تراژدی سوریه ، کی با کی میجنگد ؟

جنگی که سه سال است سوریه را به ناکجا آبادی ویران تبدیل کرده که در آن ، هیچکس به فردای خود مطمئن نیست و 200 هزار کشته ، صدو سی هزار مفقود ، بیش از یکصدهزار زندانی ، و حداقل 5 میلیون آواره ،حاصل آن بوده است ، چهار مسئول اصلی دارد که هریک برپایه مصالح خود
و بی توجه به آثارو پیامدهای این جنک درحال و آینده نزدیک ، میانه و نیز دور ، به شنیع ترین وجه ، این نبرد بی پیروزی را ادامه میدهند. آن سوی خط نیز در کنار نیروهای آزادیخواه و ملی که جنایات رژیم وادارشان به مبارزه مسلحانه کرده است ، پیروان اسلام ناب انقلابی محمدی به روایت بن لادن و "ابو"های بی اصل و نسب آدمکش بیمار ، به ظاهر برای سرنگونی رژیم علوی/بعثی کافر!! و برقراری خلافت اسلامی همه ی خطوط قرمز را در نوردیده اند و روح شیخ صادق خلخالی (نماینده اسلام ناب ولائی ) و البته شیخ المشایخ ترور اسامه بن لادن و إیمن الظواهری از دستاموزان حاج قاسم سلیمانی را ،هرروز با جنایات تکان دهنده خود ، شاد میکنند . ..

بشارالاسد سر منشاء همه جرائم و آغازگر و ادامه دهنده آن بوده است . زمانی که مردم سوریه به امید استفاده از جو بهار عربی ، به صورت مسالمت آمیز خواستار اصلاحات و نه براندازی شدند ، این اسد بود که شش ماه ارتش و پیراهن شخصی هایش را به جان آنها انداخت و بعد از دوسه هزار کشته وادارشان کرد دست به اسلحه ببرند .
آیت الله علی خامنه ای آتش بیار جنگ ، یاری دهنده مجرم بعثی حاکم بر پاره هائی از شام ، و مشوق او به رد همه راههای سیاسی برای پایان دادن مصائب مردم و تشکیل حکومتی ملی و ائتلافی موقت برای دوران گذار، بوده است .
تحول از ملوک الطوائفی نظامی / امنیتی / تروریستی ، به یک نظام منتخب ( با در نظر داشتن محدودیتها پس از دوران هرج و مرج و جنگ و ویرانگری و زیر و رو شدن ساختارهای اجتمائی ، فرهنگی و ژئوپلتیک ) از نگاه ولی فقیه بزرگترین خطر برای رژیم عقب مانده دیکتاتوری / تروریستی او بشمار میرود و همانطور که نگذاشت دمکراسی در عراق با روی کار آمدن حکومتی به ریاست دکتر ایاد علاوی ، علی رغم برد گروهش "العراقیه " در انتخابات قبلی عراق پا بگیرد . در سوریه نیز اراده ی ذات اقدسش بر ویرانی و قتل قرار گرفت . هم او بود که اساس موافقتنامه ژنو 1 را با ریموت کنترول سردار سرلشگر حاج قاسم – سلیمانی – در ژنو2 از اعتبار انداخت بگونه ای که وزیر خارجه اسد ، ولید المعلم که در ژنو 1 مبدأ تشکیل دولت موقت ائتلافی توسط اپوزیسیون را پذیرفته بود ، در ژنو 2 زیر عهد و پیمان زد و به بهانه اهمیت اولویت دادن به مبارزه با تروریستها! هر زمان فرستاده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب سخنی از دولت موقت و ژنو 1 به میان آوردند ، خود را به کوچه علی چپ نایب امام زمان و ولی امر اربابش بشار الاسد زد و مدعی شد نیروهای قهرمان اسد بزودی کلک تروریستها را خواهد کند و نیازی به تشکیل دولت موقت نخواهد بود که وقتی دولت دائمی برقرار است دولت صیغه ای چه معنا دارد؟
من از همان روزهای نخست انقلاب مردم سوریه ، مکرر در یادداشتها و گفته هایم متذکر میشدم ، رژیم ولایت فقیه محال است اسد را تنها گذارد . سوریه بعثی سرپل رژیم به لبنان و بقای شبه دولت حزب الله در لبنان و منطقه است . بدون سوریه ، ولی فقیه ، بیمه نامه خود را به عنوان ولی امر تروریستهای شیعه و درجبهه اهل سنت و بیدینان ، حماس و جهاد اسلامی و جبهه خلق برای آزادی فلسطین –فرماندهی عمومی – از دست خواهد داد و هلال شیعه از بغداد تا بیروت ، تحقق ناپذیر خواهد شد . نوشتم و گفتم به خصوص در رسانه های عربی که ، دوقلوهای به هم چسبیده از شانه ی ایرانی و سوری ، غیر قابل تفکیک هستند ( و به طنز یادآورشده و میشوم که حتی در بیمارستان تخصصی ملک فهد در ریاض که تا بحال دهها دوقلوی سیامی را از هم جدا کرده نمیتوان مقام ولایت فقیه را از مقام ولایت بعثی جدا کرد ) . خیلی ها با نظر من مخالفت کرده و میکنند و بر این باورند که غرب با دادن امتیازاتی به نایب امام زمان قادر است رشته ای را که مقام معظم را به فرزندی بشار وصل کرده پاره کند . من اما همچنان بر این باورم که سیدنای ما تا آخر خط میرود و سوریه نه فقط زوال آل اسد را خواهد دید بلکه سقوط حتمی اسد مقدمه سقوط ولایت فقیه ( مرحله بعدیش یعنی سقوط نظام البته بستگی به همت ما و شرایط منطقه ای و بین المللی خواهد داشت ) خواهد بود . تا امروز ابقای آل اسد برای مردم ما حداقل 14 میلیارد دلار ، صدها کشته و زخمی و از همه مهمتر نفرتی عمیق علیه ایران و ایرانی در جهان عرب بشکل عام و سوریه و لبنان بوجه خاص ،هزینه به بار آورده است .
مسئول سوم ادامه ی اوضاع دردناک و مرگبار سوریه حزب الله لبنان است که به قیمت از دست دادن محبوبیتی که بعد از نبرد با اسرائیل در سه جنگ به ویژه در سال 2006 کسب کرده بود ، امروز لقب حزب الشیطان را کسب کرده و سید حسن ( نصرالله ) تا حد مزدور رسمی دمشق و تهران نزول مقام داشته است .در دیدارهائی که در ماه فوریه با علامه سید علی الأمین روحانی آزاده شیعه لبنانی و دکتر احمد فتفت نماینده پارلمان لبنان از فراکسیون 14 مارس و وزیر سابق داشتم ، شرحی تفصیلی از جرائم حزب الله در سوریه و لبنان شنیدم که موی بر اندام راست میکرد . میدانید که علامه امین و ابن عمش آیت الله حسن الأمین شاعر و نویسنده و روحانی بزرگ لبنانی که از یاران یکدله امام موسی صدر بودند ، چون زیر بار سلطه حزب الله و امل نبیه بری – و نه امل امام موسی و مصطفی چمران و حسین الحسینی – نرفتند ، بارها در معرض سوء قصد قرار گرفتند ، خانه نشین شدند ، حتی مقام مفتی صور و جبل عامل از علامه علی الأمین سلب شد ، از مجلس اسلامی شیعه لبنان بدستور حسن نصرالله برونش گذاشتند و خانه و مقر و کتابخانه اش در صور به غارت رفت . او که سالیانی را در حوزه های قم و نجف گذرانده و با محمد خاتمی روابط بسیار نزدیکی داشته است ، میگفت حزب الله چاره ای جز غرق شدن در گنداب جنگ داخلی سوریه نداشت بدون اسد چگونه حزبی که بند نافش به اطلاعات سپاه و بیت رهبری وصل است قادر به ادامه حیات میباشد . فردای سقوط اسد خیلی ها در لبنان باید ریش بتراشند و بعضا بزک کنند تا شناخته نشوند . جائی در آینده لبنان برای تشکیلاتی که به امر اربابانش در دمشق و تهران آدمی چون رفیق الحریری و دهها شخصیت برجسته فرهنگی و سیاسی و رسانه ای را بقتل رساند و لبنان را درگیر جنگهای ناخواسته کرد نخواهد بود یا حزب الله با رهبری جدید و تسلیم اسلحه اش به ارتش لبنان تبدیل به یک کیان سیاسی لبنانی خواهد شد و یا ازبین خواهد رفت مثل بسیاری از دسته ها و سازمانهای چپی وابسته به مسکو که با فروپاشی اتحاد شوروی ازجمله در همین لبنان ، مثل برف آب شدند . دکتر احمد فتفت نیز از جرائم حزب الله در لبنان و سوریه میگفت و نفرت گسترده ای که علیه ایران در لبنان و سوریه و منطقه هرروز بیشتر میشود . در کنار حزب الله البته گروههای مزدور دیگری چون سپاه بدر عراق به رهبری هادی العامری وزیر راه و ترابری آقای نوری المالکی و عصائب اهل حق و حزب الله عراق و جمعی از حوثی های یمن و وابستگان آصف محسنی آیت الله اجاره ای افغانستان هستند که زیر پرچم سپاه مقام ولایت با دستیاری مجنون عشق ولایت حسن نصرالله ( عربها اسمش را گذاشته اند نصرالشیطان ) به قلع و قمع کودکان و زنان و پیر و جوان در بلاد الشام مشغولند و البته اجر خود را از حضرت عباس برای کشتن تروریستها ( مردم سوریه ) از دفتر مقام معظم ولایت به دلار همه ماهه دریافت میکنند .
سرانجام میرسیم به رفیق سابق ولادیمیر پوتین که شاهد فروافتادن کیان فریب و دروغ 80 ساله بود و آن روز که دیوار برلین فرو ریخت و او چمدان بست و از آلمان شرقی ، اندوهگین به مسکو بازگشت ، در خاطرش ماندگار شد . پوتین پس از آن شاهد بود طرح کوندلیزا رایس در فروپاشی کشورش ، چگونه بسبب آشفتگی وضع اقتصادی ، فساد در سطوح مختلف حزب و حکومت ، سالخوردگی رهبری ، بیزاری مردم از وضع موجود ، نبودن آزادی به ویژه برای رسانه های ملال آور دولتي ، به سرعت برق و باد عملی شد .
پس آنگاه ، تبدیل شدن کشور بازمانده از اتحاد شوروی کبیر را به یک قدرت درجه سه که هزاران موشک و سلاح هسته ای نمیتوانست ذره ای از هیبت دیرینش را احیا کند ، به چشم دید و زمانی که دولت را از یلتسین تحویل گرفت با حکمتی دور از انتظار و تفکر یک قطب امنیتی کارکشته ، نخست به خانه پرداخت و خیلی زود توانست با پیروزی در چچن غرور ملی درهم شکسته ی ملتش را احیا کند . در خارج از روسیه اما او ناچار بود کوتاه بیاید که آمد . درعراق در لیبی در شرق اروپا وافریقا و... غرب اینهمه را باچنان فخرو غروری به ساکن کرملین تحمیل کرد که هر ناظر بیطرفی میتوانست خطا بودن استراتژی غرب و بویژه آمریکا را در برابر روسیه ی از پا افتاده ، دریابد . جبهه داخلی پوتین با ظهور "شاه تاجران" و قراردادهای بعضا استراتژیک تجاری با آلمان و فرانسه و ایتالیا و اسکاندیناوی وحضور شماری از شاه تاجران در لندن و پاریس و رم و یونان و قبرس و ترکیه و دبی ، در هیات سرمایه داران کلان که توانستند چهره فوتبال و بازار املاک و ساختمان را تغییر دهند ، به جبهه خارجی وصل شد . لیبی آخرین سنگری بود که پوتین واگذارش کرد گو اینکه این سنگر سالها قبل با تسلیم کامل سرهنگ مجنون قذافی ، دیگر از آن موسکو نبود چنانکه ، موزامبیک و زیمبابوه و آفریقای جنوبی وآنگولا و ... نبودند .
در نخستین زورآزمائی با غرب و آمریکائی که با آمدن اوباما دیگر میل عقابی نداشت و به کفتر خانگی بدل شده بود در گرجستان رخ داد . آبخازیا و اوستیا از بلعش رابعه ولادیمیر گذشت ، پیش از آنکه غرب به سکسکه پس از بلعش اعتراض کند . بعد هم سوریه بود که در کنار ایران از جمله احباب به جا مانده از عصر عظمت بودند . ولی فقیه در نگاه پوتین ، جلوه ی عیسی بن مریم را دید و پوتین در نگاه ولی فقیه ، رویازده مردی را کشف کرد که در اوهام و خیالات چنان غرق است که خود را ولی أمر مسلمانان میداند و اصلا حالیش نیست که به لطف او نه فقط رویای پطر کبیر تحقق یافته بلکه روسها به شستن پوتینشان در آبهای خلیج فارس اکتفا نکرده ، بلکه حالا ، اسافل و پائین تنه شان را مذکر و مونث در پلاژهای ساخت برادران سپاه در بوشهر میشویند . با شروع تحولات سوریه ستاد مشترکی برپا شد که هدایت نبرد را برعهده گرفت . جبهه ها به دست سپاه ولایت افتاد و سیاهی لشگرها سوری ماندند. سردار حاج قاسم و معاونش اسماعیل چیذری عهده دار اداره جبهه قلمون و یبرود و نقاط مرزی بالبنان شدند و ژنرالهای روسی نظارت بر وصول تدارکات از هواپیما و هلی کوپتر تا تانک و موشک را در کف با کفایت خود گرفتند .
حزب الله و برادران سپاه ساخت کلاهکهای شیمیائی وبشکه های انفجاری را عهده دار شدند و طی سه سال از کشته پشته ساختند و 70 در صد سوریه را با خاک یکسان کردند و البته تراژدی با ضعف و بی تصمیمی اوباما همچنان ادامه دارد . در این گیرودار غرب به گمان تنبیه روسها و بیرون کشیدنش از سوریه به هیجانات اوکراین دامن زد . ولادیمیر که سستی غرب را در گرجستان و سوریه آزموده بود ، اینبار هم قرص و استوار نخست کریمه را بلعید و حالا برای بلعش شرق اوکراین دهان باز کرده است .
حریفان ربعه مرگ کیانند ؟
بشارالاسد که با کمک متحدانش "ربعه مرگ " در طول سه سال اخیر با وحشی گری بی مثال در تاریخ معاصر، نام خود را صدها مرتبه فراتر از صدام حسین و روح الله مصطفوی و معمر القذافی قرار داده است (پدر حافظ الاسد 30 هزارتن از مردم حما راقتل عام کرد ، پسر اما مرز 200 هزار کشته و ویران کردن نه فقط حما که 500 شهر و شهرک و هزار روستا را تا امروز پشت سر گذاشته است ) با یک عقب گرد فریبکارانه در جریان حمله های شیمیائی و پذیرش طرح مسکو در واگذاری سلاحها و مواد شیمیائی ، مانع از سقوط حتمی رژیمش شد . ژنو 1 و 2 را نیز به بازی مسخره ای تبدیل کرد که حتی لخضر ابراهیمی پیر خردمند سیاست بین المللی نیز ، در دام افتاد و سرانجام ناچار به کناره گیری شد . ( استعفای رسمی او هنوز اعلام نشده ) . با اینهمه حریفانشان نیز بیکار نبوده اند ، آنها نیز بعضا در بیرحمی و شقاوت از ربعه مرگ کم نیاورده اند . به گونه ای که میتوان شماری از آنها را به ربعه مرگ اضافه کرد .
در آغاز این مردم بی سلاح سوریه بودند که نخست اصلاحات را طالب شدند و چون اسد به جای نرمش به توصیه ولی فقیه که خود صاحب تجربه خونین مقابله با جنبش سبز بود ، دست به کشتار و حبس و شکنجه زد ، مبارزه مسلحانه را در پیش گرفتند. شش ماه پس از شروع انتفاضه درعا ، هنوز این جوانان سوری و سربازان و درجه داران فراری از ارتش بشار بودند که با سلاحهای سبک و اغلب شکاری ، با شبه نظامیان (شبیحه –پیراهن شخصی ها ) و بندرت واحدهای ارتشی در نبرد بودند .از آن پس با ورود ایران و حزب الله ، دیگر نیروهای منطقه ای نیز وارد کارزار شدند و هزینه و عتاد داوطلبان سوری وغیر سوری را برای نبرد با اسد و متحدانش برعهده گرفتند.
در این نوشته هدف من آشنا ساختن خواننده با حریفان ربعه مرگ و حامیان این حریفان است .
1- شورای ملی : نخستین تشکیلات رسمی و بین المللی که به عنوان سخنگوی مردم سوریه علیه بشار الاسد به صورت علنی پا گرفت شورا ملی بود که در تاریخ دوم اکتبر 2011 در ترکیه اعلام موجودیت کرد .شوری در برگیرنده نمایندگان مهمترین گروههای اپوزیسیون در خارج و بعضا با ارتباطی با داخل بود . چند شخصیت سرشناس سوری نظیر دکتر برهان غلیون استاد سوربون و نویسنده و ادیب سوری نیز در جمع موسسان شورا حضور داشتند . جنبش انقلابی ، فراکسیون مستقل لیبرال ، گروه بیانیه دمشق ، اخوان المسلمین و متحدانش ، گروه بهار دمشق ، فراکسیون ملی کرد ، فراکسیون ملی ، و شخصیتهای ملی و فرهنگی و سیاسی و هنری مستقل ، عمده ترین اعضای شورا دکتر برهان غلیون را به ریاست برگزیدند و او سه دوره این مسئولیت را عهده دار بود . شورا در آغاز از 310 عضو تشکیل میشد این تعداد بعدها زیاد و گاه کم شد و در نهایت به 400 عضو بالغ گردید . بعد از دکتر غلیون که همچنان ستون اصلی شورا است ، عبدالباسط سیدا یک روشنفکر کرد سوری و پس از او جورج صبرای مسیحی عهده دار ریاست شورا شدند . شورا از حمایت کامل ترکیه ، فرانسه ، عربستان سعودی ، بریتانیا و تاحدودی آمریکا برخوردار بود
( سعودیها همچنان از شورا حمایت میکنند ) ارتش آزاد که از جداشدگان ارتش و پلیس در داخل سوریه تشکیل شد از همان آغاز مورد حمایت شورا قرار گرفت و تا امروز نیز روابط شورا و جناحهائی از ارتش آزاد که مورد حمایت عربستان و تاحدودی ترکیه و آمریکا و فرانسه و بریتانیا و امارات و کویت و گروه 14 مارس در لبنان برهبری سعد الحریری است ، حسنه و بسیار نزدیک است .
2-با افزایش گروهها و شخصیتهای مخالف اسد در داخل و خارج سوریه و تلاشهای بی وقفه قطر و ترکیه برای تقویت اسلامی ها از جمله اخوان المسلمین در بستر یک ائتلاف گسترده از همه ی نیروهای اپوزیسیون ، در یازده نوامبر 2012 ، ائتلاف ملی نیروهای انقلابی و اپوزیسیون سوریه ، در دوحه پایتخت قطر اعلام موجودیت کرد . با تلاشها و البته پول قطر معاذ الخطیب امام مسجدی در سوریه به ریاست ائتلاف برگزیده شد . امید مردم سوریه و نیروهای رزمنده در داخل با تشکیل ائتلافی از تقریبا همه ی نمایندگان اپوزیسیون چنان بالاگرفت که طی دوماه بعد از برپائی ائتلاف ، رزمندگان داخل پیروزیهای مهمی کسب کردند و صدهاتن از افسران و درجه داران ارتش به ارتش آزاد که حالا جناح مسلح ائتلاف شده بود پیوستند . معاذ الخطیب موفقیت چندانی در اداره ائتلاف نداشت و همه گاه مورد اعتراض گروههای ملی و چپ و لیبرال قرار داشت . با استعفای او ائتلاف ، احمد الجربا را به ریاست برگزید و اخیرا در ترکیه او بار دیگر از سوی اعضا در مقام رئیس ائتلاف ابقا شد . بیشترین کمک را ائتلاف که از سوی بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی و غربی به عنوان نماینده قانونی ملت سوریه به رسمیت شناخته شده از قطر ، ترکیه ، بریتانیا ، فرانسه ، امارات و کویت و تاحدودی عربستان دریافت میکند .
3-ارتش آزاد ( الجیش الحر) در مارس 2011 شماری از نظامیان سوریه برهبری سرگرد حسین هرموش تشکیل تیپ افسران آزاد را علیه بشارالاسد اعلام کردند . چندی بعد با اعلان جدائی سرهنگ ریاض الاسعد از ارتش سوریه بهمراه دهها تن از سربازان و درجه داران ، ارتش آزاد سوریه اعلام موجودیت کرد . و تیپ افسران آزاد نیز به آن پیوست .ارتش آزاد که در آغاز حدود 4 هزار جنگجو داشت بمرور با پیوستن هزاران جوان سوری و دریافت کمکهای مالی و نظامی از عربستان و آمریکا و فرانسه و امارات به نیروئی قدرتمند بدل شد افسوس که خودخوائیها و ریاست طلبی ها و اختلاف بین ریاض الأسعد ( حسین هرموش در همان اوائل هنگام ملاقات با یک افسر اطلاعاتی ترکیه توسط نیروهای سوریه دستگیر شد ) و سرتیپ مصطفی الشیخ که تاسیس شورای عالی نظامی انقلابی را اعلام کرده بود و دسته بندی در داخل ارتش آزاد و ظهور افسرانی همچون سرلشگر بازنشسته عدنان سلو وسرلشگر محمد حسین الحاج علی و قاسم سعدالدین و مداخلات ترکیه و قطر بنفع نظامیان وابسته به اخوان المسلمین ، زمینه ساز قدرت گرفتن گروههای سلفی جهادی شد که بعضا در پس پرده درخدمت رژیم اسد و سپاه قدس بودند .
ارتش آزاد امروز دارای فرماندهی در خارج است که با ائتلاف ملی در ارتباط نزدیک میباشد و نماینده اش لؤی مقداد در کنفرانس ژنو 2 حاضر بود فرمانده خارج سرهنگ ریاض الاسعد از بنیان گزاران ارتش آزاد است . در داخل اما با تشکیل فرماندهی مشترک نیروهای رزمنده و مخالفتهای سرتیپ سلیم ادریس با شماری از فرماندهان داخل ، همزمان با قدرت گرفتن سلفیهای جهادی مورد حمایت قطر و ترکیه و در صدر آنها جبهه نصرت که مدتها پیش تبعیت خود را از القاعده و بیعتش را با دکتر ایمن الظواهری اعلام کرده ، ارتش آزاد چندی دچار خود زنی شد که آثارش در شکستهای نیروهایش از نیروهای سوری و متحدانش از یکسو و از سلفیهای جهادی از سوی دیگر ظاهر شد .
گفتنی است که ریاض الاسعد دوسال پیش مورد سوءقصدی از سوی تروریستهای وابسته به رژیم اسدقرار گرفت که منجر به قطع یکپای او شد .
اخیرا و بعد از سفر باراک اوباما به ریاض ، آمریکا تجهیزاتی را در اختیار بدنه اصلی ارتش آزاد قرار داده و همزمان عربستان و فرنسه و امارات و کویت بر حمایتهای خود از ارتش آزاد افزوده اند.
عمده ترین واحدهای شبه نظامی که با ارتش آزاد و شورای عالی رزمندگان انقلاب همکاری میکنند عبارتند از : عقابان شام ، تجمع انصار اسلام ، تیپ توحید ، هنگهای آزادگان شام ،عقابهای شام ، تیپ فاروق . تیپ ایمان ، تیپ عمروبن العاص ، شورای رزمندگان دیرالزور، جبهه عقابان کرد قامشلی ، تیپ فتح ، تیپ فرقان ، تیپ عباد الرحمن در معرة النعمان ، شورای نظامی بانیاس و طرطوس ، تجمع استقلال ( نیروهائی که اسامی اسلامی دارند زیر چتر جبهة اسلامی آزادیبخش سوریه قراردارند. و جبهه بیش از دوسال است با ارتش آزاد همکاری میکند و با آنکه شماری از سلفیها نیز به جبهه پیوسته اند اما اینها سلفی های معتدلند و با أمریکا و متحدان منطقه ایش در ارتباطند ) تعداد آنها در مجموع تا چهل هزار تن برآورد شده است .
4-جبهه نصرت اهل شام ، از مهمترین گروههای رزمنده سلفی وابسته به القاعده در سوریه است که در نوامبر 2011 اعلام موجودیت کرد و به علت پیروزیهایش در ضربه زدن به رژیم سوریه در آغاز شهرت و محبوبیت بسیاری پیدا کرد ولی به مرور به سبب درگیری هایش با ارتش آزاد و نیروهای سکولار و حمله به اقلیتها از جمله علوی ها و اعلام اینکه قصد برپائی حکومت اسلامی دارد بسیاری را از اطراف خود پراکند . آمریکا نیز این سازمان را تروریست خوانده و عربستان سعودی نیز در ماه مارس جبهه نصرت را در کنار داعش ، حزب الله حجاز و اخوان المسلمین سازمانهای تروریستی اعلام کرد . با اینهمه این جبهه که افراد رزمنده آموزش دیده ای دارد همچنان در بعضی از مناطق سوریه حرف اول را میزند و رژیم و متحدانش بسیار از جبهه بیمناکند . تقویت غیر مستقیم داعش از سوی سازمان اطلاعات سوریه با کمک سپاه قدس برای ضربه زدن به جبهه نصرت و ارتش آزاد ، نشانه ای بارز از وحشت رژیم سوریه از این گروه تندروی سلفی پیرو ایدئولوژی القاعده میباشد .
5-گروه داعش :الدولة الاسلامیة في العراق و الشام که با اسم مخفف داعش شناخته میشود یکی از تندروترین گروههای سلفی جهادی است که رهبر آن ابوبکر البغدادی از پیروان بن لادن و دستیاران ابومصعب الزرقاوی رهبر کشته شده گروه تروریستی توحید وابسته به القاعده در عراق ، میباشد . داعش که افرادش از آموزش عالی نظامی ، بیرحمی باورنکردنی ، انظباط و تبعیت مطلق از رهبری و آمادگی برای عملیات انتحاری برخوردارند از پیوستن شماری از افسران بعثی تازه مسلمان، بعضی از عشایر سنی و صدها دواطلب عرب و چچنی و داغستانی وترک و آسیائی تشکیل شده است . در آغاز استخبارات سوریه با دادن تسهیلاتی به این گروه و گروههای مشابه از طریق مرزهای خود با عراق افراد تازه را به عراق میفرستاد تا با آمریکائیها و نیروهای عراقی بجنگند ، شیعه و سنی و مسیحی بکشند و رژیم اسد را دربرابر خطرات ناشی از حضور آمریکا و نیز برپائی یک دمکراسی واقعی در این کشور ، حفظ کند. جالب اینکه در نبردهای داخل سوریه بارها نیروهای اسد و حزب الله مناطقی را به عمد برای داعش تخلیه کرده اند تا زمینه رویارونی اش را با ارتش آزاد و جبهه نصرت فراهم کنند . همزمان هربار رژیم سوریه برای نشان دادن وحشی گری مخالفانش کم میآورد داعش با جنایتی تکان دهنده چون سربریدن افراد ، ویران کردن کلیساها و قتل اقلیتها ، آدم ربائی ازجمله خبرنگاران ، کشیشها ، عملیات انتحاری علیه هدفهای غیر ئظامی و ... خوراک لازم را برای رژیم اسد و ولی فقیهش فراهم میکند تا به عالمیان خبر دهد نگاه کنید که من اسد سکولار حامی اقلیتها با چه کسانی میجنگم .
*در طول سه سال گذشته ماشین جنگی اسد را ولی فقیه ایرانی ، حسن نصرالله لبنانی ، گروههای تروریستی شیعه عراقی و مزدوران یمنی و افغان ، و البته الطاف ولادیمیر روسی در گردش مستمر نگاه داشته اند .
در جبهه مقابل نیز کرم قطری ، کمکهای مالی و لجستیکی و نظامی و امنیتی ترکیه ، در حمایت از سلفی های جهادی و اخوان المسلمین در درجه اول و بخشی از ائتلاف و ارتش آزاد در درجه دوم ، و حمایتهای مالی و سیاسی و تا حدی نظامی عربستان سعودی از شورای ملی و بخشی از ائتلاف و ارتش آزاد ، مانع از شکست مخالفان و پیروزی اسد و متحدانش بوده است . تلفات حزب الله و میلیشیای شیعه عراقی و یمنی و افغان به بیش از سه هزار و تلفات سپاه واحدهای ثارالله ، تیپ ولی امر، اطلاعات سپاه و سپاه قدس که عملیات را رهبری میکنند بیش از هزار تن بوده است . ارتش و پیراهن شخصیهای اسد 45 هزار کشته داده اند . تلفات گروههای مخالف اسد 30 هزارتن تخمین زده میشود و این در حالی است که تلفات غیر نظامیان سوری به قولی از 200 هزار تن فراتر رفته است بازگشت سوریه به پیش از جنگ ، بیش از 1500 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت . نیم میلیون مجروح ، یکصد و سی هزار اسیر و زندانی ، 5 تا شش میلیون آواره در خارج و دو میلیون آواره در داخل کشور ، صد هزار مفقود ، چهار هزار زن و دختر مورد تجاوز قرار گرفته با 900 ک.دک ناشی از این تجاوزات ، ویرانی هفتاد در صد از کشور و نابودی 90 در صد از صنایع و زیر بنای اقتصادی سوریه ، دستاورد نبردی است که انگار غیرتی را در جامعه بین المللی بر نمی انگیزاند . یادمان باشد دومیلیون کودک سوری در داخل و سه میلیون در اردوگاههای پناهندگی در اردن و لبنان و ترکیه و عراق طی سه سال گذشته از تحصیل محروم بوده اند و خدا میداند سرنوشت آنها ، فردا چه خواهد بود و اینهمه برای اینکه حاکمی جنایتکار حاضر به پائین آمدن از کرسی قدرت نیست و مستظهر به الطاف و کرامات نایب امام زمان ایرانی ، و دستیار لبناني اش و رفیق ولادیمیر پوتین ، بر آن است تا یک سوری زنده مانده و یک بنا در کشورش پابرجاست بجنگد ، بکشد و ویران سازد .

شماری از رهبران داعش


سرهنگ ریاض الاسعد که اخیرا از سوی شورای عالی نظامی انقلاب درجه سرلشگری گرفته است
رئیس شورایعالی نظامی سوریه


احمد الجربا رئیس ائتلاف ملی و اپوزیسیون در کنار ، هیثم المالح مبارز سرشناس و قدیمی چپ سوری در زمان دیدار اخیرشان از بریتانیا