به پسرم نوید افکاری/دکتر علیرضا نوری زاده
به پسرم نوید افکاری
دلش را شکستی
چو نوباوه اش را
به روی درختی،
به بندی کشیدی و بندش گسستی
فقیه جنایت !
ولایتمداری که ننگت
به تاریخ آدمکشان جاودان شد
نویدم ! به یاد تو بر گونه های نویدم*
هزاران گل اشک و بوسه چکاندم
به بام دلم روح پروانه ات را
از اینسو به آنسو پراندم
غمت کوه البرز بر سینه ی مادرت بود
که گور سیه ، خانه و بسترت بود
فقیه جنایت ،
سیه روی تاریخ
به در گاه ملت فروهشته عمامه مرگ
به شادی زمین را برای ولیعهد هموار میکرد
تن نازنین نوید و ندا را
بخاک سیه برخی یار میکرد
همه برگهای سیاه به خون بر نوشته
به تاریخ اسلام ناب ولائی
زحلاج تا مرگ سهراب
همه در گذر از فقیهان جلاد تا ،
بامداد رهائی
نویدم ، عزیزم
چو حلاج بر دار مرگ خلافت
به شوق سفر تا سحرگاه خورشید
آواز خواندی
منم حق تو اما علی بن هیچی
منم جاودانه
تو در ننگ و مرگت
شدی همنشین هلاکو و چنگیز
منم عاشقانه
توئی ، نفرت بیکرانه
*نام پسر دوم من هم نوید است
علیرضا نوری زاده شنبه 12 سپتامبر 2020
September 12, 2020 06:43 PM