در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با دکتر مهران براتی معاون سیاسی شورای گذار خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده نگاهی خواهیم داشت به جنایت های رژیم در سوریه و عراق و لبنان، سخنان بتول حسینی مادر دادخواه بهنام محجوبی، گفته های فرزند عبدالرسول مرتضوی جانباز زندانی، پیام کسری نوری از زندان، سخنان سارا فلاحی نماینده ایلام در تلویزیون صدا و سیما، گفتگوی قرائتی با علی رضوانی (بازجو خبرنگار صدا و سیما) و اعتراض بازنشستگان و کارگران در شیراز و در ادامه به دیگر مسایل روز ایران و منطقه نیز خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده ابتدا نگاهی خواهیم داشت به درگذشت حسین سردبیر (حسین سرفراز) و یاد و خاطرش را گرامی می داریم. در ادامه به تجمعات اعتراضی مردم به بی آبی، گفته های مجری برنامه تلویزیونی ترکیه درباره رژیم جمهوری اسلامی، فساد ولایی در مجتمع فولاد، فرق مغز متفکر و مغز مرتجع و دیگر مسایل روز ایران و منطقه خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
باتو بودن هم عذابی بود بی تو بودن هم عذابی بود… در سالهای عشق و جوانی و زیبائی شعر حسین سرفراز را بااشک و لبخند میخواندیم. حسین سردبیر تقریبا همه-مجلات را سردبیری کرد. روشنفکر ؛ تهران مصور … و رستاخیز و. که بلا رسید و قلم حسین را شکستند. تا لحظه آخرین دستانش در دستهای شهلا بود. و بعد پروازی بسوی خانه پدری تا داراب. به شهلا ، فرزندانش ، احمد جان بهارلو و اردلان جان سرفراز با همه دل و جانم تسلیت میگویم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده و همراه با محمدرضا شاهید نگاهی خواهیم داشت به مهمترین مسایل روز و آخرین تحولات برجام و در ادامه به گفتگو با آقای حمید آصفی روزنامه نگار و منتقد سیاسی خواهیم نشست، و پیرامون رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
ما هنوز ابراهیم گلستان را داریم / علیرضا نوری زاده
۱۰۰ سال واژه سادهای نیست؛ خاصه آنکه ۱۰۰ سال زندگی را در عرضش زیسته باشی. گلستان تکرارشدنی نیست.
علیرضا نوریزاده نویسنده و روزنامهنگار
پنج شنبه ۳ شهریور ۱۴۰۱ برابر با ۲۵ اوت ۲۰۲۲ ۱۲:۳۰
در میان همه آنچه در فردای خاموشی هوشنگ ابتهاج (ه الف سایه) نوشته شد، یادداشت عزیزانم جمشید برزگر و سپس امیر طاهری با تامل و دلنشینی، بهترین تصویرسازی از کوهی بود که دل با عشق و زیبایی داشت و سر با استالین و حزب توده. من ابتهاج را دوست داشتم؛ بهویژه آنکه دربارهام کاری سترگ کرد. روزی در حیاط رادیو در میدان ارگ بودم که صدایم کرد. گفت دیشب برنامهات را درباره امکلثوم شنیدم و تصمیم گرفتم کاری بزرگ را به تو واگذار کنم. ۲۶ سالم بود و تازه از انگلستان بازگشته بودم. در دفترش به من گفت که دلم میخواهد از ۳۰ آهنگساز بزرگ با حال و هوای شاعرانهات تجلیل کنی. یک برنامه هفتگی نیمساعته با عنوان «آهنگسازان ما».
برنامه را به این صورت ترتیب دادم که آهنگسازی از نوع یاحقی، تجویدی، خرم، ملک و… را دعوت میکردم. میآمدند و در اتاق فرمان مینشستند. بعد من در استودیو، گوشی بر گوش و اغلب با چشم بسته، ۱۲-۱۰ دقیقه درباره مهمانم سخن میگفتم و بعد، هوشنگ جان قانعی که رفت و گاه فریدون جان توفیقی که هزار سال بماند، مهمان را که اغلب اشک به دیده داشت، به استودیو میآوردند و گفتوگویمان آغاز میشد.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با دکتر محسن سازگارا خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با خانم لیلا حافظی – روان درمانگر خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده ابتدا نگاهی خواهیم داشت به برنامه پخش شده در صدا و سیما و نشان دادن آزادی دزدی در جمهوری اسلامی. در ادامه به مصاحبه علی فلاحیان با حسین دهباشی، اختلاس و فساد در فولاد مبارکه، گفته های شهید بهشتی، بد دهنی و فحاشی علی خامنه ای، درگذشت منوچهر اسماعیلی پیشکسوت دوبلاژ و دیگر مسایل روز ایران و منطقه خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده ابتدا نگاهی خواهیم داشت به دو ویدیو کلیپ و نفی خرافات توسط کودک ایرانی و عزاداری حسینی در خارج از کشور، سپس به جریمه های بی حجابی، سخنان خمینی درباره حقوق زنان ایرانی، گفته های طیب نیا وزیر پیشین اقتصاد، سخنان هاشمی رفسنجایی و رد اتهامات ترور افراد در کشورهای مختلف توسط جمهوری اسلامی و دیگر مسایل روز ایران و منطقه خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای حمید آصفی روزنامه نگار و منتقد سیاسی خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با دکتر محسن سازگارا خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
مرگ خامنهای و سه سناریو پیش رو / علیرضا نوری زاده
ولی فقیه ثالث، شورای نظامی سپاه، یا پهلوی سوم و ولیعهدی شاهدخت نور؟
علیرضا نوریزاده نویسنده و روزنامهنگار
پنج شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ برابر با ۱۸ اوت ۲۰۲۲ ۸:۱۵
ساعاتی پس از مرگ خامنهای، میلیونها ایرانی در شهرهای بزرگ به خیابانها میآیند و شعار مرگ بر ولایت فقیه سر میدهند.سایت خامنهای
سرنوشت نسل ما و نسلهای پس از ما در گرو یکی از سه سناریو زیر است که یکی با حمایت روسیه، دومی با توپ و تانک و مسلسل، و سومی با اراده ملت و قیام ملی، یا ما را یا به پگاه روشن آزادی خواهند برد یا به عهد سیاه استبداد نظامی با دایرهای محدود از آزادیهای اجتماعی یا سناریو سوم که استبداد و ارتجاع، تخلف و تبعیض نژادی و مذهبی و جنسیتی عمدهترین نشانههایش خواهد بود.
این سناریوها سرنوشت نه یک نسل، بلکه سرنوشت نسلهای بسیاری را ترسیم خواهند کرد. بگذارید تکتک این سناریوها را بدون ارائه درصد آماری بخت هر کدام، برایتان تصویر کنم.
سناریو اول
یک روز زمستانی با تدارکاتی که از ماهها بعد از متاستاز [گسترش بیماری سرطان] در اعضا و جوارح سید علی الحسینی ترتیب داده شد، حداد عادل در اتاق پیشدری بیت به همراه مجتبی و مصطفی و علیاکبر ولایتی مشغول نوشتن اطلاعیه رحلت نائب امام زماناند. مسعود و میثم به همراه صادق خرازی و سید ابراهیم رئیسی به مشهد رفتهاند تا به اتفاق علمالهدی، مقبره ولی فقیه ثانی را برای مراسم تدفین آماده کنند. علیاکبر ولایتی قبل از این جلسه، پنهانی با سفیر روسیه ملاقات کرده و ضمانتهای لازم را گرفته است.
حداد عادل به اتفاق علیاکبر ولایتی اطلاعیه را مینویسد: «بسمالله الرحمن الرحیم، انالله و انا الیه راجعون. از آنجا که جامه مرگ پوشیدنی و شربت لقاءالله نوشیدنی است، با قلبی شکسته و روحی آزرده عروج ملکوتی رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله امام سید علی حسینی خامنهای را به اطلاع مردم شهیدپرور سرفراز ایران اسلامی و امت وفادار و عاشق ولایت میرساند…»
هرجور شده آقای بابان را پیدا میکنند که اعلامیه را بخواند. بهروز رضوی با همه وعدهوعیدها راضی نمیشود و ثناگوی طالقانی، مرثیهخوان سیدعلی نمیشود. در فاصله چند ساعت، شهرها سیاهپوش میشوند. صداوسیما پیام تسلیت ولادیمیر پوتین، بشاراسد، امیر قطر، ملا آخوند طالبانی و تنی چند از رهبران عراق را به همراه آه و ناله حسن نصرالله و عبدالملک حوثی، اسماعیل هنیه، زیاد نخاله و شماری از سرسپردگان ولایی پخش میکند و به اطلاع امت همیشه در صحنه میرساند که نماینده ویژه رئیسجمهوری بورکینافاسو و جمهوری اریتره برای خاکسپاری «پیکر مطهر امام خامنهای» پسفردا جمعه به تهران و سپس مشهد مقدس سفر خواهند کرد. ساعت ۸ صبح فردا پنجشنبه مجلس محترم خبرگان برای گزینش مقام معظم رهبری به ریاست حضرت آیتالله سید احمد خاتمی که در دوران نقاهت آیتاللهالعظمی احمد جنتی ریاست خبرگان را عهدهدارند، تشکیل جلسه خواهد داد.
گزارش زنده صداوسیما
توجه! توجه! هموطنان عزیز هماکنون همکار ما برادر زینعلی غاصبالکرسی گزارش زندهای از مجلس محترم خبرگان به اطلاع دلهای عزادار و چشمان گریان میرساند (صدای هقهق برادر زینعلی به همراه نالههای خواهر الهام چرخنده فضا را تسخیر میکند). برادر زینعلی سرانجام اعلام میکند با توجه به وصیت «مقام معظم رهبری» و اظهارات حضرت حجتالاسلاموالمسلمین سید حسن خمینی، مدظلهالعالی، که فرمودند حضرت امام، نورالله مضجعه، در زمان کودکی او و حضرت حجتالاسلاموالمسلمین سید مجتبی حسینی خامنهای، هر بار آنها را مشاهده میکردند با لبخندی توام با تحسین میفرمودند: «حسن جان! این سید مجتبی مثل پدرش فره الهی دارد.» و اینکه امام میدانستند که فرزند خلف مقام معظم رهبری راحل رهبری انقلاب را پس از رحلت والد معظمشان عهدهدار خواهند شد، سرانجام از ۸۴ نماینده خبرگان، ۸۲ تن حضرت حجتالاسلاموالمسلمین سید مجتبی خامنهای را به رهبری برگزیدند.
باقی حکایت هم معلوم است؛ ادامه استبداد و ارتجاع و عزلت ایران و البته عشوههای آشکار و پنهان ولی فقیه ثالث برای دولت علیه روسیه و اعلان تاسیس سلسله جلیله حسینی الی ظهور المهدی.
سپاه؛ مرحله آمادهباش
سیدعلی خامنهای برخلاف خمینی که تا آخرین لحظه عمر بر تودهها و جاذبه مذهبی و شخصیت خود تکیه داشت، چون نه جایگاه دینی و انقلابی خمینی را داشت و نه از نظر شخصیتی اعتمادبهنفس خمینی و قدرت و جاذبه او دارا بود، تکیهگاه خود را بر دو محور امنیتی و نظامی قرار داد. ورود دو تن از معاونان وزارت اطلاعات (محمدی گلپایگانی و اصغر حجازی) به دفتر رهبری و اعطای بالاترین مقامها به آنان نخستین نشانههای تغییر تکیهگاهها با رفتن خمینی و آمدن خامنهای بودند.
رهبر جمهوری اسلامی که در دوران نمایندگی خمینی در وزارت دفاع و سپس دوران ریاستجمهوری با ارتشیها روابط نزدیکی برقرار کرده بود و شماری از ارتشیها از قبیل علی صیاد شیرازی، قاسم علی ظهیرنژاد، حسنی سعدی، علی شهبازی، محمد سلیمی و… با او روابطی بسیار نزدیک داشتند، در مقام «ولایت عظما»، در چرخشی ۱۸۰ درجهای، به سپاه دل بست و به تحبیب و تقدیر از فرماندهان سپاه پرداخت.
در این مرحله، مرتضی رضایی، محسن رضایی، محمدباقر ذوالقدر، غلامعلی رشید، علیرضا افشار، سیفاللهی، ایزدی، حسین علایی، احمد وحید و احمدی موسوی در کنار سرلشکر بسیجی دامپزشک فیروزآبادی و کمی دیرتر سرلشگر محمد باقری در جایگاه فیروزآبادی و علی شمخانی- که اولین سپاهی بود که با درجه دریاداری فرماندهی نیروی دریایی ارتش را عهدهدار شد- و در مرحله بعد از انتخاب رفسنجانی در دوره دوم ریاستجمهوریاش، قالیباف و سردار حجازی، فرمانده بسیج، و قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، به جمع حاضران جلسات پنجشنبهشب خامنهای پیوستند؛ جلساتی که در ساعت آخر، با خروج غیرنظامیها و پیوستن چند چهره امنیتی (سعید امامی، مصطفی پورمحمدی و اصغر حجازی و بعد از جریان قتلهای زنجیرهای و از بین رفتن سعید امامی، یکچند دری نجفآبادی و جواد آزاده و سپس ایروانی و محسنی اژهای و البته مجتبی خامنهای و محمدی گلپایگانی) بهمرور عنوان «اتاق فکر رهبری» به آن اطلاق شد.
بعد از جنگ و مرگ خمینی و صاحب درجه و لقب تیمساری شدن حدود ۹۰ تن از فرماندهانش و بالا گرفتن کار اطلاعات سپاه با همدلی و همکاری کامل علی فلاحیان، وزیر سابق اطلاعات، سپاه و ارگانهایش با ماموریتهای تصفیه سران و فعالان اپوزیسیون در خارج که به دست عوامل سپاه قدس و اطلاعات سپاه صورت گرفت، میخ خود را بر زمین کوبیدند.
بدون نفی نقش هاشمی رفسنجانی در روند سرکوبها و قتلها در داخل و خارج ایران، امروز کاملا آشکار شده است که سپاه و دستگاه اطلاعات آن در قتل زندهیاد دکتر عبدالرحمن قاسملو که در حال مذاکره با نمایندگان رفسنجانی بود و دکتر شاپور بختیار، در شرایطی که فرانسوا میتران، رئیسجمهوری فرانسه، برنامه سفر خود به تهران را اعلام کرده بود، بدون مشورت با رئیسجمهوری وقت و با اذن مستقیم رهبر عمل کرد و بعدها- طبق اعترافهای سعید امامی و اکبر خوشکوشک و مرتضی قبه- مشخص شد فلاحیان که ظاهرا خود را بیاطلاع نشان داده بود، در تمام مراحل طرحریزی و اجرای ترورهای اشارهشده، مشارکت مستقیم داشت.
طرح دیگری که اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات بدون اطلاع دولت انجام داد و رفسنجانی نیز بعد از قتلهای زنجیرهای به آن اشاره کرد، موضوع انتقال یک خمپارهانداز بزرگ به بلژیک برای ارسال آن به آلمان یا فرانسه با هدف حمله به ستاد مجاهدین خلق بود.
بعد از دوم خرداد، فرماندهی سپاه که با شگفتی، رای دادن ۹۰ درصد از سپاهیان به نفع خاتمی را شاهد بود، در برابر ملامت و توبیخ خامنهای به فکر چارهجویی افتاد و با این تصمیم که زمان ورود سپاه به میدان سیاست و تشکیل یک بازوی مردمی قدرتمند که بتواند در کارزارهای سیاسی نظرهای فرماندهی و رهبری را عملی کند، فرا رسیده است، همزمان با بایکوت محسن رضایی توسط خاتمی و اصلاحطلبان، او را از فرماندهی سپاه کنار گذاشت و جایش را به یحیی رحیم صفوی داد که هم در میان بچههای سپاه از رضایی محبوبتر بود و هم حساسیتهایی که درباره محسن رضایی وجود داشت، در رابطه با او، به چشم نمیخورد. بعد از او، جعفری فرمانده سپاه شد و بعد حسین سلامی معروف به «حسین خرفت».
در خصوص بازوی مردمی پرتوان (بسیج)، فرماندهان سپاه در هماهنگی با حسن فیروزآبادی و محمد باقری و غلامعلی رشید و عبدالله نجفی در ستاد کل نیروهای مسلح، نخست با برگزاری دورههای آموزش سیاسی و امنیتی، بخشی از نیروهای کادر بسیج را برای ایفای نقش تازه خود آماده کردند. بخش دیگری از بسیجیها هم در مرحله بعدی بهعنوان زنبورهای کارگر کندوی قدرت در دو نقش سرکوبگر و وحشتآفرین سیاهی لشکر قدرت ظاهر شدند.
سناریو دوم
با این پیشینه، ظهر روزی زمستانی با اعلام خبر رحلت «مقام معظم رهبری»، پیش از تشکیل جلسه خبرگان اطلاعیهای از صداوسیما پخش میشود و همزمان، واحدهای سپاه مراکز حساس از جمله مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان، ریاست جمهوری، صداوسیما و ۵۰ مرکز مهم سیاسی، نظامی، اقتصادی و تبلیغاتی و مذهبی را در تهران، قم، مشهد و… تحت کنترل میگیرند.
اطلاعیه کموبیش به این شرح است: ملت قهرمان ایران! در این شرایط حساس که با رحلت حضرت آیتالله سید علی خامنهای دستهای خیانت از آستین سرسپردگان بیگانه بیرون آمده، فرزندان غیور و وطنپرست شما در سپاه پاسداران که مراتب اخلاص و ایثار خود را در دفاع مقدس به وجه احسن آشکار کردهاند و طی ۴۵ سال گذشته، با ازخودگذشتگی و به گوش جان شنیدن سخن حضرت فردوسی که «چو ایران نباشد تن من مباد»، برای آنکه ایران ایرانستان نشود، در نشست بامداد امروز شورای انقلاب، تا تشکیل مجلس موسسان و انتخابات آزاد مجلس شورای ملی، تصمیمهای موقت زیر را اتخاذ کردهاند:
الف- شورایی متشکل از فرماندهان نیروهای مسلح به ریاست سپهبد غلامعلی رشید برای یک سال امور کشور را عهدهدار خواهد شد.
ب- از آنجا که مبنای سیاست ما بیطرفی و آشتی با جهان است، علاقه خود را برای تجدید رابطه با ایالات متحده و کلیه همسایگان اعلام میداریم.
ج- فعلا برای یک ماه، وضع فوقالعاده در کشور برقرار است. پیکر آخرین رهبر انقلاب فردا صبح بنا به تقاضای فامیل محترمشان، در مشهد مقدس به شکل خصوصی به خاک سپرده خواهد شد.
د- شورای انقلاب سپهبد عطاءالله صالحی را بهعنوان فرمانده نیروی مشترک سپاه و ارتش، دریادار علی شمخانی را بهعنوان نخستوزیر موقت، سرلشکر یحیی رحیم صفوی را بهعنوان رئیس صداوسیما برگزیده است؛ سایر انتصابها را دریادار علی شمخانی اعلام خواهد کرد.
ه- با توجه به علاقه ملت ایران به پرچم سهرنگ شیروخورشیدنشان، از این پس این پرچم جاودانه نماد دولت ملی موقت ما خواهد بود. پاینده ایران و ملت ایران!
امضا: سپهبد غلامعلی رشید، رئیس شورای انقلاب
سناریو سوم
ساعاتی پس از مرگ خامنهای، میلیونها ایرانی در شهرهای بزرگ به خیابانها میآیند و شعار مرگ بر ولایت فقیه سر میدهند. سپاه با نقشههایی که کشیده است، در مرحلهای، رویاروی مردم قرار میگیرد اما ساعتی بعد، با ورود ارتش به صحنه و پیوستن شمار کثیری از واحدهای سپاه به ارتش، وضع دگرگون میشود. مردم با حمایت ارتش، صداوسیما را تسخیر میکنند. نخستین اطلاعیه شورای ملی ایران آزاد را خانم فاطمه سپهری از رادیو قرائت میکند. شورا با حمایت از نظام پادشاهی مشروطه، از خاندان پهلوی میخواهد هرچه زودتر به میهن بازگردند. (رویایی به نظر میرسد اما آیا پیروزی خمینی هم یک وهم نبود که تحقق یافت؟)
دو ماه پیش که شاهزاده رضا آن پیام جانانه را داد و بعد، در سالروز مشروطیت، با استناد به کتاب «مشروطه ایرانی» محقق فرزانه، دکتر ماشاءالله آجودانی، آشکار کرد که همه آرزویش تحقق خواست سوم مشروطهخواهان یعنی دموکراسی است، عدهای از آنها که هویتشان با کینهجویی از پهلویها عجین شده است، در ذهنهای خالی خود صدای پای فاشیسم را شنیدند و ۲۳.۵ فرد در شش حزب واهی، از یاد بردند که ملت فریاد میزند: «رضا شاه! روحت شاد!» و کسی را با پدربزرگ و شوهرعمه جان آنها کاری نیست.
دو تصویر سناریو اول و دوم را دیدید. حالا تصویر سناریو سوم را هم ببینید. شهبانو فرح از هواپیما پیاده میشود. صدها تن از شخصیتهای برجسته ایران از زن و مرد در فرودگاه مهرآبادند. شاهزاده رضا پهلوی و خانوادهاش به همراه خواهرش، به سوی استقبالکنندگان میرود که پیشاپیش آنها خانم فاطمه سپهری قرار دارد. شهبانو و نوادگانش او را میبوسند. شورای موقت اداره کشور تا تشکیل مجلس موسسان قدرت را به دست میگیرد. گارد نظامی سرود «ای ایران» را مینوازد و سه فرمانده ارشد ارتش و دو فرمانده سپاه خوشامد میگویند.
در نخستین اطلاعیه شورا که فریدون فرحاندوز و آذر پژوهش قرائت میکنند، برابری ایرانیان فارغ از نژاد و تیره و مذهب و جنس، اعلام میشود. انوشیروان کنگرلو بیانیه دعوت از همه ایرانیان برای بازگشت به کشور را از صداوسیما قرائت میکند و مهندس رضا قطبی میپذیرد که برای یک سال حکومت موقت، سرپرستی صداوسیما را عهدهدار شود.
من جز این سه سناریو پیش رو چیزی نمیبینم و سومی را انتخاب میکنم. گزینه شما را نمیدانم!
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با خانم فاطمه سپهری فعال سیاسی خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده نگاهی خواهیم داشت به رویدادهای مهم ایران و منطقه از جمله رفتار ناشایست با مسافران پرواز تهران-نجف، توجیه جنایت علیه سلمان رشدی در نیویورک توسط رژیم جمهوری اسلامی، گفته های حسین امیرعبداللهیان در توجیه و توضیح مواضع ولایت فقیه در مذاکرات برجام، پایان حکومت جمهوری اسلامی در برنامه هسته ای و مقایسه آن با کشور لیبی در زمان قذافی، نگاهی به فیلمی کوتاه از زندگی علی خامنه ای و دلیل بازداشت مصطفی تاجزاده و سخنان فخرالسادات محتشمی پور همسر وی. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده نگاهی خواهیم داشت به رویدادهای مهم ایران و منطقه از جمله حمله به سلمان رشدی در نیویورک، پیام خانم فاطمه سپهری در ارتباط با فرمان قتل سلمان رشدی توسط خمینی، فتوای خمینی و خامنه ای درباره اعدام سلمان رشدی و گزارشی از حمله به سفارت انگلیس در ایران. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با دکتر مهران براتی معاون سیاسی شورای گذار خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
مرجعیت و سیادت، دو قربانی بزرگ انقلاب / علیرضا نوری زاده
با غیبت لامحاله آیتالله سیستانی بهعنوان مرجع اعلا، آیا مرجعیت با آخوندهای درجه دو ادامه خواهد یافت؟
علیرضا نوریزاده نویسنده و روزنامهنگار
پنج شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ برابر با ۱۱ اوت ۲۰۲۲ ۱۳:۱۵
پیش از انقلاب سید روحالله خمینی، جایگاه مرجعیت در بین شیعیان بسیار والاتر از مثلا جایگاه پاپ اعظم بین پیروان مسیحیت و مذهب کاتولیک بود؛ چون پاپ را عدهای از کاردینالهای عضو شورای عالی واتیکان با مرگ یا کنارهگیری پاپ اعظم برمیگزیدند؛ در حالی که مراجع شیعه با پذیرش عامه و میزان مقلدان اعتبار مییافتند.
بدیهی است آن که مرجعیت تام پیدا میکرد، مثل سید ابوالحسن اصفهانی و آخوند نایینی و خراسانی در عراق و بروجردی و شریعتمداری و گلپایگانی و مرعشی نجفی و حاج آقا حسن قمی در ایران، علاوه بر اعتبار نزد مومنان و مقلدان، نزد حکام نیز منزلت ویژهای داشت.
عمامه سیاه و عنوان سیادت نیز جایگاه مرجع سید را والاتر از مرجع عام (عمامه سفید) میکرد. عمامه سیاه، شال سبز و لقب «سید» برای دارنده آن نزد مردم عامی هم نوعی تمایز ایجاد میکرد که نظیر آن در کمتر جامعهای نمود دارد. در جوامع اهل سنت، آخوند کارمندی در خدمت دولت و اوقاف است و در مغرب و یمن و بهطور محدودی در مصر که علویها و سادات نیمچه اعتباری دارند، هیچگاه این اعتبار در حد آنچه سادات در ایران- حداقل از زمان صفویه به بعد- صاحب شدند، نبوده است.
فرقههای صوفیه در جهان عرب بهویژه مصر، برای مشایخ خود کرامات قائلاند. بعضی از این مشایخ که در اهل سنت ایران نیز در نمونههایی چون مشایخ نقشبندیه (که در سرتاسر جهان اسلام پیروانی دارند) آنها را میبینیم، با آنکه نسبشان به اهل بیت میرسد، این ارتباط هرگز تمایزی به آنها نمیدهد. هاشمیها در اردن و علویها در مغرب (سلسله پادشاهی) نیز با اهل بیت مرتبط یعنی سیدند؛ اما این سیادت در سلسله مراتب مذهبی، جایگاه خاصی به آنها نداده است. سادات افغانستان نیز تنها در حوزه روستا و بین عوام شیعه اندک اعتباری دارند.
با این همه، اگر به تاریخ سلالههای سرشناس روحانی در عراق نگاه کنیم، مراجع بزرگی را میبینیم که از سادات نبودند اما جایگاهشان به هیچ روی فرودستتر از جایگاه مراجع عمامه سیاه یا سید نبود. تنها در ایران است که صفویها با جامه مقدس پوشاندن بر قامت هر آنکه ادعا کرد علوی و منتسب به خاندان نبوت و اهل بیت است، از یک سو با یک حکایت جعلی خود را به سادات وصل کردند (شیخ صفیالدین اردبیلی جد شاه اسماعیل از مشایخ سرشناس اهل سنت بود و هرگز ادعای سیادت نداشت) و از سوی دیگر، دکان پررونقی را گشودند که تا امروز برای صاحبان و کارگزاران و حتی جاروکشهای آن آب و نان فراوانی داشته است.
در این نوشته، نخست به این سوال پاسخ میدهم که آیا سیادت فضیلت است؟ و اگر چنین است، حکم افرادی که خود را منتسب به خاندان نبوت و اهل بیت میدانند اما فجیعترین جرائم را مرتکب میشوند، انواع رذائل را در کارنامه اعمالشان دارند و اصولا به هیچ اصل اخلاقی و دینی پایبند نیستند، چه خواهد بود؟
سید احمد خاتمی، عضو خبرگان و امام جمعه موقت پایتخت، علمالهدی، پدرزن ابراهیم رئیسی و عضو خبرگان و نماینده رهبر جمهوری اسلامی، و سید حسین موسوی تبریزی که اخیرا مدعی شد در کشتارهای ۶۰ و ۶۷ نقشی نداشته است، همگی از ساداتاند. لابد شجرهنامه قرص و محکمی هم دارند و مرحوم حاجآقا شهاب مرعشی نجفی که استاد علم انساب بود، نیز احتمالا شجره طیبه خاندان آنها را یافته و ثابت کرده است که ۳۵ پشت آنها به امام جعفر صادق میرسد.
در مقابل، مرحوم شیخ حسینعلی منتظری به قول شایع «عام» بود، عمامه سفید بر سر میگذاشت و پدر و جد و نیای بیستم او نیز از عالمان دین نبودند و در نجفآباد زراعت میکردند. من پدر آقای منتظری را اوایل انقلاب دیدم و با او مصاحبهای هم کردم که همان زمان منتشر شد. پیرمردی خوشرو و بامزه بود که در ۷۵ سالگی صاحب فرزندی شده بود. زمینی داشت و زراعت میکرد. گاهی عمامهای هم بر سر میگذاشت و در روستا روضه میخواند. من این منتظری را هزار بار باشرفتر، متدینتر و انسانتر از سید احمد خاتمی میدانم که خود را ذریه زهرای مرضیه میداند و اسم فاطمه که میآید، اشک تمساح هم میریزد.
این سادات جور در طول دو سه قرن اخیر ضربههای سنگینی به وطن و مردمان ما وارد کردهاند. سه تن از آخوندهایی که علیه روسها حکم جهاد دادند و عباس میرزای بیچاره را به نبردی نابرابر مجبور کردند و ۱۷ شهر ایران را به روسها بخشیدند، از همین سادات اصیل بودند که مو لای درز انتسابشان به خاندان نبوت نمیرفت.
وقتی پسر نوح نبی با بدان مینشیند و خاندان نبوتش گم میشود، آیا مردک آدمخواری را که عمامه سیاه بر سر گذاشته و مدعی است ۳۶ پشتش به حسین بن علی میرسد اما عملکردش ۱۰۰ درجه بدتر از حرمله است، باید همچنان بهصرف سیادت و عمامه سیاه مقدس بدانیم و اطاعتش را واجب فرض کنیم؟
در روایات مربوط به اهل بیت، اسماعیل را داریم که به ادعای راویان مورداعتماد شیعه به علت شرابخواری از امامت معزول شد؟ و مگر حسن مثنی و علویان طبرستان را نداریم که برخی به علت آدمکشی و پرخوری و شهوترانی منفور عموم بودند؟ تازه آنها که سید اصیل بودند و با چهار پشت به امام دوم و یا سوم میرسیدند.
تا پیش از صفویه، اگر مردم برای علویان و سادات اعتباری قائل بودند، بیشتر به علت تمرد آنها از خلفای مقیم بغداد بود؛ بعد هم که بساط عثمانیها پهن شد، عداوت جنبه ملی بین آل علی و آل عثمان پیدا کرد. صفویه فرهنگی را در جامعه ایران رواج دادند که ۱۰۰ سال پس از سرنگونی آنها به دست محمود افغان تبعه ایران، هر روز سیدی در گوشهای از ایران مدعی انتساب به صفویه میشد و فتحعلیشاه قاجار، خاقان قدرقدرت، نیز مجبور بود رعایت هر سید جلنبری را که ادعای ولایت داشت، بکند و خود را مکلف و معین از طرف او بخواند.
قصه سادات و صفویها به اینجا ختم نمیشود. سید بهبهانی در صدر مشروطیت، در اندیشه شاهی بود و بارها پرسید که صفویه جقه شاهی را کجای عمامهشان میزدند. یک کارآموز مدرسه صنعتی به نام میرلوحی، با «نواب صفوی» خواندن خود، چند سالی فتنهای گران در ایران به پا کرد و با ترور دولتمردان سرشناس از جمله رزمآرا و هژیر و احمد کسروی، متفکر آزادیخواه، رعب و وحشت بسیار در دلها برانگیخت و اگر همدلی و همراهی مرجعیت وقت، مرحوم حاج آقا حسین بروجردی، با حکومت نبود، چه بسا داستان تلخ سال ۱۳۵۷ در دهه ۳۰ خورشیدی رخ داده بود.
خمینی هم سید بود؛ آن هم از سادات کشمیری. تامل کوتاهی در تاریخ ایران روشن میکند که از زمان شاه اسماعیل صفوی تاکنون هیچ زمامداری به اندازه او آدم نکشت. آن وقت عدهای امروز به مزار او میروند و دخیل میبندند که بیمارشان شفا یابد یا وضع مالی بد آنها بهتر شود. آن که در حیاتش ویران کرد و کشت، در مماتش چگونه عامل بهبودی و سلامت و رفاه و آبادانی خواهد شد؟
سید و غیرسید اگر جرمی مرتکب شد، حق مردم را خورد، به عرض و ناموس مردم تجاوز کرد، مصالح ملی را فدای مطامع خود کرد، مجرم است و باید او را محاکمه کرد. دستوبالتان نباید بلرزد که چون طرف سید است، اگر به او آزاری برسد، حضرت عباس غضب میکند و امام زمان ظهورش را به تاخیر میاندازد. حتی محمدرضا شاه نیز چنین گمانی داشت. تیمسار اویسی دو بار، تیمسار مقدم یک بار و سرانجام مارانش، رئیس اطلاعات فرانسه، به او گفته بودند که میشود کلک خمینی را بهراحتی کند؛ اما او پاسخ داده بود که مگر میشود سید را کشت؟
این باور واقعا ما را بدجور گرفتار کرده است و با آنکه علوی امروز شال فلسطینی بر گردن میاندازد و رذلترین افراد را به عنوان مسئولان عالیرتبه نظامش معرفی میکند، هنوز هم هستند کسانی که برای توجیه بندگی و سرسپردگی و اطاعت خود، سیادت او را بهانه میکنند.
در طول چند هفته اخیر شاهد بودیم که در دو سوی معرکه، دو سید یکی با عمامه و دیگری با شال سبز میداندار صحنه بودند. خامنهای سید است و میرحسین موسوی نیز ردای سیادت بر تن دارد. اما انتساب به اهل بیت مانع از آن نشد که حسین بازجو (شریعتمداری)، یار و مشیر و مشاور رهبر و همپیاله شربت کوکنار، موسوی را عامل آمریکا و داعش و منافق و مفسد نخواند.
تردیدی ندارم که پیامد رویاروییهای اخیر چنان خواهد بود که دیگر کسی با دو متر چلوار سیاه بر سر و یک لقب سید در پیش نام که تا امروز ادعای متمایز بودن از دیگران را به یک اصل مسلم در جهان تشییع تبدیل کرد، قادر باشد معرکهگیریاش را ادامه دهد. این باور عام در سالهای اخیر هر روز کمرنگتر شده است.
در انگلستان، لردها و ارلها و شاهزادگان اصیل بسیارند اما هیچکدام به دلیل انتساب خود مصونیت ندارند. در دیگر نقاط جهان نیز وضع درباره خاندانهای اصیل یا «نوبل»(اشراف) و ریشهدار کموبیش همین گونه است. تنها در ایران و تا حدی عراق است که این بساط سیادت برای یک عده آدم جائر (ستمکار) و محتال (حیلهگر) قداست ایجاد کرده است.
در طول ۴۴ سال گذشته، چند سید جائر و آدمخوار دیدهاید که برخی هم از جمله شکنجهگران بیرحم زندانهای ولی فقیه اول و دوم بودهاند؟ اصولا لقب سید بین «اطلاعاتیها» لقب متداولی است و «بازجوی عزیزِ» زندهیاد سعیدی سیرجانی نیز از سادات اصیل بود.
اینها را نوشتم تا به این نکته برسم که «جناب آقای سیدعلی بن جوادالحسینی الخامنهای» با عمامه سیاهش هیچ مزیتی بر دیگر حکام جور ندارد و عملکردش طی ۳۴ سال گذشته (دوران ولایت) به صورت عام و در چند هفته اخیر به وجه خاص، جایگاه او را در کنار جباران عهدشکن و سرکوبگر تاریخ تثبیت کرده است. از این پس، حتی آنها که با سخنان او و روضه اخیرش به گریه افتادند و گاه از سر ریا و شماری از سر صدق بر سر و روی کوفتند، باید بدانند که نه تنها مقام ولایت قدسیتی ندارد، بلکه با عملکرد خود بر هرچه قداست است، مهر باطل زده است.
یادمان نرود اصغر حجازی و آقا مجتبی و سعید مرتضوی نیز سیدند. البته ناسیدهایشان عملا بهتر از سیدها نبودهاند؛ اما حداقل ادعای اتصال به خاندان اهل بیت را ندارند.
مهندس بازرگان بر این باوربود که مهمترین قربانی انقلاب اسلام است. مرحوم آیتالله شریعتمداری هم تشییع و مرجعیت را قربانیان اصلی انقلاب خمینی میدانست. امروز نه مرجعیت اعتباری دارد و نه سیادت جایگاهی ویژه. با غیبت لامحاله آیتالله سیستانی در آیندهای نه چندان دور- با توجه به سن ایشان- مرجعیت عامه و اعلا نیز به خاک سپرده خواهد شد و آخوندهایی که لقب عظما را برای خود منظور میدارند، لقب صغری نیز نصیبشان نخواهد شد.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با دکتر محسن سازگارا خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای سعید حافظی روزنامه نگار خواهیم نشست، و در ارتباط با داستان متروپل و دیگر رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای محمدرضا شاهید روزنامه نگار خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده نگاهی خواهیم داشت به رویدادهای مهم ایران و منطقه از جمله حضور احمدی نژاد در مراسم عاشورا و گرفتن عکس یادگاری با زنان بدحجاب، حضور محمدرضا گلزار در مراسم محرم، گفته های یک شهروند در ارتباط با روایت های دروغ ملاها درباره عاشورای حسینی، گفتگوی آموزشگاه توانا با خانم پروین شاعرزاده درباره مشکلات بهاییان، سخنان یک شهروند بهایی محروم از تحصیل، پخش فایل صوتی تکان دهنده جعفر پناهی فیلمساز سرشناس از زندان اوین و مذاکرات وین. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای دکتر کاظم کردوانی نویسنده و جامعه شناس خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
خامنهای و عاملش نوری المالکی منفورترینها / علیرضا نوری زاده
امروز خامنهای منفورترین شخصیت غیرعراقی در این کشور است
علیرضا نوریزاده نویسنده و روزنامهنگار
پنج شنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ برابر با ۴ اوت ۲۰۲۲ ۷:۱۵
تقریبا ۲۰ متر مانده به مکتبهالاسد، چند دکان پارچهفروشی با طاقهطاقه چادرهای کرپدوشین، چند تسبیح و انگشترفروشی، یک قنادی، دکان حاج مهدی کبابی، دکان فستق شامی (پسته و بادام) و بستنی شامی یک گوشه از این بازارچه را تشکیل میدادند. در دورانی که رفتوآمد به سوریه برای ایرانیها ممکن بود، این قسمت شلوغترین بخش بازارچه بود. دریغا که ایرانیها، این زوار برجسته و سخاوتمند عتبات و شام و حجاز در روزگار شاه، در عهد ولایت فقیه به روزی افتادند که دمپایی پلاستیکی و پسته و حلقه ازدواج و … میفروختند تا چند لیره بیارزش سوریه به دست بیاورند.
در این میان، یک مغازه پارچهفروشی با چند صندلی لهستانی قدیمی پاتوق عراقیهای شیعه مخالف صدام بود. صاحب دکان از بچههای کاظمین و شاگردش یک شیعه متعصب از مریدان حسین الشامی بود که در بازارچه او را مالک صدا میزدند. با مشتریهای ایرانی کمی فارسی حرف میزد. در آن سالهایی که رژیم ولایت فقیه در عراق پیشگام بود، زمانی که مجلس اعلا- ساخته سپاه- وجود داشت و هادی العامری، فرمانده نظامی آن، درجه سرهنگی و بعد سرتیپی سپاه را داشت، الدعوه نیز در این دوران صاحب واحدهای ترور و خرابکاری زیردست سپاه پاسداران بود؛ البته چون در چند عملیات برای نیروهای صدام حسین خبرچینی کردند، از جبهه فراخوانده شدند و کارشان به شرکت در بازجویی و شکنجه اسرای عراقی در بازداشتگاههای تهران و گرگان منحصر شد. در همین پادگان گرگان بود که دهها اسیر عراقی هنگام بازدید نمایندگان صلیب سرخ جهانی از شرایط خود زبان به شکوه گشودند؛ بهویژه چند آسوری. اواخر کار دهها کشته و مجروح از میان اسرای عراقی به جا ماند که قاتلان بیشتر آنها از حزب الدعوه و از همان گاردهای بازجو بودند.
عالیجناب نوری کامل محمدحسن المالکی که امروز قادر است نصف دمشق را با یک حواله ساده خریداری کند و در عراق به او «قارون کاظمین» میگویند، مردی با بیش از ۱۰۰ میلیون دلار پسانداز، ثروتمندترین سیاستمدار شیعه در عراق، همان شاگرد پارچهفروشی زینبیه است.
مالکیها بعد از صدام
بعد از سرنگونی صدام حسین، رژیم جمهوری اسلامی در مرحله نخست، صدها تن از عوامل خود از جمله شماری از وابستگان سپاه بدر و قدس را به عراق اعزام کرد. در جریان سفر محمدباقر حکیم به عراق، بیش از شش هزار تن از سپاه بدر و اعضای مجلس اعلا به همراه شماری از کماندوهای حزب الدعوه که بیشترشان در کادرهای تروریستی آموزش دیده بودند، به عراق بازگشتند.
تعداد کثیری از این افراد با حضور رهبران الدعوه و مجلس اعلا در شورای حکومتی و وزارتخانهها به ارگانهای نظامی، امنیتی و اقتصادی جذب شدند. تیپ «الذئاب» (گرگها) در نیروهای امنیتی عراق که به دستور آمریکاییها منحل شد، تماما از وابستگان سپاه بدر تشکیل شده بود. افراد این تیپ صدها تن از سنیها و نیز روشنفکران و نویسندگان، وکلا و زنان آزادیخواه عراق را کشتند.
در طول این سالها، علاوه بر ورود عوامل رژیم به ارگانهای نظامی و امنیتی، سه ارگان وزارت اطلاعات، سپاه قدس و اطلاعات سپاه گاه بهصورت مشترک و زمانی بهطور جداگانه، در حداقل ۱۱ شهر عراق، اداره ستادهایی را عهدهدار بودند. سفرای رژیم نیز همگی از اطلاعاتیهای سرشناس سپاه قدس و دارای سابقه کار اطلاعاتی در لبنان و خلیج فارس بودند و هستند. عمدهترین مراکز فعالیتهای اطلاعاتی رژیم بصره، نجف، کربلا، کوفه، کاظمین، مدینهالصدر، العماره، الناصریه، الدیوانیه و شهرهای سلیمانیه و اربیل در شمال عراق در منطقه کردستاناند.
علاوه بر این مراکز، رهبر جمهوری اسلامی در نجف، با اعزام محمد مهدی آصفی، رهبر معنوی الدعوه، به این شهر بهعنوان نماینده اصلی، وکلایی همچون نورالدین اشکوری را مامور کرد تا با دلار سلطه او را بر این شهر برقرار کنند. بعد از آنها که به لقاء اللهشان رفتند، اباذری و حسینی و نجفی مامور شدند که این آخری به کرونا درگذشت.
در این میان، سیستانی که علاوه بر مخالفت با ولایت فقیه، کلا آبش با سیدعلی آقا به یک جوی نمیرفت، از چند سو محاصره شد. نخست آنکه سیدمحمدرضا، آقازاده او، چنان با عمار حکیم، پسر عبدالعزیز، رئیس مجلس اعلا، یک جان در دو قالب شدند که اوامر مطاع اصغر حجازی را که از طریق عمار میرسید، روی چشم میگذاشت. تکلیف شهرستانی، داماد سیستانی، که دستش زیر ساطور دادگاه ویژه قم است، نیز کاملا روشن است.
از سوی دیگر، اطلاعات سپاه تمام خانههای نیمهویران اطراف خانه سیستانی را خرید یا اجاره کرد و آخوندهای نوکر رژیم را در آنجا اسکان داد. کلیه وسایل استراق سمع نیز بر درودیوار خانه سیستانی نصب است. روزی موفق الربیعی، مشاور امنیت ملی نخستوزیر سابق عراق، به دیدن سیستانی رفته بود و مسائلی از جمله ابعاد دخالتهای رژیم ولایت فقیه در امور عراق را با او در میان گذاشته بود. چند هفته بعد، او به تهران سفر کرد و در اولین دیدارش با محسنی اژهای، وزیر وقت اطلاعات، اژهای به او گفته بود: «نزد آقای سیستانی شکایت از ما نبرید، حرفی دارید مستقیم به ما بگویید.»
موفق الربیعی در دیدار با سیستانی حتی خواهش کرده بود محمدرضا در اتاق نباشد و در تهران فهمید که واقعا دیوارها موش و موشها گوش دارند.
در طول دو دهه گذشته، منهای دوران نخستوزیری دکتر ایاد علاوی (یگانه بخت عراقیها برای برونرفت از مصیبت) سپاه بدر با رخنه مستمر به درون تشکیلات امنیتی، انتظامی، ارتش، تشکیلات دولت، دستگاه قضایی و رسانههای دیداری- شنیداری و مکتوب و نمایندگانی در مجلس، در کنار حزب الدعوه با دو جناح (اخیرا جناح سومی نیز سر برداشته است) به استوار کردن پایههای قدرت خود مشغول بودهاند.
این توضیح ضروری است که حکیم و ارکان مجلس اعلا از جمله سید محمود هاشمی شاهرودی، رئیس مرحوم قوه قضاییه، در زمان تشکیل آن، همگی از بسترالدعوه برخاسته بودند. مرحوم آیتالله سید محمدباقر صدر پدرخوانده و مرشد فکری الدعوه بود. محمدحسین فضل لله و عباس الموسوی، دبیرکل سابق حزبالله، و گروههای شیعهای که بعد از انقلاب ایران در عربستان سعودی و کویت و بحرین پا گرفتند و با اندیشه «دعوت» در واقع یک اخوانالمسلمین شیعه را پایهگذاری کردند، از حاشیه درس او به پا خاستند.
در رژیم گذشته، الدعوه بعد از انتقال به ایران با ساواک و دستگاههای نظامی ـامنیتی ایران همکاری بسیار نزدیکی داشت. مرحوم سید مهدی حکیم، برادر بزرگ عبدالعزیز و محمدباقر (عموی عمار حکیم)، شماری از فعالان الدعوه را به ایران برد و با همکاری نزدیک با دستگاههای امنیتی ایران در اجرای سوءقصد نمایشی به ژنرال عبدالغنی الراوی، عضو شورای انقلاب عراق که به ایران پناهنده شده بود، مستقیما شرکت داشت. به علت همین روابط دیرین، مهدی حکیم کوتاه زمانی پس از خاتمه جنگ ایران و عراق، در هتل هیلتون خارطوم به دست ماموران امنیتی صدام حسین به قتل رسید. مهدی حکیم هیچ مهری به خمینی و انقلاب ایران نداشت و در لندن زندگی میکرد.
باری بعد از انقلاب، جناح سری نظامی الدعوه با آموزشهای نظامی سپاه، بهعنوان مهمترین تشکیلات نظامی سری فعال در عراق، چندین عملیات را با شهامتی شگفتیبرانگیز به اجرا درآورد؛ از آن جمله سوءقصد به صدام در شهرک الدجیل و سوءقصد به طارق عزیز در دانشگاه المستنصریه که در واقع بهانه صدام برای حمله به ایران شد. سوءقصد به عدی، فرزند صدام، هم از جمله عملیات نظامی جناح زیرزمینی حزب الدعوه بود؛ اما جناح سیاسی این حزب میکوشید خود را تا حدودی از زیر سایه سنگین رژیم ایران بیرون بکشد.
ابراهیم الجعفری که رهبری یک جناح را داشت، بعد از دو سه سال اقامت در ایران، به لندن آمد و نوری المالکی نیز در دمشق بود. جناح حسین الشامی نیز بیشتر از تهران دلبسته لندن بود. مجلس اعلا و سازمان بدر به سبب مهر وابستگی که به علت ارتباط با رژیم بر پیشانی دارند، در جریان انتخابات نخستوزیر، چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن، موفق نشدند فرد موردنظر خود را بر کرسی نخستوزیری بنشانند. تنها عادل عبدالمهدی و نه حسین شهرستانی که تحت حمایت حکیم و عامری بود، توانست ریاست دولت را به دست گیرد.
با این حال، نوری المالکی دو دوره نخستوزیری عراق را عهدهدار شد؛ دورههایی که سیاهترین روزهای عراق طی آن رقم خوردند. نزاع شیعه و سنی با تلاش المالکی برای پس زدن سنیها شدت گرفت. داعش ظهور کرد و نیمی از عراق را تصرف کرد. فساد دستگاه حکومتی فقط با جمهوری اسلامی قابل مقایسه بود. حزب الدعوه، عصائب اهل حق، جداشده از جیش المهدی مقتدا صدر و النجباء، حزبالله عراق و میلیشیای المهدی، همچنان روبهقبله ولی فقیه و سپاه نماز میگزارند.
گروه دیگر شیعیان طرفداران مقتدی صدرند. جالب است بدانید که در انتخابات ماقبل اخیر عراق، صدر با حزب کمونیست عراق در یک جبهه بودند. در تکوین گروه صدر، علاوه بر جوانان جیش المهدی و جوانان متعصب شیعه عرب، بعضی از تکنوکراتها و دانشگاهدیدههای مجذوب مکتب فکری سید محمدصادق صدر نیز یک حلقه فکری برای مقتدی صدر ایجاد کردند.
امروز پیروان مقتدی صدر و هواداران اندیشه «ایران برهّ برهّ» یعنی ایران باید عراق را ترک کند، گرد هم آمدهاند. بر اساس آمار نشریه «صدای ملت» که مدیرش شیعه است، امروز خامنهای منفورترین شخصیت غیرعراقی در این کشور است. در میان عراقیها، نوری المالکی منفورترین و مصطفی الکاظمی، نخستوزیر، و دکتر برهم صالح، رئیسجمهوری، محبوبترینها به شمار میروند. در پاسخ این سوال که عمدهترین پشیمانی شما چیست؟ ۶۵ درصد گفتهاند «آنطور که باید از دکتر ایاد علاوی حمایت نکردیم»؛ همان پشیمانی که ما ایرانیها درباره دکتر شاپور بختیار و افغانها درباره دکتر نجیبالله دارند.
بحران عراق با حضور طرفداران مقتدی صدر در مجلس و سلطه شعار بر شعور، چشمانداز مبهمی را پیش رو قرار داده است. نوکران جمهوری ولایت فقیه با آن همه بردن و خوردن و جنایت، دستبردار نیستند و کردها با اختلافهایشان بخت خود را برای آنکه نیرویی تعیینکننده باشند، به دست خود کمرنگ کردهاند.
عراق روزهای سرنوشت سازی را میگذراند. دیگر نه سیستانی مشکلگشا است و نه اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس، که بیشتر به یک رمال و شمعفروش میماند.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با دکتر محسن سازگارا خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای حسین لاجوردی جامعه شناس خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده نگاهی خواهیم داشت به رویدادهای مهم ایران و منطقه از جمله کشته شدن ایمنالظواهری، جانشین اسامه بن لادن، رهبر شبکه القاعده توسط حمله هواپیمای بدونسرنشین آمریکایی، جاری شدن سیل در امامزاده داوود و کشته شدن 8 تن، گفته های میثم لطفی معاون رییس جمهور و مقایسه تعداد فرودگاه ها در ایران و آلمان. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده نگاهی خواهیم داشت به رویدادهای مهم ایران و منطقه از جمله سالروز درگذشت پادشاه فقید ایران و حضور شهبانو فرح پهلوی و دیگر ایرانیان بر سر مزار ایشان، دروغ های حمید نقاشیان محافظ خمینی درباره مرگ خمینی، گفته های فریدون فرخزاد درباره شاه فقید، اعترافات اجباری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، تظاهرات و ورود معترضان به پارلمان عراق، مهار شدن سیل با تربت امام حسین و گفته های سرلشکر موسوی فرمانده ارتش درباره دغدغه معیشت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.