October 13, 2018
پنجره ای رو به خانه پدری جمعه ۲۰ مهر
این شماره از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم. این شعر استودیویی را زمانی سرودم که علی آقا فیلمی برای من نشان داد مادری هنگام تولد فرزندش میمیرد، و خانواده میپذیرد که قلب او را به فردی بدهند که نیازمند پیوند قلب است و این مرد یک مرد ژاپنی است، کودک بیگانه ای را نمی پذیرد و با همه در حال جدال است، تا اینکه مردی که قلب مادر او در سینه اش است اورا بغل میکند. حالا آدم حس میکند که صدای این قلب برای یک نوزاد چه مفهومی دارد به این ویدیو کلیپ نگاه می کنیم .
در گوشه ای از دنیا در سرزمین من با آن شمال زیبا و مراتع سرسبز و دریای مازندران پر ازحیوانات جنگلی و انواع ماهیهای گوناگون را دارد. در جنوب و در ساحل خلیج فارس هم همینطور این سرزمین پراز دریاچه و رودخانه بوده است ،در این چهل سال این رژیم آدم کش و جابر و جاعل آمده و خشک کرده این کشور را زیبایی اش را گرفته قناتهایش را خشک کرده، دریاچه هایش را خشکانده ،جنگلهایش را از بین برده و اون جنگلبان که میرود زجر میکشد زمستان و تابستان، او را در زندان میکشد و میگوید جاسوس بوده است.
یک وقتی اینانلوی عزیز زنده بود من نمیتوانستم بگویم ، من او را خیلی دوست داشتم ، کاری که بعد از انقلاب کرد، دید راه ها را بسته اند و نمیتواند برود در رادیو ۲ حرف بزند به طبیعت هم علاقه داشت . راه افتاد و دور ایران را گشت و من فکر میکنم بیست سال دیگر زنده باشد یه وقت یک سفر کوتاهی که آمد گفت من چه برایت بگویم اینها مملکت را نابود کرده اند، شاید توی اینها چهار تا آدم پیدا بشود که یک ذره درک و معرفت داشته باشد و ببیند که چیکار دارند با مملکت میکنند. می گفت اول انقلاب آنقدر درخت قطع کردند و فروختند و به آب انداختند و روسها جمع میکردند شما فکر کنید اینها با ایران چه کردند.
وقتی مغولها آمدند تخریب کردند و کشتند، در آخر یا رفتند یا متحول شدند و عوض شدند و شاه شجاع از بینشان بیرون آمد، ولی این جماعت یک نفر خیر از درونشان بیرون نمی آید.مردک دزد حرم امام حسین به لندن آمده ، این مردک دزد به عنوان نماینده آقای خامنه ای به آنجا آمده من نمیدانم چرا آقای خامنه ای این دزدان کربلایی رو کنار خودش جمع میکند ، هاشمی ،نقدی همه یک از یک دزد تر از یکدیگر،.
این آقا آمد لندن آس و پاس با ۵۰۰۰ پوند به لندن آمد ، آمدند و با پول شما مردم دفتر امام خامنه ای ساختند، در عرض دوسال هفت هشت میلیون بالا کشید و کار های عجیب غریب میکرد، یک بچه شیر خواره داشت که بنام او خانه گرانقیمتی خریده بود، ۱۷ تا خانه خریده و هر گدا گشنه ای، فامیلی که در عراق داشت برایشان ویزا گرفت و به اینجا آمدند وپناهنده شدند، این آدم بس که من از دزدی هایش گفتم خامنه ای به تهران احضارش کرد من توقع داشتم چه شود چه شد!!
و به عنوان دوتابعیتی چرا یقه اش را نمیگیرید؟ این شیخ محسن گدای کربلا عضو مجلس خبرگان شد ، ایشان در حال حاضر جزو بزرگان و ارکان نظام ولایت فقیه هستند راننده و پاسدارو ماشین ضد گلوله و میروند و میایند، چرا این در این مقام است ؟ حالا ببینید این آقا به نمایندان مجلس چه میگوید ؟
در بخش بعدی برنامه درود میگویم به شما کامیونداران که کامیونداران سراسر دنیا از شما پشتیبانی کرده اند و با این مقاومتتان ما را سربلند نموده اید.
همچنین اشاره ای به سخنان یکی از مدیران وزارت بهداشت خواهیم داشت، و توضیح ایشان را در باره تهیه سرم خوراکی خواهیم دید.
در بخش دوم برنامه نگاهی به گروهای مخالف جمع شده در ائتلاف اپوزیسیون خواهیم کرد و در حال حاضر گروهی آمد جوان و کار آمد اینها ممکن است تفکر های مختلفی داشته باشند ولی همگی سکولار و آزاده خواه هستند و همه به دموکراسی و ایران آزاد و برابری ایرانیان زن و مرد فارغ از دین و تعلقشان ، برایشان خانه پدری عشق است من امروز با یک دختر هنرمندی به گفتگو خواهم نشست بنام خانم میترا جشنی .
دکتر نوری زاده: لطفا خودتان را معرفی کنید :
خانم جشنی: من میترا جشنی هستم متولد ۱۳۵۵ نقاش و معلم
دکتر نوریزاده :خوب این داستان فراشگرد چجوری به شما رسید و چجوری شما دنبالش رفتید ؟
خانم جشنی: خوب در حقیقت میشود گفت فعالیت من در زمینه های اجتماعی قبل از خروجم از ایران آغاز شد و با رفتنم به آمریکا ی جنوبی پر رنگتر شد، و با آمدنم به اروپا سمت و سوی خودش را گرفت برای ایجاد گفتگو بین افرادی که در داخل ایران هستند، بالاخص هنرمندان چون من هنر خوانده ام و فعالیتم و تدریسم در کالج و دانشگاهای مختلف در زمینه هنر بوده است و بعد پلی که ایجاد بشود از طریق آثار هنری با مردمان بلاد دیگر، و افرادی که در خارج از ایران زندگی میکنند و با فرهنگ ما آشنایی ندارند چه جور این اثر هنری میتواند این پل را ایجاد نماید و زبان جدیدی برای گفتمان بشود، این فعالیت را از زمان ورودم به هلند آغاز کردم و تقریبا دوسال است که بصورت گسترده روی آن کار میکنم و بزودی جدا از سیستم گالری ، در قالب یک فاندیشن این فعالیت را گسترده تر میکنیم،
آشنایی من بابرخی از اعضای فرشگرد در همین زمینه ها آغاز شد قبل از اعلام موجودیت فرشگرد..............
A Window to the Fatherland – Friday 12 October 2018
We begin tonight’s edition of A Window to the Fatherland with Dr.
Alireza Nourizadeh reading one of his poems from the book of his
collected works.
Dr. Alireza Nourizadeh:
I wrote this particular poem when I was watching a film in which a
mother dies at the time of giving birth to her baby and her family agrees
to donate her heart to a patient who is waiting for a transplant.
The patient is a Japanese man and the baby does not accept any
parental care from anyone until she hears the heart beat of her
deceased mother when the Japanese man cuddles her.
It was a very moving film and makes a great statement about love and
humanity, values that have almost disappeared form our fatherland
under the current tyrannical regime.
Once upon a time we had a wonderful and beautiful country from the
waters of the Caspian Sea to the shores of the Persian Gulf, but every
Greenland in Iran has weathered and every lake has evaporated and
every forest has dried up in Iran since this regime came to power.
My dear late close friend the artists and thinker Inanlou had gone on a
tour of Iran and on his return told me that the ruling regime has
deliberately destroyed Iran and among all its leadership you could
hardly find a handful of people who cared for our fatherland.
He said the regime’s officials had cut down millions trees and destroyed
vast areas of our forests to sell the logs to the Russians.
When the Mongols invaded Iran and pillaged our resources and
massacred out people centuries ago, at the end they surrendered to the
Iranian culture. But we cannot see even one individual among the
officials of this regime to look or sound or act as a proper Iranian patriot
who cares for our ancient land.
They are all thieves and follow their master thieve Khamenei in
amassing money in their foreign bank accounts and buying villas in the
best locations in the world and are driven in bullet proof limos and Benz,
while millions of Iranians live under poverty line.
In the second part of the program we will report on the continued strike
by Iran’s truck drivers and how every Iranian must be proud of their
heroic action and support them.
We will also look at the latest gathering of Iranian opposition groups and
speak to the young artist Mitra Jashni who supports the newly
established Farashgard opposition group.
Mitra Jashni:
My social and political activities began before I left Iran and went to
South America.
With my arrival in Europe my activities have become more organized
and I aim to create a communication channel with Iranian people inside
the country, particularly among the artistic communities.
I have noticed that there is a lack of information among the Iranian
diaspora about the artistic activities of our fellow Iranians inside the
country and I would like to see that we will find a common language
among ourselves as part of our political activities.
I have chosen to join Farashgard for this purpose.
لینک وبسایت:
http://iranefardalive.com/Archive/43947
لینک یوتیوب:
https://youtu.be/24Dr5jAcWrU
لینک دانلود:
https://vimeo.com/294790190
فایل صوتی:
https://soundcloud.com/alirezanourizadeh/odathmxsxb1x
فایل صوتی کم حجم:
https://soundcloud.com/alirezanourizadeh/leeo8wjkuerb
گوگل درایو:
https://drive.google.com/file/d/1lYISTEpe4pyswafeAUnqjbI-CjUfpMD0/view?usp=sharing
|
|
