پنجره ای رو به خانه پدری دوشنبه ۲۹ بهمن
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم .ابتدا شما را از سالروزتولد شهرام ناظری و صادق هدایت و غزاله علیزاده و همچنین سالروز در گذشت نادر نادر پور آگاه خواهیم نمود. و اوضاع کشورمان که فعلا گوشت مسئله عمده کشور است و تحفه آرادان هم در سایتش راجع به سوء استفاده ها مینویسد و اعتبار مملکت ما به جایی رسیده که یکطرف سگ را پوست میکنند و سوسیس میکنند و الاغ را نشان میدهند که چه جور گوشتش را در میآورند.
در ادامه اشاره ای به کنفرانس مونیخ و مصاحبه محمد جواد ظریف خواهیم داشت، ایشان در کنفرانس مونیخ سخنانی گفتند و همچنین با خبر نگار بی بی سی که مصاحبه میکرد آدم فکر میکند که او وزیر امور خارجه سوئیس است عجب متمدنانه حرف میزند، کشورش اصلا به تروریست کمک نمیکند، این وحشی هایی که در عراق و لبنان و سوریه و یمن آدم میخورند اصلا با رژیم ولایت فقیه کاری ندارند ، اگر جیش العدل میاید و سی تا از بچه های سپاه یا نیروی انتظامی را بقتل میرساند دقیقا بجای آن آدم هایی است که رژیم محاکمه نکرده دارشان زد، تفاوت این رژیم را با ترکیه نگاه کنید اینها ریگی را یکهفته بعد اعدام کردند نتیجه چه شد جیش العدل آمد ، و گروهای متعدد سلفی آنجا آمدند.
به دیدن کلیپ سخنان او با خبرنگار بی بی سی مینشینیم.
در جریان خاشقچی پدر سعودی ها را در آوردند اروپا آمریکا دنبالش کردند، و شما ده ها تن کشتید مثل خاشقچی، شما گلوی دکتر بختیار ۸۳ ساله را بریدید ، سینه سروش کتیبه را دریدید و دکتر عبدالرحمن قاسملو را سوراخ سوراخ کردید سینه اش را، کاک عبدالله قادری رو دکتر شرفکندی را،دهکردی و فریدون فرخ زاد را ، چقدر شما وقیحید وقاحت شما حد ندارد آقای ظریف، دارد میگوید چرا شما محیط بانان راکشتید میگوید راجع به خاشقچی ،اگر قصه خاشقچی قرار است گفته بشود مال شما که از روز اول از مرحوم طباطبا یی را که کشتید باید گفته بشود تا امروز،چند صد نفر را شما کشتید، چند صد آمریکایی را در عراق کشتید و چند صد یمنی بی گناه را کشتید، چند صد سوری بیگناه را کشتید، چه بزررگانی را در لبنان کشتید، شرم کنید . و شما به زیاد نخاله میگوید در مسکو مبادا با فتح آشتی کنید این رژیم میاید در مونیخ مینشیند و اینهمه خزعبلات میگوید. داستان کشتار های شما را که کسی تعقیب نکرد ولی جریان خاشقچی را ۴ ماه است ول نکرده اند اینها را ، بخاطر این که من فکر نمیکردم ظریف اینقدر وقیح باشد صد رحمت به ولایتی !!!
هفته پیش روزهای غمگینانه ای داشتیم و فرنگیس ادیبی بانوی مو نقره ای هم به هفت هزار سالگان پیوست او مدیر رادیو فرانسه بود ، و به سرطان مبتلا شده بود . روانش شاد باد.
راجع به آقای ظریف که میگفتم دیدم همچین اشتراک نظر داریم با آقای پمپئو ایشان میگوید آقای ظریف را که میبیند گاهی اوقات ، معتدل میشود مثلا اهل اعتدال است بعد تند رو میشود و بعد میرسد به قاسم سلیمانی حالا هم میخواهد بیاید با وزیران امور خارجه بعضی کشورها گفتگو کند ولی متهم کردن آمریکا و اسراییل به آدم کشی میانه روی نیست. و به وزرای خارجه اروپا میگوید به او تذکر بدهید داستان بلوچستان هیچ ربطی با ما ندارد و اگر گزینشی هم باشد خود رژیم آنروز را انتخاب کرده است این رژیمی که با طالبان میرود و با حسن نصر الشیطان میرود . بهر روی در مونیخ یقه ظریف را گرفتند . و او خودش را نشان داد و خوب خودش را عریان کرد. پمپئو گفت بعضی وقتها ظریف ادای فردی میانه رو را در میآورد ولی میانه روی این نیست که شما همیشه اسراییل و آمریکا را به آدم کشی متهم کنید این نشانه آن است که آقایان روحانی و ظریف میانه رو نیستند.
اما آقای خامنه ای هم سانسور میکند خامنه ای سخنانی در مورد کنفرانس ورشو گفت ، و آن را نشست شکست خورده خواند و همنشینی کشورهای به ظاهر مسلمان با اسراییل را باعث آبروریزی آنها خواند.
آبرو جلو کی؟ جلو مردم گرسنه فلسطین که میخواهند هرچه زودتر این مشکلات بر طرف شود، برای ابوماذن که یک تنه ایستاده و زیر بار زور آمریکا هم نمیرود ؟؟؟ آقای خامنه ای حالا میاید شعار میدهد و میگوید دولتمردان ضعیف العقل آمریکا ، رهبر جمهوری اسلامی به رهبران دیگر کشور ها میگوید ضعیف العقل ، حالا یکی بیاید این حرف را به ایشان بزند.
واویلا به مقدسات توهین شد و زمین ترک برداشت و آسمان شکافت،!!! میگوید با دعوت از دولتهای ضعیف و مرعوب قصد تصمیم گیری بر علیه ایران را دارند این به هیچ جا نرسید و به جنجال کشید و این جنجالها نباید دل مسئولین را خالی کند و نکته جلب دیگری هم گفت یک عده ترسیده اند و یک عده روی برنامه موشکی ما حساسیت دارند و کار و امنیت از این طرق و ورزش انجام میگیرد . که اشاره به انتقاد بازیکنان تیم فوتبال که واکنش انتقادی به حرفهای ظریف داشتند. ظریف گفته بود به دفاع از مردم فلسطین افتخار میکند. دفاع از مردم فلسطین نیست!! دفاع از حماس و جهاد اسلامی است و گروه صابرین شیعه بر ضد دولت مشروع و قانونی پرزیدنت ابوماذن است این روش جمهوری اسلامی طی چهل سال گذشته بوده است.
در حاشیه کنفرانس مونیخ دولت عظمای قطر دست در دست جمهوری اسلامی به حمایت از او پرداخت و خرج سفر تیم ملی به امارات را داد و بابت شکست تیم ملی به ژاپن پول هنگفتی در اختیار مسئولان تیم گذاشت بطوری که مربی تیم عصابی بود چون میدانست این باخت رشوه مند است و بعدا که قطری ها گفتند که قبلش تیم ملی را به هتل ۵ ستاره برده اند.
و الان که قرار است مسابقات جام جهانی را بعضا در ایران در بوشهر و آبادان برگزار کنند و احتمالا آنجا استادیوم هم بسازند، ایران شده است تابع دولت قطر عظما وای آستقلال ، آزادی!!!
بلاروس چین تا مقداری کره شمالی و دولت قطر فعلا حکمرانان ایران هستند.
در پی آن نگاهی به کنفرانس سه جانبه سوچی و دیدارهای روحانی، اردوغان و پوتین خواهیم افکند و با شما سخن می گوییم. در انتها از خبر در خواست مجلس شورای اسلامی از حسن روحانی برای حضور در مجلس شما را باخبر خواهیم نمود. و در انتها شما را در جریان خبرها و رویداد های مهم در منطقه قرار خواهیم داد.
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
A Window to the Fatherland – Monday 18 February 2019
We begin tonight’s edition of A Window to the Fatherland with Dr. Alireza Nourizadeh reading one of his poems from the book of his collected works.
Dr. Alireza Nourizadeh:
Today is the birthdays of legendary singer Shahram Nazeri and the writers Sadegh Hedayat and Ghazaleh Alizadeh.
Today is also the anniversary of the death of famous poet Nader Naderpour.
Now the main problem of our country has become the shortage of meat. On Ahmadinejad’s website we read that in some parts of the country dogs and donkeys meat are sold to the public by criminals who are taking advantage of the scarcity of lamb and chicken in the country.
Javad Zarif has been talking at the Munich Security Conference and has uttered a pack of lies to his audience.
When you listen to him you may think he is the foreign minister of a civilized government like in Switzerland, not that the regime that he represents is a terrorist one and supports radical murderers in Iraq, Lebanon, Yemen and Syria.
He talks about the Sunni terrorist killing our children in Zahedan but forgets that his regime has killed many hundreds more by executing them. The regime killed Rigi but hundreds have now followed him and are causing the troubles in our borders with Pakistan.
The Iranian regime has been talking about the Khashoogi issue for months now but wants us to forget how it has gunned down the Kurdish leaders and cut the throats of Dr Bakhtiar and Farokhzad.
It wants the international community to forget how the bombs that it has supplied to its proxies in Iraq and Yemen have killedhundreds of US soldiers, but still keeps talking about the Khashoogi to condemn the Saudis.
Zarif is a liar and hypocrite and Mike Pompeo has correctly called him as such in his tweets.
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم .سپس همراه با شما خوبان به گفتگو با جناب آقای دکتر ماشاالله آجودانی نویسنده و شاعر خواهیم نشست.
دکتر نوری زاده : من سخنم را با ایشان از آنجا آغاز میکنم که دکتر آجودانی در یک گفتگو با همکارم آقای علی لیمونادی عزیز اشاره کرده بود که مردم شاید با تحملشان و یا با کوتاه آمدنشان این رژیم را به چهل سالگی رساندند و این رژیم را ادامه دادند ، و این حرف برای بعضی ها سنگین بود ولی بعضی ها این را درک کردند و متوجه شدند اجازه بدهید من از همانجا شروع کنم، این دکتر آجودانی را باید از جنبه های مختلف شناخت و من می شناسم.
دکتر آجودانی وقتی نگاه به مردم میکنی و مقایسه میکنی با رژیم گذشته وضعشان مثل حالا نبود و خیلی بهتر بود ولی هر روز داد و بیداد و گله بود ولی حالا اینجا آیا ترس است ، مماشات است ، مذهب است ؟چیست؟
دکتر آجودانی: پاسخ دادن به این قضیه خیلی مشکل است که چه چیز عامل اصلی است که ملت ایران این همه سال چنین رژیمی را تحمل کرده و در پاره ای موارد با آن همکاری به معنی واقعی اش کرده با یک رژیم شبه فاشیستی همکاری کرده است، و اینکه چه دلائلی پشتش است من واقعا نمیدانم ولی چیزی را که میدانم اینست که این ملت چهل سال یکی از بدترین رژیم های روی زمین را تحمل کرد با بردباری تمام و الان هم وقتی بخشهایی از جامعه ما به خیابان میایند دیگه کارد به استخوانشان رسیده به خیابان میریزند و شعار میدهند و آدم دلش میسوزد که این مردم از ناچاری به خیابان میایند و دست به تظاهرات میزنند و اعتراض میکنند . حرف من اینست که ساله پیش باید این اتفاق میافتاد این صحنه غم انگیزی که من شاهد هستم هر روز به حقوق این ملت تجاوز شده است مفهوم استقلال را مخدوش کرده اند ما الان جامعه ای داریم که ظاهرا میگویند درآن استقلال سیاسی است و اینها همه قصه حسین کرد شبستری است بنابراین همه چیز مخدوش شده است حتی حاکمیت ملی نقض شده آشکارا آزادی های مدنی تان را از شما گرفته اند حتی نوع معاشرتتان را گرفته اند اینها را از شما دزدیدند و ثروت ملیتان را بر باد داده اند شما را بد نام کرده اند در عرصه دنیا و آبرو برای این ملت نگذاشته اند و بعد شما همچنان تحملش میکنید ،این برای من پرسش برانگیز است اینجاست که میگویم ملت ها مقدس نیستند این حرفی که بیشتر چپ های ایران این را دامن زدند که خلقها مهم و مقدسند خیر، ملت ها اشتباه میکنند، ملت ها در شرایطی بدترین حکومتها را در تاریخ آورده اند و ببینید وقتی به آن گوشه تاریخ نگاه میکنیم ما در دوره حکومت پهلوی ما آزادی های مدنی را داشتیم و در دانشگاهها کسی را به اتهام بهایی بودن و یهودی و مسیحی بودن از دانشگاه اخراج نمیکردند و جلو کارش را نمیگرفتند اما مسئله چیز دیگری است شما چیزی را به نام آزادی های مدنی نابود کردید برای رسیدن به سراب آزادی سیاسی . این سرنوشت غم انگیز یک ملت است که بعد از چهل سال من نگاه میکنم و پرسش میکنم چرا یک ملت باید چنین رژیمی را تحمل بکند نه تنها تحمل بلکه با آن همکاری میکند و در انتخابات رای میدهند به بچه هایشان در زندانها تجاوز میکنند و باز اینها رای میدهند این پرسش بر انگیزی را نتوانیم در وجدان جامعه تسری بدهیم به جایی نمیرسیم.
دکتر نوری زاده : آیا فکر نمیکنید اپوزیسیون هم مقصر بود که نتوانست یک فردی را معرفی کند و جایگزین این حکومت کند شما میگویید این رژیم باید برود مردم میگویند جایش چه کسی میاید اگر بیاید وضع ما بدتر خواهد شد آیا سوریه میشویم و رژیم هم تبلیغ میکند ؟
دکتر آجودانی: بگذارید این جور بگویم که مشکل من هم مثل خود شماست اما ساده نیستم درست است که آملی هستم ولی با رفتن یک رژیم مشکل همه ملت حل نمیشود مشکل ما اساساً مشکل فرهنگی است ما دو قرن دنبال راه حل سیاسی بودیم فکر کردیم با تغییر نظام و با تغییر حکومت ها وضع ما بهتر میشود، نشد!!! ما فرهنگ لازم را بوجود نیاوردیم ما حزب و سازمان سیاسی درست میکنیم ولی یک رساله نداریم که در نظام آموزش و پروش ما معنای حزب شناخته بشود ،چه جور شما میتوانید در غیبت این مفهوم حزب درست بکنید و بگویید ما سازمان سیاسی داریم ، مشکل این نیست که اپوزیسیون ایران مردم با فرهنگی اند، اینها هم نتوانستند یک نهاد فکری و یک فرهنگ ملی دمکراتیک و فرهنگ مدنی ایجاد بکنند، یک اندیشه ای را بوجود بیاورند که بشود یک درک مدنی از تاریخ ایران داشت، از حضور خودمان در دنیای امروز داشت بلاخره باید این حضور خودمان را تعریف بکنیم کجا ایستاده ایم، اینکار کار اندیشمندان است و متاسفانه ما در غیبت روشنفکر در معنای واقعی و غیبت اندیشه، دور خودمان میچرخیم، اپوزیسیون دور خودش میچرخد و ملت بیچاره هم همینجور دور خودش میچرخد!!!.
دکتر نوری زاده : دکتر طبیعتاً مذهب هم در نقش یک فرهنگ است چقدر عامل مذهب در این حیرت و سرگشتگی ما تاثیر گذار بوده است؟
دکتر آجودانی: بگذار بگویم تاریخ ایران را میشود نگاه کرد مذهب شیعه در دوره صفویه مذهب رسمی شده است وقتی مذهب رسمی شد با زور سرنیزه شد آنموقع این مذهب که رسمی میشود اندیشه رسمیت یافتن مذهب شیعه از سالها پیش در ایران انجام گرفت فکرش مطرح شد مثلا در متون عرفانی پلی زدند بین تصوف و تشیع برای اینکه شیعه همیشه فکر میکرد که تصوف مایه انحطاط است و با آن مخالفت میکرد و تصوف هم با شیعه خیلی خوب نبود، ولی واقعیت این بود که عده ای از عرفا آمدند و گفتند نه،حقیقت تصوف همان تشیع است و چرا این را میگویند ؟ این مبنای نظری در تاریخ ما چه نقشی داشته است ؟، برای اینکه در تشیع میگوییم ما ۱۲ امام داریم و همه هستی آن در این ۱۲ امام خلاصه میشود، ولی در تصوف آنها هم بعد از پیغمبر باب فیض را نبستند و گفتند ادامه دارد و در دوازده نفر محدود نکردند و گفتند هر انسانی میتواند بشود..............................................
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
A Window to the Fatherland – Friday 15 February 2019
We begin tonight’s edition of A Window to the Fatherland with Dr. Alireza Nourizadeh reading one of his poems from the book of his collected works.
Dr. Alireza Nourizadeh:
We continue the program with talking to our special guest Dr Masha Ajoudani who in his recent interview with my colleague Ali Limondai had said that the Iranian people are partly to be blamed for the continuation of the Iranian regime by tolerating its crimes against themselves.
I ask him why does he think so? Is it the power of religion? Fear? Or compromise?
Dr Masha Ajoudani:
The answer to this problem is very difficult. We need to find out why our people have tolerated this semi-fascist regime forforty years. I do not have the answer myself.
The fact of the matter is that Iranian people have been living under one of the worst regimes on the planet earth and have somehow tolerated it. Now they are coming to the streets and protest against it because they have nothing to lose.
My argument is that these protests must have happened years ago. The independence of our nation has been taken away fromthem and they have been humiliated in the international community and have lost all their human and basic rights, but yet they have tolerated the regime for forty years.
Under the Pahlavi regime we had every civil right, expect political rights. We have lost all those civil and social rights in search of finding political rights, but have not achieved that either.
My argument is that for the last two centuries we have tried to modernize through political solutions but have not achieved freedom and human rights because we have not built the cultural values for achieving these objectives.
Our intellectuals, both religious and secular, have been trying to achieve democracy and human rights through political means but they have lacked the basic democratic values and thinking and have failed in their attempts.
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم . سپس همراه با شما خوبان به گفتگو با میهمان عزیز برنامه جناب آقای دکتر محسن سازگارا خواهیم نشست .
دکتر نوری زاده : تیتری دیدم در روزنامه جوان امروز که نوشته بود سیرک بی رمق ورشو،آیا سیرک بی رمق است؟
دکتر سازگارا: تا رمق را چه بدانیم ، بعضی ها از روی نادانی گفتند گوادولوپ اصلا همچین قصدی نبوده، بعضی ها خودشانرا گنده کردند که ما را دعوت کردند بله از دولت لهستان اجازه گرفتند که بروند و در خیابان تظاهرات بکنند اما آنچه که که در داخل کنفرانس گذشته در واقع یک روزه سی و دو وزیر خارجه پذیرفته اند و بعضی ها هم در رده مدیر کل شرکت کرده اند از موفقیت های این کنفرانس این بوده که اسراییل را کنار عربها نشاندند.
دکتر نوری زاده : البته آن طرح آقای ترامپ مورد قبول قرار نگرفته !!
دکتر سازگارا: البته فلسطینی ها شرکت نکردند فرض کنید بعضی از کشورهای غربی، البته خانم موگرینی آخر ماه مارچ خداحافظی میکند و میرود ولی انگلیس هم در سطح وزیر خارجه شرکت کرد آنچه که من هم از واشنگتن از قبل شنیده بودم امریکا سعیش بر اینست که یک توپی را شوت کند وسط برای امنیت خاورمیانه و سنگ بنایی باشد برای کشورهای خاورمیانه برای مقابله با تروریسم،و مقابله با برنامه های موشکی و آقای پمپئو گفت که یک ناتوی عربی درست کنیم به معنی پیمان نظامی که اگر به یکی تعرض شد بقیه بیایند و دخالت کنند ، ورشو در واقع بصورت مقدمه ای است که این توپ را شوت کنند . اتفاقاً برعکس تیتر روزنامه جوان حکومت ایران خیلی ترسیده و نگرانیشان اینست که این تفاهمی که در سطح خاورمیانه ایجاد بشود و ۶۰ کشور دعوت بشوند و ۳۰ وزیر خارجه بیایند بنشینند دور هم و همه میدانند لهستانی ها برای اینکه میزبان هستند و دخالت هم داشتند اسمش را عوض کردند تا اسم حکومت ایران نباشد ولی همه میدانند و آدرس حکومت ایران را میدهند. تروریزم و موشک کد حکومت ایران است، کد خامنه ای و سلیمانی و مجتبی خامنه ای است ، اتفاقا نگرانی حکومت ایران از این هماهنگی و تفاهم که سنگش را در ورشو آمریکاییها گذاشتند زمینه سیاسی را بسازد که مثلا از قبل سوریه بخواهند با ایران درگیر بشوند و به مراکز موشکی ایران حمله بکنند خوب بستر سیاسیش مهیا و تمرین شده است. به همین دلیل خیلی ترسیدند و سرو صدا کردند ولی یک مقدار هم مردم در ایران گوششان را چسبانده اند به زمین که تا آخر ماه فوریه که نتانیاهو به مسکو میرود تا با پوتین ملا قات کند ، اونجا قرار است چه اتفاقی بیفتد چون آنجا مستقیما به این ماجرا وصل است من شخصا که دارم با شما حرف میزنم در واشنگتن بوی جنگ نمی آید ولی بوی دفاع از اسراییل میآید و هیئت های نظامی اسراییلی به واشنگتن میآیند و با پنتاگون جلسه میگذارند بلاخره متحد نزدیک آمریکا هستند و اسراییلی ها بدون امریکاییها جایی نمیروند اگر قرار باشد . بنابراین بوی جنگ آمریکا نمی آید ولی بوی حمایت از اسراییل میآید و در خود اسراییل من خبر ندارم و سعی کردم از منابعم بپرسم این تهدید هایی که اسراییل میکند اتفاقی قرار است بیفتد نمیدانم این را باید از اسراییل شناس ها پرسید.بنظر من این بسیجهایی که دارد میشود اینها اخبار خوشی برای جمهوری اسلامی نیست و برای حکومتی که دائما با امریکا بر دشمنی ها تاکید میکند و خط و نشان میکشد اخبار خوشی نیست کما اینکه قبل تر ها اگر قرار بوده درگیری هایی بشود در جاهای دیگر چنین اتفاقهایی افتاده است.
من ارزیابی ام اینست که آمریکاییها در این کوشش دیپلماتیکی که کردند که نمایش تفاهم است ناموفق نبوده اند و از صفر تا صد شاید ۷۵ نمره بدهیم البته بستگی به قدمهای بعدی دارد.
دکتر نوری زاده: دکتر سازگارا یک نکته ای به نظر من خیلی قابل تامل است که شاید به نوعی روابط آینده ایران و اسراییل را هم مشخص میکند اسراییلی ها تا به امروز هر کاری دلشان خواسته کرده اند حال از اینکه تیم بفرستند ایرا و ۶ ساعت انبار را غارت کنند و اسرار موشکی نظام و تا دانشمند کشی و غیره..در سوریه هر زمان نتانیاهو خسته میشود به هواپیماهایش میگوید آنها را بمباران کنید پس تا اینجاموفق است اگر جمهوری اسلامی دنیا برایش تنگ بیاید که بخواهد جواب به اسراییل بدهد آنزمان احتمال یک جنگ بسیار شدید وجود دارد و نکته دوم فاصله بین جنگ و صلح یک موشک است کافیست یک موشک سپاه اشتباهی به یک ناو آمریکایی بخورد یا برود به عربستان بخورد و اینها واکنش نشان خواهند داد آیا شما نظام را در شرایطی میبینید که فکر یک عملیات نظامی را بکند ؟
دکتر سازگارا: نه اصلا نمیبینم . این اتفاقا امریکایی ها هم میگن که چهل سال است هارت و پورت های اینها را دیده ایم ولی تا کنون پای جنگ که میآید براورد درست از نیروهای خودشان دارند و بشدت هم نگران هستند که درگیری بشود و اینروزها هم اگر میبینید دادو بیداد میکنند وصوبه شورای امنیت ملی است که بیایند و جواب نتانیاهو را بدهند. جنگ تبلیغاتی بکنند و یک مقداری هم آماده باش به مراکز موشکی بخصوص جنوب ایران داده اند که اگر حمله ای بشود شروعش با اسراییل است ولی ختمش دست کسی نیست بعد هم تهدید اینکه صدو چند نقطه آمریکاییها در تیر رسمان است و بحرین را میزنیم یادم هست که در یک پارکی در آمریکا تابلویی که نوشته بود مخصوص عبور گرگها و نوشته بود اگر گرگی دیدید نترسید و خودتان را بزرگ کنید و داد بزنید ، بنظر میرسد این مثل کاری است که در حال حاضر ایران میکند یعنی من همه را میزنم، و از لحاظ نظامی البته من نظامی نیستم و گفتم این پایگاه آمریکاییها در بحرین و اینهم پایگاه موشکی ایران خوب می تواند بزند و کارشناسان نظامی گفتند نخیر آقا داستان موشک و ضد موشک است وآن مرکز بی دفاع نیست.
دکتر نوری زاده : در عربستان شما دیدید در یمن صدو هشتاد، نود تا موشک زدند حتی یک دانه اش هم به هدف نخورده است.
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
A Window to the Fatherland – Thursday 14 February 2019
We begin tonight’s edition of A Window to the Fatherland with Dr. Alireza Nourizadeh reading one of his poems from the book of his collected works.
Dr. Alireza Nourizadeh:
We continue the program with talking to our special guest of every Thursday, Dr. Mohsen Sazegara, for his views about the latest news of Iran and the region.
We begin by asking him why the Javan daily in Iran has described the Warsaw conference as “a weak circus”?
Dr. Mohsen Sazegara:
It depends on what this daily means by being weak. Some had suggested that this conference will decide the fate of the regime.Others claimed that because they have been invited then they are the alternative force to the regime.
I think the success of this conference was in the Israeli and Arab representatives sitting next to each other under one ceiling.
However, the Palestinians have not taken part in it but the British Foreign Minister’s presence was important.
Contrary to the Javan daily’s assumption, the Warsaw conference is the beginning of a new chapter in fighting the curse of terrorism and radicalism in the Middle East and beyond and the regime in Tehran is quite scared that a new alliance of more than 60 countries can push thismove under the US leadership.
Even though they changed the title of the conference, everyone knows that the focus of the debates was Iran and its regime. I believe the Americans have achieved 75 percent of what they wanted form this conference.
I do not think war against Iran is an option but the Israelis have now come out of this conference with more international support for their campaign against the Iranian forces in Syria.e>
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم . سپس همراه با شما خوبان به گفتگو با میهمان عزیز برنامه جناب آقای دکتر یزدچی خواهیم نشست.
دکتر نوری زاده: نظام مذهبی که بر ایران حکومت میکند یکی از سیئات نابخشودگی اش دروغگویی است و این دروغ گویی را در همه زمینه ها را شما میبینید امروز روحانی وقتی در مورد پیشرفت های مملکت حرف میزند به راحتی دروغ میگوید و شیخ محمد یزدی میگوید ما ۴۰۰ سال پیشرفت داشته ایم من از شما میخواهم نگاهتان به این مسائل را شرح دهید. و جامعه ما در زمینه پیشرفت چه تحولی را پشت سر گذاشته است.؟ در زمینه ای که مفهوم دین بشود بین خدا و خودش و خود را از چنگ آخوند راحت کند آیا در جامعه ما این استعداد را میبینید که دوران سیاه استبداد ولایت را پشت سر بگذارد؟
دکتر یزدچی: نه، من این استعداد را نمیبینم ، ببینید ما در یکی از تیره ترین پاره های تاریخی خودمان هستیم و اگر میخواهیم با خودمان راست و درست و عریان برخورد کنیم ما تغیرات اساسی نکرده ایم ، همین نکته ای که شما اشاره میکنید در باب دروغ و نادرستی نادرستی با قوت و قدرت در رفتار های ما وجود دارد نه اینکه عمدا بخواهیم آگاهانه دروغ بگوییم،ما نمیتوانیم دروغ نگوییم ، یعنی زندگی ما و روابط ما جوری ما را تنظیم کرده که برای بقای اجتماعیمان باید نادرست باشیم اینکه روحانی رئیس جمهور است و مسئول دولت به این راحتی دروغ میگوید این فکر نمیکند که دارد دروغ میگوید اصلا فکری ندارد فقط یکسری الفاظی را به زبان میآورد که منافع آنی و حقیر او میتواند تامین کند.
دکتر نوری زاده : دکتر آیا ایدوئولوژی دینی در اینجا تا چه حد اثر دارد که بر جامعه مسلط است و چقدر دست اینها را باز میگذارد برای اینکار؟
دکتر یزد چی: اصلا تمام حیاط این نظام سیاسی ایدئولوژی و ساختار و اجزای آن است که جملگی تباهی است تباهی جان و ذهن و اندیشه است و هر آنچه که با انسان است ،.
دکتر نوری زاده: در جریان جنبش مشروطیت تعداد باسوادان ما کم بود چگونه مشروطیت از روحانیت شریعت مدار چسبیده به حکومت عبور میکند و شیخ فضل الله نوری در میدان توپخانه به دار آویخته میشود در امروز هنوز یک آخوند را اسمش را میخواهیم ببریم با استغفرالله میگوییم چه اتفاقی افتاده برای من همیشه جای تعجب است که در صد سال پیش شیخ زنجانی که فضل الله نوری را محاکمه میکند و خودش آخوند است به او میگوید تو ضد مردمی ، یا نایینی در مراسلاتش اشاره ای که به حقوق مردم میکند و اینها که خودشان را میراث داران آنها میدانند اسم شیخ فضل الله را زنده میکنند و روی اتوبان میگذارند.
دکتر یزدچی: پاسخش در چند دقیقه نمیشود کامل گفت ،شرایط روحانیت و قدرت ملایان در مقطع سالهای ۴۰، ۵۰،و ۶۰ قدرتی نبود که روحانیت شیعه در جریان شکل گیری مشروطه داشت، بنابراین روحانیت شیعه در جریان انقلاب مشروطه یک قدرت کناری و حاشیه ای با کانون قدرت داشت که دولت قاجار بود بنابراین در درون خود دولت قاجار بخش از حرکت انقلابیون مشروطه از سوی شاهزادگان قاجارانجام شد، یعنی اصلا روشنفکران اولیه ایرانی خود مستشارالدوله که بود؟ عضو خانواده قاجار بود، بعضی از خانواده قاجار در جنبش مشروطه پیش گام شدند بنابراین آنچه که در ۵۷ اتفاق افتاد قابل مقایسه با انقلاب مشروطه نیست ما توی این چهل سال هم روشنفکران ما و هم مدعیان تاریخدانی و جامعه شناسی ما نه جامعه ایران را درست بررسی کردند، نه درست این انقلاب ۵۷ را با انقلاب مشروطه مقایسه کردند، ایندو اصلا قابل مقایسه نیست دوست من ، پس انقلاب ۵۷، چنین اتفاقی در آستانه ۱۲۸۵ شمسی اتفاق نیفتاد، کتابی نوشته شده در ایران زیر عنوان صدایی که شنیده نشد، من این را تصادفی برخورد کردم چون آمار در آن فقط هست نمیدانم دقیقا سال ۵۲ بوده یا ۵۳ بوده کتاب مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی مغز شویی کامل است این کتاب، در میزان چند صد هزار نسخه در ایران منتشر میشود در صورتی که حداکثر تیراژ کتابها دو یا سه هزار نسخه بود مثلا ایدئولوژی مشروطیت و کتاب آدمیت حداکثر سه هزار نسخه چاپ شد نمونه های متعدد است اصلا قضیه ۵۷ قابل مقایسه نیست با انقلاب مشروطه بنابراین این پرسش را نباید در این کانال قرار بدهیم که آنجا از روحانیت عبور کردند ، اصلا از روحانیت عبور نکردند !!!تا بعد از شکست محمد علی شاه و مستبدین و تضعیف قدرت روسیه تزاری در ایران روحانیت تضعیف نشد، شیخ فضل الله را اعدامش در ایران کردند و چند روحانی دیگر را بی جان کردند مطلب این نیست روحانیت در کانون قدرت سیاسی ماند .
دکتر نوری زاده: من هم موافقم که وضع روحانیت در سال ۵۷ تا ۸۰ سال پیشش فرق داشت ولی این نکته را در نظر بگیریم که نفوذ روحانیت بر عامه مردم آنقدر بود که شما در جریان تنباکو همسر شاه قلیان را میشکند و میگوید همانی که این را حرام کرده مرا به تو حلال کرده است.
دکتر یزدچی: ببخشید خیلی عذر میخواهم من به شما میگویم مردم ایران در انقلاب ۵۷ اگر رفتند دنبال روحانیت و از آنها خواستند که وارد بشوند خواست آنها را فرموله بکنند و بیان بکنند آیا خواست مردم در انقلاب مشروطه همین بود که در انقلاب ۵۷ خواستند جناب نوری زاده ؟ اونجا مثلا عدالت خانه میخواستند، که شاهزادگان قاجار ظلم میکنند و اموال مردم را میگیرند و غیرو و غیره، اما در انقلاب ۵۷ چرا دنبال روحانیت رفتند مردم ؟ ببینید من یک تفاوتی را در خواست های سیاسی مردم ایران اینجا اشاره میکنم تا قضیه روشن شود، میان خواستهای اپوزیسیون رژیم شاه که از رضا شاه شروع شد تا انقلاب ۵۷ ادامه پیدا کرد شامل دو جریان عمده و بغلش هم یک جریان دیگر آن دو جریان تمام طیف های چپ بود دوم جریانی بود بنام ملیون و سوم هم جریانهای سیاسی اسلامی بود که این جریانهای سیاسی اسلامی از سالهای سی به بعد و دقیقا از سالهای ۴۰ به بعد در ایران قوت گرفت که آنها را میشناسیم ، اینها جریانهای اپوزیسیون بود عمدا روی طیف های چپ و جریان ملیون من مکث میکنم بعد در آستانه ۵۷ و انقلاب دیگری توده مردم بود و مردم ایران در انقلاب ۵۷ از وجه سیاسی آگاهی و درکشان صفر بود اما بپرسید چرا در مقابل شاه ایستادند ؟ توده در ۵۷ دنباله رو روحانیت بود اما چرا دنبال روحانیت رفت ؟ برمیگردیم به مقایسه شما، زیرا انقلاب سفید از سالهای ۴۰ تغیراتی در فرم اجتماعی بوجود آورد که هیچگونه آگاهی نسبت به آن نداشتند ساختار های طبقاتی را بهم ریخت ، در حالی که توده نه آمادگی آن را داشت و نه آن را پذیرفت .
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
A Window to the Fatherland – Wednesday 13 February 2019
We begin tonight’s edition of A Window to the Fatherland with Dr. Alireza Nourizadeh reading one of his poems from the book of his collected works.
Dr. Alireza Nourizadeh:
The religious regime in Iran is one the biggest liars in the world and is unashamed of it.
Its leaders lie about the situation of Iran and Iranians as though they live on a different planet and have no touch with reality oflife in the country.
Tonight we ask our special guest Dr. Yazdchi how can we rid Iran of this despotic and reactionary regime and end the rule of bunch of mullahs who have put themselves in between the Iranians and God.
Dr. Yazdchi:
I do not see that potential among our people as yet. We are going through one the darkest periods of our nation’s history and if we truly want to change it we must be honest and open about what should be done.
The bad habit of lying is part of our nation’s behaviour. We cannot just refrain from lying in our daily lives. Our social behaviour has been built around this adverse habit.
This regime’s entire existence is based on hypocrisy and deception. It stands for all the evils that you can find among humans.
Dr. Alireza Nourizadeh:
How was it then possible that 110 years ago during the Constitutional Revolution our intellectuals overcame the influence of the religious figures and even purged them from the social life of Iran, but with the Islamic revolution of forty years ago they became followers of religious leaders.
Dr. Yazdchi:
The answer to this question is a very long one. The clergy in Iran did not have any significant power in the 1940s-1960s as it had lost its influence after the Constitutional Revolution.
However, during the 1960s and thereafter several religious groups opposed to the Shah’s regime were born and they were joined bynationalist forces who had already a social base in the country.
It was the alliance of these groups and forces backed by the left-wing organizations that opposed the Shah’ show White Revolution of the 1960s had not attracted enough social forces at the time.
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم . ابتدا اشاره ای به روز شمار انقلاب و وقایع روز ۲۲ بهمن ۵۷ خواهیم داشت.
از صبح دکتر بختیار مرتب به خانم کلانتری میگفت تیمسار قره باغی را پیدا کنید به خانم کلانتری زنگ زدم گفتم چه خبر ؟ گفت آقای قره باغی را ما پیدا نمیکنیم . گفتم ایشان در ستاد ارتش است و الان من از خبرنگارمان میپرسم ، به همکارم فیروز عزیز زنگ زدم و گفتم ببین میتوانی قره باغی را پیدا کنی ؟ گفت همه افسرها ستاد هستند و ایشان هم ستاد هستند. پاشدیم آمدیم نخست وزیری با خبرنگار عکاس روزنامه ، همه جا بهم ریخته بود یک حالت عجیب غریبی داشت حالت یک بنایی که دارد فرو میریزد را داشت دکتر بختیار هم عصبانی بود و میگفت این افسران کجا هستند فردوست کجاست ؟ دکتر بختیار اعتقاد داشت که هویزر آمده تا جلو حمایت ارتش از دکتر بختیار را بگیرد و مانع از آن بشود که ارتش از حکومت قانونی حمایت بکند. حساب بکنید حالا که شاه به شما نخست وزیری را داده است یاران شما بجای اینکه به شما کمک کنند که کشور را اداره کنید و مانع از این بشوید که خمینی و ارتجاع سیاه بر کشور مسلط بشود یکی یک خنجر از پشت به کمر او بنشانید و او را تنها بگذارید، فقط یک صدیقی بود که آزادانه و دلاورانه ایستاد آن مرد بزرگ یادمان نرود باید تاریخ اینها را بداند.
ساعت ۱۱ صبح خبر دادند که یک اعلامیه از طرف ستاد ارتش در رادیو خوانده شده است و ارتش اعلام بیطرفی نموده است و گفته ما رودر روی مردم نمی ایستیم و به پادگانها بر میگردیم. افسران این نامردی را در حق دکتر بختیار انجام دادند فضای بدی بود هرج و مرج کشور را گرفته بود در ساعت یک مرحوم حاج مرزبان آمد و گفت دکتر باید بروید مردم دارند نزدیک میشوند و او نخست وزیری را ترک کرد و رفت.
شبکه المیادین فیلمی به مناسبت سالروز انقلاب پخش کرده که آزادی زنان را در ایران را نشان میدهد جالب است شما هم ببینید که چقدر این رژیم خدعه میکند و نیرنگ باز است.
همچنین توجه شما را به پیام شهبانو فرح بمناسبت سالروز ۲۲ بهمن جلب خواهیم نمود ، صدایی غمگین و خسته صدایی که بار دیگر به ما امید میدهد.
امروز سالروز تلخ دردناک و دردآلودی بود که ناآگاهی و عدم هوش و حواس ملتمان تاخیر و تردید های هیئت حاکمه و توطئه های غرب و شرق به آن دامن زد و سرخ و سیاه به هم پیوستند و بنیاد کشور و امنیت را بر انداختند و چه مصیبتی دنیا کشید بعد از روی کار آمدن حکومت جمهوری فقیه، همراه با شما خوبان به دیدن چند کلیپ کوتاه از سالروز ۲۲ بهمن امسال خواهیم نشست .امروز ۸۰ میلیون جمعیت داریم و از دوماه پیش برنامه ریزی کردند و اتوبوس آوردند و ساندیس و ساندویچ و پول تو جیبی و پاداش های کلان و این جمعیتی بود که در خیابانها به چشم میخورد من نمیدانم به چه زبانی باید به اینها گفت آقایان نوبت و زمان رفتن است و زمان عبور از بی آبرویی به سایه است ادامه بدهید با وضع فجیعی رانده خواهید شد به صدام و قذافی نگاه کنید پایانشان چه بود فکر میکنید بشار اسد تمام شد رفت پی کارش نه؟؟ بشار تازه اول کارش است نوبت او هم فرا خواهد رسید فکر نکنید حزب الله سوریه قادر است این رژیم را حفظ کند واقعا اگر من جای رهبر و روحانی بودم این کلیپ ها را پخش نمیکردم.
در ادامه تاملی به سخنان روحانی خواهیم داشت و با شما سخن میگوییم این چه آمار غلطی است که به شما داده اند بجه های ایران که در اربیل و سلیمانیه شاگرد قهوه چی شدند این امید بچه هاست این امید را دخترانی به شما داده اند که در حاشیه خلیج فارس تن فروشی میکنند امید هایی است که شما دارید میبینید اگر جای دیگر ۱۰ در صد هست در ایران بیست درصد هست ؟؟ آدم باید چشمش را روی حقایق بسته باشد خیلی تلخ و دردناک است و نگاهش به دنیا یک نگاه یک سویه باشد و همچنان فریاد مرگ بر آمریکا سر بدهد.
ما نیروی دریایی مان ارتش را میگویم نیروی زمینی که نیروی اصلی و حمله کننده به دشمن بود نیروی دریایی یک نیروی ویژه بود و با داشتن سواحل طولانی در خلیج فارس و دریای عمان و همچنین دریای خزر نیروی دریایی ارتش بسیار مهم بود چه آنزمان که رضا شاه آمد نیروی دریایی نوین را درست کرد و در زمان جنگ جهانی دوم از بین رفت و چه در زمان شاه که نیروی دریایی ما به اوج اقتدار رسید و حامی خلیج فارس و تنگه هرمز شد نیروی قدرتکند بچه ها همه در ایتالیا و سوئیس و آمریکا دوره دیده بودند تفنگداران دریایی ما تک بودند مثلا ۷ سال در ایتالیا دوره میدیدند برای ناوشکن های بزرگ و ایران قدرت اول را در خلیج فارس داشت و در جنگ ایران و عراق در یک هفته اول نیروی دریایی عراق را منهدم کرد ، بعد نیروی دریایی سپاه را تشکیل دادند تا با قایق های موشک دار برای نیروهای آمریکایی مانور بدهند .................
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
A Window to the Fatherland – Monday 11 February 2019
We begin tonight’s edition of A Window to the Fatherland with Dr. Alireza Nourizadeh reading one of his poems from the book of his collected works.
Dr. Alireza Nourizadeh:
On this day forty years ago the late Dr Bakhtiar was trying to reach general Gharebaghi, the Chief of Staff of Iran’s army who was having a meeting with his top brass.
Bakhtiar was anxious to know what the generals were discussing and believed the mission of American general Huyser in his trip to Iran was to neutralize the army. And as it happened, the army withdrew its support for the Bakhtiar government and the dark rule of Khomeini regime in Iran began.
The only person who supported Bakhtiar in those days was Dr. Sadighi whose name will remain in our history as a hero.
The regime’s Al Mayadin satellite TV has shown a film about the “freedom of Iranian women” and watching it can reveal the extent of its hypocrisy.
Today Empress Farah has issued a statement on the anniversary of the revolution which although very sad, it also gives hope to the Iranian for a better future.
Meanwhile inside Iran the regime has bussed in thousands of people into city squares to show their supposed support for it.
The Iranian people must remain vigilant about the many plots that are being drawn by both Western and Eastern powers for their country.
It was the collaboration of the reactionary religious forces and the communists who brought the currentmisery onto Iran and when we listen to the speeches of the regime’s leaders it becomes clear how far they are from the reality of the Iranian situation.
They need to be reminded about the fate of Saddam and Gadhafi so they do not think that the Iranian peoplewill remain idle and let them ruin their country at their whim.
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم .امروز چهار تا تولد داریم داریوش عزیز و علی نصیریان و شهاب حسینی و پروفسور هشترودی و زنده یاد فردین، این نشان میدهد که ما نسبت به شخصیت هایی که تقویم تاریخی ما را پر رنگ میکنند ارزش قائل هستیم و فقط مرگ و میرمان دو طفلان مسلم و امام زاده عین و غین نیستند بلکه انسانهایی هستند که به زندگی ما معنا دادند و به زندگی ما شادی و نور و عشق دادند. والا تولد امامزاده و غیره همه فریب و کلاه گذاشتن است . همه برای این است که یک آخوند به نون و نوایی برسد.
سپس اشاره ای به سفر پاپ به امارات متحده عربی خواهیم نمود.سفر پاپ به ابوظبی از چند جهت مورد توجه است اولا رابطه دنیای مسیحیت با کشور هایی که طبیعتا اسلام سنتی را که یکی با شدت بیشتر و یکی با شدت کمتر، مثلا در عربستان مسیحیان به سختی عبادت میکردند ولی در کویت و بحرین نسبتا خوب بود در عمارت بینابین بود در سلطان نشین عمارت هم همینطور بود در دولت قطر هم همینجور در هر حال قطری ها وهابی بودند و خیلی قرص و محکم ، ولی همه اش پای سعودی ها نوشته میشد دعوا هم مقداری سر اینست .،
فضایی که در منطقه ایجاد شده در واقع بعد از آمدن جمهوری ولایت فقیه حکایت به کلی فرق کرد مثلا این روزها سالروز فتوای خمینی بر علیه سلمان رشدی است، سال ۸۹ من همیشه فکر میکنم که مبدا را سال ۸۹ نباید گذاشت مبدا را باید سال ۷۹ گذاشت یعنی در واقع فوریه ۷۹ سال مصیبت منطقه و جهان است، حضور خمینی حضور نا مبارکی است که جهانی برایش دست زد و روشنفکران غربی هم گفتند گاندی دیگری آمده و ما هم همه غش و ضعف کردیم و عکسش را در ماه میدیدیم ویکطرف آدم بختیار را نگاه میکرد آدم باکلاس آدم حسابی ،.....مینالیدیم از آزادی و فساد آزادی که نداریم فساد هم صد میلیون برابرشده است ، دکتر بختیار کجایی بیایی ببینی.
در ادامه شما را از سخنان علی مطهری در باب حجاب اجباری وهمچنین اظهارات علی لاریجانی در ارتباط با فروش نفت شما را مطلع و با شما به سخن خواهیم نشست.
آقای مطهری چنین نیست ، چهل سال حجاب اجباری را آوردید هیچ غلطی نتوانستید بکنید امروز حجاب در ایران هزار بار بدتر از خارج است شما آن مراسم و آن تتو ها و آن لباسها را کجا اینجا میبینید در هیچ خیابان لندن چنین چیزهایی نمیبینید شب اگر دیسکوتک بروید شاید آنجا پیدا کنید ولی در هیچ دانشگاهی محال است چنین تصاویری ببینید نه پسر و نه دختر هیچکدام، این شما هستید که با حجاب اجباری مردم را بیزار کرده اید بعد هم حجاب اختیاری به برهنگی منجر نمیشود به اعتدال منجر میشود. خود جامعه حدش را میگذارد لازم نیست شما بگذارید، سنت ها و آداب حدش را میگذارد پدر و مادر و محیط خانوادگی است که مشخص میکند، نه این اسلام شما راه حلی برای زندگی نیست اسلام یک چیز معنوی است.
اسلام نمیتواند به تو بگوید چه جوری لباس بپوش نمیتواند بگوید،!!حق ندارد بگوید ، تو انسان آزادی هستی که پوششت را خودت انتخاب میکنی، نه اسلام نه حکومت، و آن باور توست که انتخاب میکند نه حکومت نه پاسدار نه آقای غیب پرور بگوید تو چه بپوش ، لزومی ندارد. این آقای مطهری خیلی به نعل و میخ میزند بلاخره فرزند کیست فرزند آن آقایی است که از یک طرف در زن روز مقاله مینوشت و از طرف دیگر دشمنیش با فرهنگ وسنت ایرانی زبانزد عام و خاص بود ، و مسخره میکند چهار شنبه سوری را بدون اینکه بداند آن چیست.
خوب داماد خانواده هم علی آقا خجالت که نمیکشد و فقط از او بر میاید چنین وقاحتی ، فقط آمار رشد اقتصادی ۱۴ در صدی ما نشان میداد که ما در کجا هستیم شما منهای سه و چهار هستید و ارزش پول ملی را با حالا نگاه کنید خجالت بکشید آنوقت دکترا هم دارند ایشان به این راحتی دروغ میگوید تاریخ شما را لعنت خواهد کرد. بنظر من اینها حریم امنیت نخواهند داشت چون آنقدر آلوده هستند که جای هیچ شکی وجود ندارد، مثلا توی اینها این علی لاریجانی میخواهد رئیس جمهور بشود معتدل تر است و دارد تمرین میکند ولی بعد دیدم نه این هم مثل اونهای دیگر است و فرقی باهم ندارند اینها یک شبه بلیطشان برنده شده است.
آخوند ها همه دست بگیر دارند و دست بده ندارند خود آقای دکتر عارف آخوند نیست ولی بزرگ شده همین محفل است بزرگ شده مکتب ولایت و میگوید انقلاب یکدفعه ای پیروز شد !!! چهل سال گذشت اگر روش درست بود و خمینی کار را به مهندس بازرگان واگذار کرده بود و رفته بود قم نشسته بود، بازرگان هم روی روال ملی گرایی انتخابات آزاد برگزار میکرد و مجلس موسسان درست میکرد و این فتنه ننگ ولایت فقیه را نمیگذاشت وارد قانون اساسی بشود در آن صورت مسیر به گونه ای دیگر رفته بود و میلیونها متخصص از کار برکنار یا از کشور خارج نشده بودند، دکتر عارف که خودش هزینه زیادی داده تا حالا، این شهامت را ندارد که بیاید بگوید این بخاطر وجود سید روح الله خمینی کینه جوی پر از عقده، نیروهای ملی را کنار زدیم آنهایی که عشق به ایران داشتند و آزادی خواهان را کنار زدیم، سکولارها را کنار زدیم و یک مشت آدم متظاهر مثل خود آقای عارف کار را در دست داشتند. آدم متاسف میشود کشورش در قرن بیست و یکم در چنگ کسانیست که اصلاح طلبشان صد درجه بدتر از اصولگرا یشان است ، حاج حبیب موتلفه، آدم تکلیفش باهاش روشن است ولی آدم وقتی کمال خرازی را در این سن و سال میبیند ویا ولایتی و یا دکتر عارف را میبیند برایش معما هست، ولایتی نماد نفاق است.
در بخش دوم برنامه نگاهی به لبنان و تشکیل کابینه لبنان پس از ۸ ماه خواهیم افکند و توضیحاتی تقدیم حضورتان می نماییم در انتها به تفصیل نگاهی به قرارداد کرسنت و نقش زنگنه و احمدی نژاد در آن خواهیم داشت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
پنجره ای رو به خانه پدری دوشنبه ۱۵ بهمن
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم .ابتدا اشاره ای به سفر پاپ به امارات متحده عربی خواهیم نمود. سپس شما را از سخنان علی مطهری در باب حجاب اجباری و همچنین اظهارات علی لاریجانی در ارتباط با فروش نفت شما را مطلع و با شما به سخن خواهیم نشست.در بخش دوم برنامه نگاهی به لبنان و تشکیل کابینه لبنان پس از ۸ ماه خواهیم افکند و توضیحاتی تقدیم حضورتان می نماییم در انتها به تفصیل نگاهی به قرارداد کرسنت و نقش زنگنه و احمدی نژاد در آن خواهیم داشت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در این شماره از برنامه تفسیر خبر نگاهی خواهیم داشت به : کارنامه چهل ساله جمهوری اسلامی
سفر پیش روی پاپ به امارات متحده عربی و دیدار با شیخ ازهر
تشکیل دولت جدید لبنان پس از هشت ماه
روابط بحرانی ایران و آمریکا و آینده این روابط
میهمانان این برنامه آقایان دکتر علیرضا نوری زاده و عبدالله مهتدی دبیر کل حزب کومله کردستان
چالنگی: ابتدا تبریک میگوییم برنده شدن بزرگترین جایزه ادبی استرالیا رابه یک پناهجوی کرد ایرانی در حالی که در یک بازداشتگاه در جزایر استرالیا هستند و احتمالا شما در جریان این موضوع هستید
ما به ایران و کارنامه چهل ساله جمهوری اسلامی نگاه میکنیم برای ما چه آورد این انقلاب تفسیر شما چیست؟
نوری زاده:جناب چالنگی دوستانی هستند و بر این باور هستند که خمینی این انقلاب را دزدید ،انقلاب مسیر دیگری داشت و در واقع خمینی و دارودسته اش آمدند و آنرا دزدیدند و انقلاب را از مسیر خودش کنار زدند ،من برخلاف نظرات این عده از لحظات اول انقلاب در جوارش و در کنارش بودم به اعتقاد من در آن زمان دو حرکت در کنار هم راه افتاد یکی یک جنبش حقیقی اصلاح طلب بود که میخواست قانون اساسی مشروطه اجرا بشود و مملکت به دموکراسی و آزادی برسد حکومت سکولار باشد .این یک جنبش بود و نیروهای ملی و چپ ملی با اینها همراهی میکردند.و دوم یک نیروی بی هویت بظاهر اسلامی متعصب که یک روز ردای مارکسیستی تنش میکرد و مجاهدین مارکسیت و یک روز فداییان مارکسیست میشد و این شعار امام حسین را تو دادگاه سر میداد و یک رهبرهایی هم داشت از نوع خمینی ونورالدین کیانوری و مطهری و غیره.. در واقع روی کار آمدن دکتر بختیار تلاقی این دو نیرو را تبدیل کرد به همدلی به این شکل که نیروی چپ برانداز مخالف با نیروی چپ اسلامی که هویتش هم معلوم نبود چه بود همدست شدند و نیروی ملی اصلاح طلبی که خواستار تحول در مملکت بود به تحلیل رفت و آن زمانیکه با آمدن بختیار فرصت پیدا کرده بود که حاکمیت را در دست داشته باشد رفت زیر عبای خمینی و متاسفانه چهره های سرشناسش به دنبال خمینی رفتند و این شد که بختیار تنها ماند و نیروهای آزادیخواه تنها ماندند نیروهای سکولار تنها ماندند و مملکت افتاد دست عربده و هوچی بازی که آثارش را به مرور مشاهده کردیم از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتن ، برای دستمالی قیصریه وطن را به آتش کشیدند . شد آنچه که اتفاق افتاد .
چالنگی : لطفا کوتاه چپ ملی را توضیح دهید ؟
نوری زاده: آن نیروی سوسیالیزمیست که به مبانی اسلامی اعتقاد دارد مثلا شما در همان تشکیلات جبهه ملی کسانی مثل زنده یاد بختیار چپ ملی بود به معنای واقعی به سوسیالیسم انسانی اعتقاد داشت چون یاران خلیل ملکی چپ ملی بودند اینها کسانی بودند که قبله اشان اتحاد جماهیر شوروی نبود و برای استالین هم مقام ویژه ای قائل نبودند ولی با اقتصاد سرمایه داری مبارزه میکردند
چالنگی : خلیل ملکی از حزب توده جدا شد و بعد ها زمینه ساز جریانی شد که نوعی سوسیالیزم جدیدی را دنبال میکردند .
تفسیر و نگاه شما را جویا هستیم آقای کاک عبدالله مهتدی انقلاب اسلامی چه دستاوردی برای مردمان ایران از جمله در کردستان ایران داشت ؟
عبدالله مهتدی: دستاوردی که نداشت هیچ ، بلکه باعث مشقاتی هم برای مردمهمه ایران و بخصوص مردم کردستان شد اما در یک تحلیل کلی انقلابی که در سال ۵۷ اتفاق افتاد انقلابی از فرت گرسنگی و فقر اقتصادی نبود انقلاب توقعات براورده نشده جامعه ایران بود، توسعه اقتصادی ناموزون همراه با اشکالات در جامعه ایران شده بود که اگر همراه خودش توسعه سیاسی هم میداشت بنظر من جامعه ایران مسیر دیگری را طی میکرد و اگرده ماه قبلش شاه نخست وزیری را به زنده یاد بختیار میداد او فرصت پیدا میکرد که اصلاحات مورد نظرش را که بعدا خواست در یک بازده زمانی کوتاه اجرابکند اینها را به مرحله اجرا در بیاورد بنظر من سرنوشت جامعه ایران بطور کلی متفاوت میشد اما خواستهایی که جامعه ایران در آن مقطع داشت چه آنهایی که به عدالت اجتماعی مربوط میشد چه آنجایی که به آزادی مربوط میشد خواستهایی برحق بود که مردم در مقابل رژیم شاه داشتند و جامعهایران میبایست تغییر بکند و وارد مرحله جدیدی بشود ولی متاسفانه هم از طرف استبداد حاکم در آن دوره رژیم پهلوی راه این تحول مسدود شده بود و با خشونت به آن برخورد میشد و هم بنابرین دیگر در آن مقطع کوتاه فرصتی نبود که جامعه یک رشد درونی سیاسی پیدا بکند و نماینده اصالی جنبش کارگری جنبش زنان و غیره بتوانند خودشان را نشان دهند فراموش نکنید که در دوره رژیم سلطنتی اتفاقا با نخبه کشی که در جریان بود همه شانسهای دیگر بغیر از روحانیت از بین رفته بود بدست خود رژیم و تنها نهاد آماده و حاضری که وجود داشت که آن انقلاب را از آن خودش بکند با توجه به قدمت مذهب در ایران همان روحانیت بود و اگر خلاصه بگویم خواستهای مردم چه برای آزادی چه برای عدالت حق طلبانه بود و درست بود ولی انقلابی که نتیجه اش شد انقلاب خوبی نبود ، باید بگویم که انقلاب به معنی اخص کلمه هیچوقت در کردستان اتفاق نیفتاد ولی جنبش بود و میخواستند تحولی ایجاد بشود ولی هیچوقت نه به خمینی رای دادند و نه به جمهوری اسلامی رای دادند و نه آن ایدئولوژی را پذیرفتند .......
با ما باشید و برنامه تفسیر خبر را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
Friday 1 February 2019
Jamshid Chalangi:
In tonight’s program;
Forty years after the Islamic Revolution we will ask our guests where do Iran and Iranians stand today after decades of war, turmoil and isolation;
The Pope is about to start an historic trip to the UAE and deliver a speech in Al Azhar in Egypt;
Lebanon has now a new government after eight months of political wrangling;
What future if any for Iran- US relations?
Our guests are Dr Alireza Nourizadeh and the leader of Iranian Kurdish Komola group, Abdullah Mohtadi:
Dr Nourizadeh:
There are people who still argue that Khomeini stole the Iranian revolution and deviated it from its right path.
I am of a different opinion and oppose this assumption.
I believe that movement had two parallel forces that competed alongside each other.
One was a liberal and democratic one that wanted to restore Iran’s constitutional monarchy and establish secular and nationalist forces in power.
The others were an alliance of forces that had no specific political identity and included the likes of Mujaheddin and Fadaeens who were under the influence of the left and radical religious groups.
When Dr Bakhtiar succeeded in establishing his liberal and nationalist government these groups united with Khomeini to bring his government down.
In order to secure their power they then occupied the US embassy and brought about forty years of misery and disasters for Iran and Iranians.
Mohtadi:
The revolution has not had any positive achievements and in fact has added to the problems of the Iranian people, especially the Kurds.
It was not against poverty but wanted to restore the people’s civil rights.
I believe if the Shah had offered Bakhtiar his post a year earlier the course of events would have been completely different and the revolution would have been averted.
تفسیر خبر جمعه ۱۲ بهمن
امشب در تفسير خبر شبكه ايران فردا ٩.٣٠ تهران : نتيجه انقلاب اسلامي براي مردم ايران چه بوده است؟
براي داشتن آينده اي بهتر چه بايد كرد؟
با نگاهي به سفر فرداي پاپ رهبر كاتوليك هاي جهان به امارات عربي متحده
ميهمانان :آقايان عليرضا نوري زاده و عبدالله مهتدي (دبيركل حزب كومله كردستان ايران )
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم .
داشتم نگاه میکردم مصاحبه دکتر مرندی طبیب مقام معظم رهبری و یاد آن دکتر ها افتادم دکتر مظفری و دکتر شیخ حسن خانکه اینها همه از جبل آمل آمده بودند.آدمهای عجیبی بودند و بعد مقایسه اشان میکنم بااین آقای مرندی یا دکتر فاضل، شما باورتان میشود دکتر فاضل که دندانپزشک بود قبل از انقلابو بنده شاهد هنرنمایی هایان بودم وقتی خانم جمیله یا سوزی یاشار میرقصیدند در کنار سن چه عشوه ای ایشان میآمد آنوقت بعد از انقلاب تبدیل به چه موجود متدینی شد.در پزشکی در واقع پزشکان ما حرمتی برای این شغل قائل بودند اما من در این نظام پزشکی اینها را دیدم وچه رفتار انسانی با مریض هایشان داشتند.
امروز کاسبیشان شده و دکانی شده تجارتی مطلق بهر حال درود به روان این پزشکان باد.
یک فیلمی دیدم که خیلی جالب بود موقعی که خمینی هنوز در پاریس بود مصاحبه ای کرده که دیدگاهش نسبت به زن را بیان میکند و عجبا که ما نشنیدیم و ندیدیم او میگوید من میفهمم و میلیون ها زن و مرد ایرانی درک نمیکنند و نمیفهمند.من سید روح الله پر از عقده& من میفهمم.مرحوم شریعتمداری میدانست و می گفتند که چه در انتظارتان است اما بهشتی و مفتح و طالقانی نگفتند.
در هر حال خمینی اوریانا فالاچی را به حضور پذیرفت و داستانش با او شاهکار بود چون نوشابه دختر ایران بود با بزرگتر که حرف میزد با ادب حرف میزد، اوریانا فالاچی که ملاحظه نداشت، صادق قطب زاده و مرحوم یزدی هم نشستند نمیدانم بنی صدر بودند یا نه ولی مرحوم قطب زاده ترجمه را عهده دار بود.اینجا که خمینی سوار کار است اگر نوشابه حرف میزد آتشش میزدند . ولی خوشبختانه نوشابه نبود ، خلاصه ماهم یک گوشه ای نشسته بودیم، خانم اوریانا فالاچی گفت شما در پاریس صحبت از آزادی زنان کردید ولی امروز اینجا از این خبرها نیست ودیروز دوتن از خبرنگارهایی که بامن آمده بودند کتک زده بودند و حرفهای رکیک به آنها زده بودند ، شما چه اجباری دارید که میگویید خانمها باید به اجبار چادر سرشان بکنند نمیخواهند سرشان بکنند و گفت خانمهای ما خوشکل و مقبول هستند و مثل شما زشت نیستند شما بی ریخت هستید و کسی شما را نگاه نمیکند ولی خانمهای ما خوشکل هستند و این خانمها ناراحت هستند و دلشان نمیخواهد مرد هیز آنها را نگاه کند .
خود قطب زاده چقدر خجالت کشید و در ترجمه حرفها ، و اوریانا فالاچی هم گفت خوب پس من که زشت هستم کسی هم مرا نگاه نمیکند و چادرش را برداشت .، خمینی خیلی بی ادب بود و این ارث را به جا گذاشت.در مورد مصاحبه با وزیر وقت خارجه کویت هم همین بی ادبیها را انجام داد چرا چون کویتیها به او گفته بودند که تو نمیتوانی همینطور سرت را بیندازی پایین و بیایی داخل ، و او کینه آنها را بر دل داشت ،. از ابتدا همه چی دروغ و فریبکاری بود یکی از چیزهایی که مطرح میشد مسئله تکثر و تعدد فرزند بود آقای خمینی از روز اول شروع کرد که باید لشکر اسلام زیاد بشود و تا میتوانید بچه دار بشوید و میگفت ما باید در این مملکت بیست میلیون سرباز داشته باشیم از اول در مغزشان این چیزها میگذشت،.
خمینی نقشه داشت الارغم جنگ و همه ویرانی ها جمعیت کشور دوبرابر و نیم شد ، روزی که داشت میمرد دوبرابر شده بود و حالا زمان خاتمی ترسیدند و جلویش راگرفتند و مهندس بازرگان و دکتر بختیار این را هشدار دادند ،این اثرش ۵۰ سال دیگر ظاهر میشود زمانی که با قحطی آب روبرو شدید و خمینی نقشه دیگری داشت و باید لشکر اسلام زیاد میشد.امیدوارم خانواده ها درک کنند و برنامه ای که خمینی برای ایران داشت را درک کنند .در کشوری مثل ژاپن چقدر زیبا به این مسئله رسیدگی کرده اند.
هادی خرسندی عزیز این داستان علمدار خامنه ای را که نوشت خیلی قشنگ است خاطرات و یاداشت های وحید العظما را هم زیبا نوشته :امروز وارد که شدم آقا داشتند تو اطاق قدم میزدند و میگفتند مهدی بیا مهدی بیا ایران نشه ونزوئلا!!!! فهمیدم که شوخی میکنند ببینید این چیزهایی که احمدی نژاد در رابطه با ارتباطش با مهدی میگوید محمد رضا هم پنجاه، شصت سال پیش میگفت حالا این بچه لات کوچه پس کوچه های گرمسار بود و آن آقا شاهزاده تحصیل کرده سوئیس بود فکرم نمیکنم حضرت صائب به هیچکدام لطفی داشته باشند چون هیچکدامشان تا حالا نامه ای در چاه جمکران نینداخته اند.
در خبرهایی که توی هفته نگاه میکردم گزارشی بود که خود بنده در موقع چاپش دبیر سیاسی روزنامه اطلاعات بودم و گزارش که آمد اتفاقا برجسته اش کردم برای اینکه حاج مهدی عراقی که این را گفته بود و بعدا با پسرش ترور شد و اینها رفته بودند با حاج مهدیان در روزنامه کیهان نشسته بودند و حاج مهدیان روزنامه کیهان را بالا کشید داماد فلسفی بود و او به اطلاعات نظر دیگری داشت و اطلاعات را مسلمان میدانستند و فلسفی بهمراه دامادش حاج مهدیان آمد به روزنامه و گفتند روزنامه را به ما بفروشید و عناوین مسعودی و.... باشد ولی روزنامه در اختیار آقای خمینی بشد که مرحوم فرهاد خان هم گفتند نه خیر همچین چیزی نمیشود آقای حاج مهدی عراق به اتفاق چند نفر انواری و لاجوردی و حبیب مؤتلفه که همه در مجموعه آدمکش فداییان اسلام بودند مجموعه ای که از اخوان المسلمین مصر الهام گرفته بودند .
آقای عراقی آمدند و مصاحبه ای کردند همین راکه میگویم چاپ کردم من دیدم که این خیلی بکار میاید و مردم این راببینند ایشان گفت ما سه رای اعدام انقلابی را تنفیذ کردیم عبدالحسین هژیر ،سپهبد رزم آرا و حسنعلی منصور . واقعا رزم آرا یکی از افسران خوب نظامی ما بود و خیلی به او ظلم شد به هژیر هم ظلم کردیم . خوب که دقت بکنیم میبینیم ریشه این اسلامی که ما امروز گرفتارش هستیم آنا بود که این ریشه توک زد و از آنجا این آدمکشان و جنایتکاران بیرون آمدند.
آدمهایی مثل حاج جواد رفیق دوست و برادرش محسن که راننده خمینی از فرودگاه تا شهر بود . و به منزل حاج روغنی رفت و سپس به سمت بهشت زهرا رفت. وملت هم پشت سر ماشین آقای پسندیده میدویدند .همه اش فریبکاری و دغل بازی .و قول آب و برق مجانی و مسکن مجانی را میدادند.خمینی یک تیم دنبالش داشت و این تیم کسانی بودند که وقتی او میگفت این ملت شهید داده صف اول که از همین تیم بودند شروع به گریه میکردند و به صفهای بعدی منتقل میکردند.
این آقای دکتر مرندی مثل دکتر یزدی و دکتر ولایتی مجموعه هایی بودند که از امریکا تشریف آوردند به ایران و توی نخست وزیری چون عده زیادیشان با نهضت آزادی ارتباط داشتند. و واقعا بازرگان را دوست داشتند و منجمله آقای دکتر مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی دوره هشتم و نهم از تهران .در دور دوم میر حسین موسوی و هاشمی رفسنجانی وزیر بهداشت و آموزش پزشکی شد میگویند یکی از بهترین ها بوده است، و از دروغ بیزار بوده و به فرزنش هم گفته هیچگاه دروغ نگویید ،!!!
میگوید من در این چهل سال مثل خامنه ای ندیده ام ، !!!! خوب دروغ به این بزرگی؟؟ حقوق میگیرد و این حرفها را میزند
سرانجام به این خبر هم اشاره کنیم در مورد حاج عزت ضرغامی ، شما میدانید که من به او خیلی علاقه دارم!!!!؟؟؟
آدم حاج عزت باشد بعد اورا رئیس صدا و سیما بکنند و بعد معاون وزارت ارشاد در امور مطبوعات بکنندش. و حضرت آقا با روحانی در گیر شده در شورای انقلاب فرهنگی و روحانی از جلسه قهر میکند و بیرون میرود واین به گوش خامنه ای رسیده و روحانی هم گفته من دیگر در این جلسه نمی آیم و خامنه ای هم حاج عزت را توبیخ کردند و گوشش را پیچانده اند وگفتند چون حرمت رئیس جمهور را رعایت نکرده است.
در انتها نگاهی به رویدادهای مهم منطقه خواهیم داشت و توضیحاتی تقدیم حضورتان میکنیم.
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
Ali Haji
Fri, Feb 1, 6:09 PM (5 days ago)
to me
پنجره ای رو به خانه پدری جمعه ۱۲ بهمن
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم .
ابتدا اشاره ای به روزشمار انقلاب خواهیم داشت و از فریب و نیرنگ خمینی در ارتباط با آزادی زنان و ازدیاد جمعیت با شما سخن می گوییم. سپس نگاهی به مصاحبه دکتر مرندی خواهیم افکند و شما را از متن این مصاحبه آگاه خواهیم کرد. در ادامه از درگیری حسن روحانی و حاج عزت ضرغامی در جلسه شورای انقلاب فرهنگی شما را باخبر و توضیحاتی تقدیم حضورتان می نماییم . در انتها به منطقه خواهیم رفت و شما را در جریان آخرین اخبار و رویدادهای منطقه قرار خواهیم داد. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم . سپس همراه با شما خوبان به گفتگو با میهمان عزیز برنامه جناب آقای دکتر محسن سازگارا خواهیم نشست و با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت و نظر ایشان را جویا خواهیم شد.
دکتر نوریزاده: ما بحثی که در باره جبهه ملی داشتیم و دوستان جوانتر آمده اند و مورد توجه قرار گرفت و با توجه به اینکه هردوی ما با دوستان چپ ملی مان را داریم مثل چریکها ، حالا یک عده شان اکثریت رفتند در حزب توده نشستند ولی یک عده ای شان هم ننشستند و به مبارزه شان ادامه دادند و یادم هست اولین گروهی بودند که بر علیه حجاب اعتراض کردند و تظاهراتشان در میدان ژاله و طرف عین الدوله یادمان هست. آقای دکتر سازگارا چرا دوستان چپ ما از آن ادبیات دهه شصت بیرون نمی آیند چه عاملی باعث میشود؟ ببینید ملی مذهبیون تعدادی شان تغییر کرده اند بعضا نیروهای ملی تغییر کرده اند بعضا گرفتار بیست و هشت مرداد هستند حزب توده هم که خاوری را عوض کردند و لی هنوز برای استالین اشک میریزند و فکر میکنند انورخوجه بهترین رهبر بود. الان هم برای نوه کیم ایل سونگ دست میزنند . مشکل ما چیست ؟؟؟
دکتر سازگارا:خیلی بحث مهمی است بخصوص الان وقتش است بطور خلاصه برگردیم به ۱۱ بهمن سال ۵۷ من این اصطلاح را از دکتر طهماسبی قرض گرفتم که میگوید در ایران ما قبایل سیاسی داریم حرف بدی هم نیست و داخل گروه های سیاسی ما روابط قبیله گی حکمفرماست، بدین معنی که از این قبیله یکی در بیاید مرتد حساب میشود و داخل قبیله دیگری نمیتواند برود ما خلاصه آن انقلاب اگر ۵ تا قبیله سیاسی بگوییم در ایران هستند سلطنتی ها، ملی ها، چپ ها، مسلمان ها و احزاب چپ و ملی ما در کردستان قرار داشتند خلاصه سیاسی انقلاب آن بود که چهار قبیله متحد شدند علیه قبیله سلطنتی ها و وقتی هم که سلطنت را به زیر کشاندند خودشان دعوایشان شد برای اینکه هیچکس تئوری دموکراسی نداشت و راه حل اختلافات سیاسی از طریق دموکراسی جایی نداشت، و انقلابی گری و شور و انتقام و انتقام کشی ها حاکم بود. نتیجه اش هم این شد که مسلمانها از بقیه خشن تر، تئوری آدمکشی شان بیشتر و زورشان هم بیشتر بود و در دوسه ساله اول انقلاب سر بقیه را بریدند بخصوص چپ که نزدیکترین رقیب مسلمانان بود و مسلمانها خیلی چیزها را از روی دست چپ ها نگاه و کپی کرده بودند و انقلابی گری را یاد گرفته بودند انها را قتل عام کردند در سالهای ۶۰ و ۶۱ و ۶۲که تتمه چپ و چپ اسلامی مثل مجاهدین خلق راهم سال ۶۷ خمینی در زندانها کشت. خوب اون حادثه حادثه بدی بود و من همیشه به آن تعبیر میکنم که در پوشش رسیدن به مدرنیته و آزادی انقلاب اسلامی از اشتباهات فاحش ما بود .و الان چهل سال گذشته است مسلمان ها که قدرت را گرفتند شکست همه جانبه ای را خوردند آقای خامنه ای که سی سال است رهبر است هنوز در فضای جنگ سرد و انقلابیگری مانده است و فکر میکند هنر است که همان حرفهای چهل سال پیش را بزند بهر حال مسلمانان شکست خوردند و من یکبار با آقای حجاریان صحبت میکردیم چجور میشود یک عده حاکم در حکومت شکست بخورند و مفتضح بشود تئوری هایشان در عمل ، منتها بزور سرکوب و غیرو در سرجایشان مانده اند . الان دنیا عوض شده بلوک شرق بهم ریخته مارکسیست شکست خورد و اصل گلوبالیزیشن رسیده، نه آمریکا آمریکای ده ۶۰ و ۷۰ است و نه سرمایه داری آنجور افسار گسیخته مثلا ده بیست و سی میلادی که مارکس مطلب مینوشت، خیلی چیزها تغییر کرده است و همه باید در تئوریهایشان تجدید نظر کنند.الان همه تغییر کرده ایم سلطنت طلب هم سلطنت را فقط بصورت نمادین میخواهد چپمان حداکثر در حد سوسیال دمکرات های غربی مثل حزب سوسیالیست آلمان یا کارگر انگلیس نگاه میکند. و مسلمانمان هم دیگر از آن نگاه ولایت فقیهی و حداکثری عدول کرده بنابراین این باید بازتاب پیدا کند و در گروههای مختلف بازتاب پیدا کند من که از قبیله مسلمانها آمده ام بیرون، میتوانم بگویم حداقل بخشی از قبیله مسلمانها این کار را کرد آنچه در مرکز تحقیقات استراتژیک اتفاق افتاد یک کار تئوریکی بود که دید حداکثری به دین را به حداقلی تبدیل کرد البته تک ستاره ای مثل دکتر سروش هم داشت ولی یک کار جمعی بود وتوانست بجای یک قرائت ایدئولوژیک از اسلام که دکتر شریعتی شاخصش بود یک قرائت حداقلی ازدین و درواقع لیبرال و به نوعی که عقل حاکم بشود و جا برای مدرنیته باز بشود . این راه خودش را باز کرد اگر چه بعضی از مسلمانها حتی قشر دانشگاهی هنوز تغییر تئوریک نکرده اند.و بطور مثال دکتر بازرگان با انهمه اصرار بر آشتی دین و سیاست در آخر گفت دین برای این نیامده است و تغییر کرد اگر چه دوستانشان هنوز تغییری نکرده اند . مثلا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هنوز دوستان بنده در ده چهل و دکتر شریعتی به سر میبرند.
دکتر نوری زاده : این توقف یا این جمود مثل آقای بهزاد نبوی برای نمونه اینها را ناشی از یک نوستالژی باقی مانده ای که دلش نمی آید دست از آن بکشد به آن جوانی مفقود میدانند؟ این جوانی که نوستالژی اش را دارد و برایش مشکل است که اقرار به شکست بکند. واقعا بهزاد نبوی بدهکار به مردم ایران است و باید بیاید بگوید او توصیه کرد به آقای خاتمی که با طالبان همدست بشود و بسازد!!! و بعد به کجا میرسد که ۲۵ سال بعد جمهوری اسلامی با طالبان همدست میشود این شجاعت آقای سروش خیلی با ارزش است این آدمی که تئوری هایی که یک عمر مبلغش بوده زیر پا میگذارد و کنار میگذارد ..........
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
Ahmed Vahdat
AttachmentsFri, Feb 1, 8:36 AM (5 days ago)
to Ali, me
A Window to the Fatherland – Thursday 31 January 2019
We begin tonight’s edition of A Window to the Fatherland with Dr. Alireza Nourizadeh reading one of his poems from the book of his collected works.
Dr. Alireza Nourizadeh:
We continue the program with talking to our special guest of every Thursday, Dr. Mohsen Sazegara, for his views about the latest news of Iran and the region.
We begin by asking him why is that Iran’s left-wing organizations and activists have not changed their views and political outlooks that date back to three decades ago, despite the many social and political developments that Iran has gone through during the said period?
Dr. Mohsen Sazegara:
This is a very important debate as Iran faces many challenges for its future.
I have learnt from Dr Tahmasebi a phrase that in Iran we do not have political parties or groups, they are mainly political clans that are run on the principles of family interests.
This includes our monarchists, left-wingers, nationalists and even religious organizations.
It was the united front of these opposition groups that led to the downfall of the Shah’s regime but none had any idea or plan to bring democracy to Iran. All they did was cause havoc and take bloody revenge on the previous order under the pretext of revolutionary act.
The religious organizations were the most savage and brutal of these forces and murdered thousands of their opponents and purged all their allied political forces through executions and annihilation of them.
They even had no pity on the prisoners and the Mujaheddin Khalq and left-wing groups paid a very heavy price for these bloody purges.
We have come a long way since socialism and Marxism were the ideal of our young people and intellectuals and even the religiousgroups have lost some of their zeal and the way they look at the idea of a supreme leader dictating the policies of a country.
The hope is that after decades of bloodshed and failures we could manage to reconcile religion with politics and establish a liberaldemocracy for Iran. Although some groups like the Mujaheddin Of Islamic Revolution still live in the past.
پنجره ای روبه خانه پدری پنجشنبه ۱۱بهمن
این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم . سپس همراه با شما خوبان به گفتگو با میهمان عزیز برنامه جناب آقای دکتر محسن سازگارا خواهیم نشست و با ایشان در ارتباط با مسائل مهم داخلی و منطقه ای به تبادل نظر خواهیم پرداخت و نظر ایشان را جویا خواهیم شد. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.