May 27, 2022

نیم قرن ادای دین سلاطین عمان به پادشاه ایران / علیرضا نوری زاده

تا پایان عمر سلطان قابوس، در مهر او به ایران و احترامش به ارتش ایران خللی وارد نشد
علیرضا نوری‌زاده نویسنده و روزنامه‌‌نگار
پنج شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۱ برابر با ۲۶ مه ۲۰۲۲ ۱۴:۴۵

مشاهده گارد سلطان که به همراه سلطان هیثم بن طارق در پاویون دولتی فرودگاه مسقط به استقبال سید ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری سید علی خامنه‌ای، آمده بودند، مرا سال‌ها به عقب برد. به آن روز که پادشاه ایران با پیروزی درخشان ارتش ایران بر شورشیان کمونیست ظفار، بنده‌نوازی کرد و پس از دیدارهای سلطان از ایران، به دیدار او رفت. او از چهاردهم تا هفدهم آذرماه از مسقط و صلاله دیدار کرد. در طول این سفر، عمانی‌ها برای نجات‌بخش خود به‌شدت ابراز احساسات کردند.

هنگام عزیمت از مسقط در فاصله‌ای نه‌چندان دور با انقلاب، شاه برای سلطان پیامی فرستاد و سلطان هم در پاسخ به او پیامی ارسال کرد. پیام‌ها از این قرار بودند:

«به اعلی‌حضرت سلطان قابوس بن سعید سلطان عمان، مسقط. هنگام عزیمت از کشور برادر و همسایه عمان مایلم بار دیگر مراتب سپاسگزاری و امتنان خاطر خود را از پذیرایی محبت‌آمیزی که از طرف آن اعلی‌حضرت و دولت و ملت نجیب عمان از من به عمل آمد، ابراز دارم. فرصت ملاقات مجدد با آن برادر گرامی و مذاکره درباره مسائل موردعلاقه فی‌مابین برای من بسیار مغتنم بود و یقین دارم نتایج این دیدار در توسعه و تحکیم روابط مودت و همکاری ثمربخش میان ایران و عمان تاثیر بسزایی خواهد داشت. بدین‌وسیله آرزوهای صمیمانه خود را برای تندرستی و شادکامی شخص آن اعلیحضرت و رفاه روزافزون و تعالی ملت برادر، عمان، ابراز می‌دارم. محمدرضا پهلوی.»

پاسخ سلطان هم چنین بود: «برادرم- اعلیحضرت محمدرضا پهلوی، شاهنشاه بزرگ ایران. با نهایت امتنان و خرسندی تلگرام برادرانه آن اعلیحضرت را که در پایان دیدار شادی‌بخش و موفقیت‌آمیز خود از سلطنت‌نشین عمان مخابره فرموده بودند، دریافت کردم. دولت و ملت عمان به خاطر دیدار آن اعلیحضرت و هیئت همراه از سلطنت‌نشین عمان بسیار مفتخر و سپاسگزارند. این دیدار آثاری بسیار نیکو و سودمند در تقویت پیوندهای دوستی و برادری میان دو کشور به جا نهاد که به خواست خداوند متعال، موجبات خیر فراوان برای دو ملت ایران و عمان در کلیه زمینه‌ها فراهم خواهد کرد. برادر گرامی! از این فرصت سعادت‌بخش استفاده می‌کنم و نهایت امتنان و مسرت خود را از دیدار آن اعلیحضرت از میهن دومشان، عمان، ابراز می‌کنم و از خداوند متعال مسئلت دارم همگی ما را در راه خیر و صلاح ملل اسلامی موفق بدارد. برای آن اعلیحضرت تندرستی و طول عمر و برای ملت ایران خوشبختی و پیشرفت روزافزون در سایه رهبری خردمندانه آن اعلیحضرت را آرزو می‌کنم. والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته. برادرتان قابوس بن سعید سلطان عمان.»

ظفار، آغاز پیوند ابدی

روزی که شاه فقید حضور نظامی ایران (واحدهای تکاور، دلاوران تیپ نوهد، و لشکر ۷۷ خراسان) در منطقه ظفار را اعلام کرد، طی سخنانی گفت: «تصور کنيد که اين وحشی‌ها به ساحل آن‌سوی تنگه هرمز در مدخل خليج فارس دست يابند. زندگی ما وابسته به اين امر است و کسانی که عليه سلطان مبارزه می‌کنند، وحشی‌اند. حتی اين امکان هست که آن‌ها از کمونیست‌ها هم بدتر باشند.»

نیروهای نظامی ایران در عمان واحدهایی از لشکر ۷۷ خراسان و تیپ هوابرد نیروهای مخصوص در کنار گردان هوانیروز و نیروهای فنی جنگنده‌های نظامی بودند. تعداد نظامیان ایران در اوج جنگ ظفار بین سه هزار و ۵۰۰ تا پنج هزار نفر- با توجه به مسیر عملیات- ذکر شده است. در جنگ ظفار، نیروی هوایی ایران هم دخالت مستقیم داشت و ضربات سنگین خلبانان ایرانی کمر کمونیست‌های ظفار را شکست. دو هواپیما و یک هلی‌کوپتر ایرانی هم در نبرد با چریک‌های ظفار سقوط کردند.

در یکی از این موارد، هواپیمای خلبان داریوش جلالی و یعقوب آصفی طی یک عملیات شناسایی در مرز عمان و یمن جنوبی هدف آتشبار ضد‌هوایی قرار گرفت و سقوط کرد. جلالی ۲۷ روز اسیر بود و بعد از آزادی به ایران بازگشت ولی کمک خلبان او به علت جراحات بسیار، در دوران اسارت به شهادت رسید.

پس از این سقوط، فرمانده نیروی هوایی ایران به یمن جنوبی اخطار داد که اگر خلبانان ایرانی را آزاد نکند، باید منتظر بمباران یمن جنوبی باشند. دولت کمونیست عدن هم نه‌تنها خلبان ایرانی و پیکر دستیارش را به ایران پس داد، بلکه پس از آن تهدید، یک واحد کوماندویی هوایی فرستاد تا بقایای هواپیمای سقوط‌کرده را از آب‌های یمن جنوبی جمع کند و به ایران برگرداند.

تعداد کشته‌شدگان ارتش شاهنشاهی در ظفار بر اساس مستندات نظامی، حدود ۳۰۰ نفر است. ضمن اینکه تعدادی در حدود یک هزار و ۲۰۰ نظامی هم زخمی شدند. به ‌طور مثال، بر اساس گفته شاهدان عینی، در نبرد تپه سینایی (یکی از پیروزی‌های درخشان ارتش ایران) در سال ۱۳۵۳، بیش از ۴۰ نظامی ایرانی جان باختند و تلفات گروهان بهرام در خردادماه ۱۳۵۴، تعداد ۲۰ نفر عنوان شد. در آرامگاه خواجه‌ربیع مشهد عده‌ای از سربازان و افسران جان‌باخته در نبرد ظفار آرمیده و در گورستان ارامنه نیز دو سرباز ارمنی کشته‌شده در ظفار دفن شده‌اند.

در مدت این درگیری‌ها، هرماه تعدادی از هنرمندان ایرانی به ظفار رفتند و برای نظامیان ایران کنسرت می‌گذاشتند. از جمله آن‌ها گوگوش بود که بعد از فتح‌الفتوح ایران در تسخیر منطقه صعب‌العبور کوهستانی ظفار به عمان آمد و نظامیان ایرانی که اغلب جوان بودند، چند روزی از حضور او بهره بردند و با دل و جان تشویقش کردند.

توده‌ای‌ها، مسلمانان افراطی، فداییان خلق و… به جای همدلی با ارتش ایران که برای جلوگیری از تحقق آرزوی پطر کبیر به آن سوی خلیج‌فارس رفته بود، به مخالفت و دشمنی با ارتش ایران پرداختند؛ برای نمونه، دانشجویان ایرانی مخالف دولت ایران مقیم آلمان غربی با انتشار اعلامیه‌ای در ۶ آذر ۱۳۵۴، اعلام کردند که ۳۰ هزار افسر و سرباز ارتش شاه وظیفه سرکوب و قتل‌عام مردم ظفار را برعهده دارند. در نجف هم پیروان اسلام ناب وابسته به خمینی مثل موسوی‌خویینی‌ها به نام مسلمانان مبارز اعلامیه‌هایی علیه ارتش ایران صادر کردند.

دین به ارتش و ایران

سلطان قابوس، پادشاه عمان، که پس از تحصیل در کالج سلطنتی نظامی سنت هرست بریتانیا به کشور عقب‌مانده‌ خود بازگشت و پدرش سلطان سعید را برکنار کرد و خود به جای او نشست، خیلی زود با شورش کمونیست‌های تحت حمایت یمن جنوبی روبه‌رو شد و با وجود کمک‌هایی که از انگلستان و اردن و پاکستان به او رسید، حریف چریک‌های تحت حمایت یمن جنوبی و روس‌ها و چینی‌ها نشد.

زنده‌یاد سناتور عباس مسعودی، مدیر موسسه اطلاعات که در جهان عرب اعتبار داشت، به‌اتفاق نذیر فنصه، روزنامه‌نگار سوری پناهنده به ایران و سردبیر مجله عربی الإخاء چاپ موسسه اطلاعات، به حاشیه عربی خلیج‌فارس سفر کردند و در بازگشت، به شاه گزارش دادند که اگر سلطان برود، سراسر منطقه به دست روس‌ها می‌افتد. دو هفته بعد، ثوینی بن شهاب، نماینده و مشاور ویژه سلطان قابوس، به دعوت زنده‌یاد عباس خلعتبری به دیدار شاه آمد و رسما از ایران کمک خواست. بدین ترتیب شاه با دوراندیشی و امعان نظر به عمان نیرو فرستاد.

سلطان قابوس حتی بعد از انقلاب نیز دین خود به ارتش و ملت ایران را فراموش نکرد. عمان تنها كشورى است كه در طول ۴۴ سال گذشته حداقل همان روابطى كه با ايران در دوران پادشاهى داشت، حفظ كرده و در نتيجه، در طول اين سال‌ها در منطقه تنگه هرمز كه سلطان‌نشین عمان و ايران در دو طرف آن قرار دارند، همکاری‌های اين دو كشور را نه فقط در زمینه‌های تجارتى و اقتصادى يا فرهنگى که حتى در زمینه‌های نظامى و امنيتى شاهد بوده‌ايم.

بازديد نيروى دريايى ايران از بندرهای سلطان‌نشین عمان طى سال‌های اخير و همین‌طور حضور کشتی‌های عمانى در سواحل ايران، شركت نظاميان عمانى در مانورهای ارتش و سپاه و همین‌طور همکاری‌های دو كشور در زمینه‌های دستيابى به دانش راهبردی و همکاری‌های امنيتى و… همگی نشان‌دهنده آن است كه در دو طرف این اراده‌ وجود دارد كه روابط ثابت و مثبت باشد و هيچ خللى در آن وارد نشود.

حضور بن علوی، کمونیست سابق که تحت عفو سلطان قرار گرفت و سال‌ها جانشین وزیر خارجه بود، با هاشمی رفسنجانی، ولایتی، خرازی و محمدجواد ظریف روابطی بسیار صمیمانه داشت. بن علوى كه نزد دولتمردان غربى هم احترام ویژه‌ای داشت، معمولا وقتى مشكلاتى در نقاط مختلف منطقه ایجاد می‌شد، نقشی مثبت داشت و در واقع رابطی امین بین مسقط و تهران بود.

با مرگ سلطان و جانشینی سلطان هیثم، پسرعموی او، بن علوی هم کنار رفت؛ ولی همچنان مشاور سلطان و دوست ایران باقی ماند. مواضع او در شورش حوثی‌ها و استفاده رژیم از تسامح عمانی‌ها برای اعزام سلاح‌های سپاه برای حوثی‌ها به‌شدت هدف انتقاد سعودی‌ها و اماراتی‌ها است؛ اما از آنجا که هر دو در شورای همکاری‌های خلیج‌فارس هم‌پیمان عمان‌اند، رعایت سلطان قابوس و اینک سلطان هیثم را کرده‌اند. در مراحل بحرانی روابط ايران و آمريكا، سلطان‌نشین عمان بی‌سروصدا تلاش‌ کرد فضایى عارى از تشنج ايجاد كند.

عمان به دلیل اينكه داراى شبه‌روابطى با اسرائيل است، در مواردى موفق شد آن حالت تنشى را كه بين ايران و اسرائيل به وجود آمده بود، تا حدی فرونشاند.

در زمينه روابط با ايالات متحده، طبيعتا عمان رابطه‌ای بسيار ويژه با آمريكا دارد. بين عمان و آمريكا قراردادهاى دفاعى هم به امضا رسیده است. منتها برخلاف قطر كه بزرگ‌ترین پايگاه نظامى آمريكا در آنجا واقع است، در عمان چنين حضور نظامى ديده نمی‌شود؛ اما اين به معناى آن نيست كه آمريكا در سلطان‌نشین عمان حضور نظامى ندارد. آنجا هم حاضر است؛ منتها نه چون در قطر که آمریکا نوعی صاحبخانه به حساب می‌آید.

در این میان، هرچه بر مدت رويارويى تهران و آمريكا بر سر برنامه هسته اى ايران افزوده شد، كشورهاى حاشيه خليج فارس هم نگرانى خود را از اتمى شدن ايران و احتمال خدشه‌دار شدن ثباتشان پنهان نکردند. ولی عمان بسیار حساب‌شده به ميدان ميانجي‌گرى وارد شد و مقدمات برجام یک در مذاکراتی پنهانی در مسقط بین ویلیام برنز، رئیس امروز سیا و معاون وقت وزارت خارجه آمریکا، و ظریف و عراقچی و تخت‌روانچی گذاشته شد. سلطان فعلی نیز روش سلطان قابوس را دنبال کرد. آزادی نازنین زاغری بعد از شش سال اسارت مدیون دیپلماسی عمان و جایگاه آن در عرصه بین‌المللی است.

ابراهیم رئیسی در دومین سفر خود به حاشیه خلیج‌فارس به مسقط رفت و پذیرایی شاهانه‌ای از او به عمل آمد و سلطان شمشیری از نیاکانش را به یکی از چهار قاتل حداقل پنج هزار تن از زندانیان سال ۶۷ تقدیم کرد. لابد رئیسی هم شاخه نبات و زعفران و قالیچه‌ای از موزه حضرت رضا را تقدیم کرده است. امضای ۱۲ قرارداد تجارتی و توریستی، مبادلات دریایی و هوایی، امضای تفاهمنامه در باره حوزه مشترک نفت و گاز همگام و تفاهم در عرصه امنیت دریایی و مبارزه با قاچاق و ترور از دستاوردهای دیدار سلطان با رئیسی و همراهانش بوده است. هرچند بیشتر این تفاهم‌نامه‌ها تا رسیدن به مرحله اجرا به عمر ریاست سید ابراهیم قد نخواهد داد.

جالب است بدانید که اکثر عمانی‌ها پیرو مذهب اباضی‌اند که شاخه‌ای از خوارج محسوب می‌شود؛ همان خوارجی که علی، امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اهل سنت، را کشتند. روزی سلطان قابوس کمر ارادت شاهنشاه را بسته بود و بعد، او و جانشینش به اهل ولایت فقیه دست رفاقت دادند.

May 27, 2022 03:50 AM






advertise at nourizadeh . com