پنجره ای رو به خانه پدری سه شنبه ۲۲ مرداد

این شماره از برنامه را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم.جنبشی که در ایران شروع شده درواقع ادامه حرکتی است که به صدو سی شهر کشیده شد، یکی از مسائلی که خود فعالان اشاره میکردند که باعث فروکش کردن این حرکت شد نبودن یک استراتژی واحد و در عین حال یک برنامه ریزی درست و یک مانیفست بود که هدف چیست ؟

آیا فقط اینکه دلار قیمتش پایین بیاید ؟؟ نان ارزان بشود ؟؟ نه هدف بالاتری است ، در واقع با این حرکتهایی که در این چند ماهه در ایران شد ، احیای جبهه ملی ششم، در خارج از کشور شورای گذار ، و بعد نامه ۱۴ امضا که صریح و آشکار، و پشت بندش ۱۴ بانوی میهنم هم که آنها نیز امضاء کردند .
نقش بانوان در مبارزات مردم ما در طول چهل سال گذشته انکار ناپذیر است ، چه آنهایی که در عرصه های اجتماعی فعالیت کردند، وکیل بودند، پزشک بودند و کارمند بودند و در عرصه های مختلف حضور داشتند.
یکی از این بانوانی که در پای این بیانیه امضاء نموده است بانوی آشنایی است برای من و در واقع آشنایی به چهل سال پیش بر میگردد زمانی که من مجله امید ایران را منتشر میکردم این نازنین بانو گیتی پورفاضل وکیل جوانی بود که مقالاتی در زمینه حقوقی در مجله امید ایران نوشته اند که بسیار مورد توجه قرار گرفت و از آن موقع تا بحال از ایشان بی خبر بودم .

اخبار زیادی از ایشان میشنیدم که وکالت فلان فعال سیاسی را به عهده گرفته ،فلانجا دارد دفاع میکند از حقوق شهروندی تا اینکه امضایش را بر پای این بیانیه دیدم و مصاحبه هایش را شنیدم گفتم من چرا با او صحبت نکنم بعد از این همه سال ،درود میفرستم به گیتی پورفاضل :

گیتی پور فاضل: درود بر شما و بینندگان عزیزتان

دکتر نوری زاده : خانم پورفاضل خودتان بگویید در طی این سالهاچیکار میکرده اید که به این نقطه رسیده اید یک مقدار از خودتان بگویید ، فعالیت هایی که در عرصه حقوقی و اجتماعی داشته اید و مشکلاتی که با آن روبرو بوده اید ؟؟؟

گیتی پور فاضل: آقای دکتر شما در جریان وکلایی که ۵۷ تن از وکلایی که اولین روزی بود که از کار بیکار شدند و خاطرم هست که آیت الله محمدی گیلانی روی یک تکه کاغذ کوچک نوشته بود این ۵۷ تن صلاحیت وکالت را ندارند یهنی بدون هیچ محاکمه ای و بدون تفهیم اتهام ما را از کار برکنار و پروانه هایمان را لغو کردند ۱۴ سال از این قضیه گذشت، یعنی در سال ۶۲ پروانه های ما را لغو کردند و در سال ۷۶ که وکلا خواستار این شدند که وکلا با انتخابات هیئت مدیره خودشان را انتخاب بکنند ناگزیر در همان سال انتخابات برگزار گردید و نامه ای نوشتند به قوه قضاییه که این تعداد وکیل که بدون محاکمه پروانه هایشان لغو شده باید مجدداً پرونده هایشان رسیدگی بشود.

وقتی که آمدند یک عده ای که هیچ کار سیاسی نکرده بودند و مثل من فقط زبان درازی کرده بودند پروانه ها را پس دادند ولی عده ای که در زندان بودند و با گروههای سیاسی پیوندی داشتند بهر حال تا زمانی که در زندان بودند معوق بودند و بعد از اینکه از زندان بیرون آمدند آنها هم پروانه هایشان را گرفتند .
بهر حال ۱۴ سال از کار وکالت من محروم شدم و بعد از اینکه پروانه های مارا در سال ۷۶ دادند من کار را شروع کردم و اولین پرونده سیاسی من مربوط به آقای کبودوند بود و بعد از آن در سال ۸۸ پرونده های بیشماری من داشتم از هموطنانی که به هر دلیلی دستگیر و زندانی شده بودند یا حقی از آنها ضایع شده بود که من عهده دار پرونده هایشان بودم و از همه جنجالی تر پرونده ستار بهشتی بود

دکتر نوری زاده : شما اینجا هستید و میتوان از شما پرسید که این مادر بی نظیر و نمونه که برای من الگو و مدل شده با ستار چه کردند و چه شد واقعاً؟؟؟

گیتی پور فاضل: روزی که مادر و خواهرش به دفتر من آمدند و مادرش شروع کرد به صحبت کردن همچنان که اشک میریخت من هم با او اشک میریختم و چون خودم مادر بودم حس میکردم که یک مادر چقدر برایش سخت است که بچه اش را بگیرند و ظرف سه چهار روز بگویند بیا جنازه بچه ات را بگیر، من وقتی وارد این پرونده شدم دیدم این جوان یک کارگر ساده ای بوده و ۹ کلاس درس خوانده ولی نسبت به ۹ کلاس قلم خیلی خوبی داشته و مسائل را خوب تحلیل میکرده.

وقتی با پازپرس صحبت کردم حس کردم که زیاد خوششان نمیآید که من روی این پرونده باشم و بعناوین مختلف سعی داشتند کسان دیگری این پرونده را قبول کنند ولی مادر ستار بهشتی ، خانم گوهرعشقی زیر بار نرفتند که کس دیگری این پرونده را بعهده بگیرد و پرونده را ادامه دادم و روز اول هم به آنها گفتم که این پرونده به جایی نخواهد رسید چون بهر حال کسانی که میآیند و بازجویی میکنند و به چنین رفتار خشونت آمیزی دست میزنند از کجا حقوق میگیرند ، درست است که این آقا فراتر از وظایفی که داشته عمل کرده ولی تصور نمیکنم شما که تقاضای قصاص میکنید واقعاً قصاصی در این مورد صورت بگیرد !!!

و در روند پرونده کاملا متوجه شدم که با اینکه شخص بازجوی این جوان آقای اکبری خودش اعتراف کرد که او را کتک زده است و گزارش خانم دکتر از بدن این بچه به مافوقش داده در آنجا نوشته در اثر ضربات وارده سلولها از بین رفته اند و دیگر اکسیژنی به آنها نمیرسیده است بهمین دلیل این اتفاق افتاده و مرگ را به همراه آورده است ولی به هیچ عنوان زیر بار نرفتند که بیانیه ای بدهند که بعله در اثر این ضربات وارده از بین رفته است و نوشتند که ایست قلبی که بعلت نامعلوی اتفاق افتاده از بین رفته است، ولی پرونده کاملا نشان میداد که بر اثر ضربات وارده این اتفاق افتاده است...... ............
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.

پنجره ای رو به خانه پدری سه شنبه ۲۲ مرداد
این شماره از برنامه را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم. سپس همراه با شما خوبان به گفتگو با خانم گیتی پور فاضل وکیل و یکی از امضاء کنندگان بیانیه ۱۴ نفره بانوان خواهیم نشست. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.

لینک وبسایت:

http://iranefardalive.com/Archive/54984

لینک یوتیوب:

https://youtu.be/ftGPz-10_yE

لینک دانلود:

https://vimeo.com/353577652

فایل صوتی:

https://soundcloud.com/alirezanourizadeh/22-14

فایل صوتی کم حجم:

https://soundcloud.com/alirezanourizadeh/22-16
گوگل درایو:

https://drive.google.com/file/d/1d77rOTNkcfUq-R3WmRxjxBlSo_JiCGoC/view?usp=sharing

August 20, 2019 10:17 AM