با خامنهای برابر با بیعت با خدا و رسولش قلمداد شده و هرآنکس که سر از بیعت خامنهای بردارد مرتد خوانده شده و پاک کردن زمین از وجودشان بهعنوان یک فریضه به مؤمنان ذوب شده در ولایت فقیه توصیه شده است.
این نوع اندیشۀ فاشیستی در شرایطی که کشورمان با خطر یک جنگ ناخواسته روبرو است، ضرورت همدلی و همصدائی نیروهای آزادیخواه و ملی را بیش از هرزمان، یادآورمان میشود و من در این هفته در رابطه با دو حرکت موازی اما کم و بیش با هدفی واحد مینویسم و اینکه همصدائی این دو حرکت میتواند (با گذشتهائی از سوی هر یک از دو طرف) زمینه تفاهم ملی را فراهم آورد.
تفاهم ملی با کی و کی؟
1ـ آنچه بهعنوان جریان استکهلم اینک پس از چند نشست اصلی و فرعی بسترساز شبه ائتلاف گستردهای شده است که در متن آن تقریباً نمایندگان نحلههای مختلف فکری در داخل و خارج کشور حضور دارند. چپ حضوری قوی دارد همچنانکه لیبرالها و راست دمکرات در کنار نمایندگان اقوام ایرانی و اصلاحطلبان قائل به عبور از نظام در این جمع حاضر است. در آخرین نشست این جمع، شعار انتخابات آزاد دیگر فقط یک شعار تلقی نشد بلکه راههای رسیدن به فضای انتخابات آزاد مورد بررسی قرار گرفت. حالا کمتر کسی در این جمع سخن از انتخابات آزاد زیر نظر ارگانهای رژیم بر زبان میآورد. حتی یک دو سه تنی که تا چندی قبل از نوعی تعامل مثبت با رهبری در صحنۀ انتخابات سخن میگفتند، حالا با دیگران همصدا شدهاند که با ولایت فقیه و شورای نگهبان نمیتوان انتخابات آزاد برگذار کرد. نشست استکهلم 2 که قرار است در ماه فوریه برگذار شود، میتواند بهعنوان یکی از راهکارهای دستیابی به تفاهم ملی، از دیگر مجموعههای فعال و در رأس آن هواداران شورای ملی پیشنهادی شاهزاده رضا پهلوی برای یک گفتگوی ملی دعوت به عمل آورد.
2 ـ طرفداران شورای ملی مورد اشاره نیز باید هرچه زودتر با برگذاری کنگره خود زمینهساز نشست عام سراسری آزادیخواهان و طرفداران دمکراسی را فراهم آورند. به گمان من رضاپهلوی مسؤولیتی بیش از دیگران در این امر دارد. خیلی ساده بگویم دیگر از جمع حکمگزاران کسی نمانده است. هنوز پهلوی سوم برای بسیاری از هموطنانمان مظهر عهدی است که هدفش اعتلا و سرفرازی و پیشرفت کشور (البته بفرموده و از بالا) بود و برای جمعی دیگر که در آن عصر نزیستهاند، تصاویر زیبای آنروزها و خاطرات پدر و مادرها، جلوههائی دلنشین در دلشان از یک فردای روشن با پهلوی سوم دمکرات مسلک، نشانده است. چنین است که وظیفه او را پررنگتر از دیگر داعیهداران میدانم.
در اینجا نقش احزاب قومی که تعدادشان روز به روز بیشتر میشود نیز اهمیت بسیاری پیدا کرده است. هرچه بیشتر به این احزاب توجه کنیم و بکوشیم با تفاهم و حرمت نهادن به آنها، زمینه تفاهم ملی و گفتمان سراسری بین ایرانیان را فراهم سازیم، بدگمانیهای دوطرفه نسبت به یکدیگر را کمرنگتر خواهیم کرد...
هفتههای سنگینی پیش رو داریم، همتی مضاعف باید و دلهائی صافتر.
شنبه 12 تا دوشنبه 14 ژانویه
در سوریه چه میگذرد؟
سه گزارش تکان دهنده از سوریه در کنار گزارش آزادی 48 ایرانی که 27 تنشان از افسران سپاه بودند، آشکار میکند که نقش جمهوری اسلامی و سپاه قدس و بسیجش فراتر از آن است که تا کنون ذکر میشد.
* در سوریه نیروهای شبیحه یا پیراهن شخصیها اخیراً تجاوز به پسران خردسال و جوان را به تجاوز به دختران و زنان افزوده است.
* اسد با کمک سپاه قدس و نیروهای حزبالله ستادی در مناطق ساحلی سوریه با مدیترانه و بهویژه در لاذقیه برپا کرده است تا با سقوط دمشق به دست ارتش آزاد بتواند در این منطقه یک دولتچه علوی برپا کند. جالب اینکه اصل طرح از مغز نابغهای به نام سردار قاسم سلیمانی تراوش کرده است.
* نیروهای وفادار به اسد در اطراف دمشق خندقهائی حفر کردهاند که در آن در کمتر از ده دقیقه مواد آتشزا جاری و مشتعل میشود. بهگفته یکی از مسؤولان ارتش آزاد، بشار دستورداده است در صورت مسلط شدن ارتش آزاد بر دمشق، خندقها شعلهور شود تا از دمشق چیزی بجز خاکستر به جا نماند.
درمورد آزادی گروگانهای ایرانی من از همان روزهای نخست که با اپوزیسیون سوریه در باب آزادی اینان سخن گفتم، همه گاه با این جمله روبرو بودم که آزاد میشوند منتها در مقابل آزادی دو هزار تن از مبارزان سوری از جمله 600 زن زندانی.
سر انجام با مداخله قطر، 2130 سوری آزاد میشوند تا پاسداران سید علی آقا به خانه بازگردند.
صالحی در مصر
سفر علیاکبر صالحی به مصر با پیام ویژه از سید علی آقا و پرزیدنت احمدینژاد به قاهره چیزی بیشتر از بالن اختبار (بالن آزمایش) نبود که در همان سطح پائین ترکید.
این سومین باری بود که صالحی از زمان شروع انقلاب مصر به قاهره سفر میکرد. اما این بار نیز دست خالی قاهره را ترک گفت که همتای مصریش به او گوشزد کرده بود تجدید رابطه بین دو کشور نیاز به مقدمات و زمینهچینیهائی دارد که فعلا مقدور و میسر نیست. اصل مطلب را در مورد دلایل سفر صالحی به مصر، سایت بازتاب نزدیک به یاران محسن رضائی در سپاه باز گفته است «در مجموع و با توجه به همه این تحولات، میتوان گفت هدف اصلی از سفر صالحی به مصر، فراهم کردن زمینههای لازم برای گسترش روابط با مصر و گنجاندن آن در قالبی رسمی است.
با این حال، تقریباً همه تحلیلگران بر این نکته اتفاق نظر دارند که تفاوت مواضع ایران و مصر دربارۀ بحران سوریه، یکی از چالشهایی است که هماکنون میتواند در روند عادی سازی روابط دو کشور مانع ایجاد کند؛ اما در صورتی که دو کشور بتوانند آغاز این روند عادیسازی را بر منافع مشترک دوجانبه قرار دهند، این اختلافات میتواند کم و بیش در فرایندی گستردهتر به حاشیه رانده شود».
مطمئن باشید تا اسد به قذافی و صدام حسین نپیوندد، سفرهای آقای صالحی به مصر به جائی نخواهد رسید.
January 18, 2013 06:47 PM