در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، نگاهی خواهیم داشت به محاکمه و اعدام شیخ فضل الله نوری، مخالفت های مدنی مردم با حکومت در ایام محرم، شعری زیبا از هوشنگ ابتهاج (سایه) در وصف مهسا امینی، مصاحبه با دختر حاج قاسم سلیمانی درباره پدرش، دستاوردهای یک سال اخیر دولت ابراهیم رییسی، دیدار شهبانو فرح پهلوی با مردم در مراسم چهل و چهارمین سالگرد درگذشت شاه فقید و تقدیر از زبان پارسی توسط دختر بخارایی. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای حمید آصفی روزنامه نگار و منتقد سیاسی خواهیم نشست، و به بررسی اعتراضات مدنی مردم در عاشورا و وقوع جنبش فرهنگی، بی اخلاقی اهالی نظام و ارزش ها و اعتقادات مردم خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
لحظه ای چشم ببندید و فکر کنید اگر شاپور بر اهریمن پیروز میشد ما کجا بودیم.
علیرضا نوری زاده
*به ماه أوت (أگوست ) که میرسیم ؛ همه گاه با یاد دکتر شاپور بختیار زندگی میکنم . چه وحشت آور است تصویرکردن أنهائی را که از درون و بیرون خانه پدری ؛ سینه پر از عشق به ایران بختیار را دیرگاهی ؛ به تیغ بی معرفتی و خیانت ، هدف قرار داده بودند و سرانجام فتح الفتوح خود را جشن گرفتند و پیکر خونین بختیار را بردوش نهادند به این خیال که از ارثیه خان سهمی ببرند بی أنکه بدانند میراث خان همان بود که سردار فاتح پدرش بر سر دار برایش گذاشت و سردار اسعد با به خاک کشاندن استبداد محمد علیشاهی ، رایتش را در خانه پدری برافراشت .
بختیار نه پذیرفت که خون بکارت ثریا دختر عمش را در بازار بیع و شری مورد معامله قرار دهد و نه با یک تکان به گردن، در زمره چاکران أستان ملک پاسبان درآید.
(دوروز بود خمینی نعلین منحوسش را بر خاک وطنی نهاده بود که بعد از پانزده سال احساسش به رؤیت جمالش همان هیچی قلمبه ای بود که در پرواز ارفرانس به صورت قطب زاده و دکتر منصور تاراجی پرتاب کرد.) پدرم از أخوندهای سیاست زده بیزاربود با أنکه پدربزرگم (مرحوم سیدتقی نوری زاده سردفتر یک اصفهان و بعد از مهاجرت به مشهد دفتر 3 کوچه عدلیه ؛ از یاران سید حسن مدرس بود و هزینه این همدلی 5 سال زندان و تبعید به بروجرد بود که خود قصه مفصّلی است) . پدرم میگفت آخوند سیاست باز از نوع خمینی ، صادق نیست . دروغ میگوید و در شقاوت و وحشت أفرینی تجلی دنیائی ضحاک حضرت فردوسی است. من اما أخوندهای سیاسی را می پسندیدم با أنکه با دوستان پدر نیز بی مهر نبودم . مرحوم سید هادی خسروشاهی را در انتشارات بعثت شناختم که مدیرش رضا امامی (نویسنده سرشناس و شیرین قلم امروز) ، دفتر شعر فلسطینم را چاپ میزد. در بعثت ، بالاخانه ای در پاساز حاج فواکهی کنار سینما تاج و روبروی سینما رویال با خیلی ها أشنا شدم.فخرالدین حجازی که أطوار طوطی را برای سید روح الله کشمیری داشت ولی صدای زغن از گلویش خارج میشد. علی حجتی کرمانی که زرتشی الاصل بود و برخلاف برادرش محمدجواد از همان ابتدا عطای انقلاب را به لقایش بخشید. شادم که از أن جمع رضا امامی یار شبانه ما همچنان پایدار است و مینویسد و گاه مرثیه هایش برای رفیقان رفته ، اشک به دیده ام میأورد.
خسرو شاهی بود که یکی از تکاندهنده ترین رویدادهای زندگیم را رقم زد و أن شبی بود که خمینی بربام مدرسه علوی چهار ژنرال را تیرباران کرد. و همو در سفرهایش به لندن ، تأکید میکرد ، روزی که شماها بازگشتید یادت باشد که همه گاه جانب ملت و اخلاق را داشتم . اورفت با جسدی ناشناخته برای یکهفته در غسالخانه قم ، کورونا گریبانش را در خیابان گرفته بود. و جسدش را به عنوان ناشناس به غسالخانه برده شد و هفت روز أنجا بود که فرزندش محمود پدر را یافت . او درخلوت مدعی بود که پیشنهاد بختیار به خمینی برای برپائی واتیکان شیعی در قم ، بسیار خردمندانه بود .
این روزها من با یادآوری روزهای انقلاب فرصتی دوباره یافته ام تا در اوراق و نوشته های آن روزها و خاطره ها و یادها تأمل کنم. برای بسیاری از راهبران فکری آن روز نسل ما یعنی نسل 20 تا 30 سالگان، که هنوز در قید حیات هستند، ظاهرا اقرار به اشتباه خیلی سخت است. اما من به صراحت از همان نخستین هفته های انقلاب (گواهم 28 شماره امید ایران، مقالات هفته نامه خلق مسلمان، و نوارهائی که پس از توقیف امید ایران، با همکاری علیرضا میبدی و یا به تنهائی منتشر کردم) اعلام داشتم انقلاب یک خودکشی دسته جمعی بود. مهندس بازرگان هم این را اقرار کرد. «ما منتظر باران رحمت بهاری بودیم، سیلاب آمد و خانه را ویران کرد». همه آرزوهای ما برای رسیدن به آزادی و حاکمیت ملی و داشتن کشوری پیشرفته که ژاپن خاورمیانه باشد، با روی کار آمدن زنده یاد دکتر شاپور بختیار، قابل تحقق یافتن بود.شگفتا که قبل از عوام الناس، جامعه نخبگان ما، نه تنها به بختیار پشت کرد بلکه با تمام نیرو برای به شکست کشاندن
او بسیج شد. مردی را که در همه عمرش حتی سیگار نکشیده بود، با چاپ نخستین تصویرش افیونی خواندند و دولتمردی را که هرگز در زندگی تسلیم زور و زر نشده بود نوکر بی اختیار خطاب کردند. در آن روزهای تلخ و سرد و اضطراب، تقریبا همه روزه و گاهی دوبار در روز به دکتر بختیار سر میزدم. خانم پری کلانتری عزیز که منشی مخصوص نخست وزیر و نخست وزیران پیش از او بود، آنقدر لطف داشت که تا میرسیدم با همه مشغله آن روزهای دکتر، زنگی به اتاقش میزد که فلانی اینجاست و من به درون میرفتم. اغلب رضا حاج مرزبان هم آنجا بود، مشاور بختیار در امور امنیت ملی که وفادارانه به مرغ طوفان، در ایران ماند تا پیگیر اندیشه او شود و در لحظه ای که ریشهری به تماشای تیربارانش آمده بود فریاد زد ایران هرگز نخواهد مرد. مینشستم و گزارشی از اوضاع از نگاه یک روزنامه نگار و آنچه در مدرسه رفاه و کمیته استقبال از امام میگذشت برای دکتر میگفتم و او که از رفقای دیرین و یاران دیر و دور جبهه ملی گلایه ها داشت همیشه میپرسید واقعاً این مردم مسخ شده اند؟ گیرم شاه بد بود و استبداد و فساد مردم را عاصی کرده بود، حالا که شاه رفته و از فساد هم خبری نیست و زمینه برای یک حکومت و پارلمان آزاد فراهم شده پس چرا این مردم تب خمینی گرفته اند؟ یک روز که از سخنان دکتر سنجابی و برخی دیگر از رهبران جبهه ملی و به اصطلاح ملیون آن روز عصبانی بود در حضور آقای محمد مشیری یزدی معاونش گفت این آقایان فکر میکنند خمینی گاندی است؟ می آید و زمام امور را
میدهد دست اینها؟ دیکتاتوری نعلین هزاربار از دیکتاتوری چکمه بدتر و سیاهتر است. فردایش من این جمله را در اطلاعات تیتر کردم. بختیار خیلی خوشحال شد. تقریبا هر روز در کنار سیل خبرهای خمینی و تظاهرات و اظهارنظرهای ضددولت و در حمایت از انقلاب، ما در اطلاعات و در صفحه نخست تیترهای مهمی از دکتر بختیار داشتیم و اغلب این اظهارنظرها از گفتگوهای اختصاصی گرفته میشد. برای من با روی کار آمدن بختیار انقلاب به پیروزی نشسته بود. بختیار بر این باور بود که اگر فقط سه ماه وقت داشته باشد میتواند به سرعت با پایان دادن به اعتصابها و اجرای یک برنامه ضربتی اصلاحی، افکار عمومی را جلب کند و بعد در یک انتخابات آزاد اساس پارلمانی نوین را بریزد. در مورد مطبوعات آزاد، او سعه صدر و آزادگی خود را در همان نخستین روزی که روی کار آمد، نشان داد.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با دکتر محسن سازگارا عضو شورای مدیریت گذار خواهیم نشست، و به بررسی نابودی دین توسط آخوندها، آزار و اذیت دگرباشان جنسی در ایران و برگزاری دادگاه نیلوفر حامدی و الهه محمدی و گفته های آنان خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای یزدان شهدایی عضو شورای مدیریت گذار خواهیم نشست، و در ارتباط با برخورد حکومت با افراد بی حجاب و گذشته و آینده انقلاب زن، زندگی، آزادی، رویداد در حال وقوع جنبش فرهنگی و رسوا کردن نظام با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، نگاهی خواهیم داشت به ندانستن زبان انگلیسی خبرنگار ایرنا و توضیحات وی در این زمینه، تقاضای همبستری با زن شوهردار توسط کارمند اداره ثبت نوشهر، سخنان فیاض زاهد از فعالان اصلاح طلبان درباره فقیر کردن ایران توسط جمهوری اسلامی، شعر جدید کویتی پور، حمله شدید نماینده مجلس به رییسی و خشک شدن دریاچه ارومیه و تهدیدی بزرگ برای محیط زیست. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، نگاهی خواهیم داشت به مسایل روز در ایران و منطقه از جمله: رسوایی رضا ثقفی مدیر کل برکنار شده فرهنگ و ارشاد گیلان، ویدیویی از گفتگوی احمد شاملو با ناصر تقوایی، کتک زدن بانویی گیلانی توسط یک آخوند و زندگی لاکچری علی ترامشلو معروف به شریک و قلک غلامحسین محسنی اژه ای. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای حمید آصفی روزنامه نگار و منتقد سیاسی خواهیم نشست، و به بررسی اعتراضات مردمی در ایران و برپاشدن دوباره گشت ارشاد خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
پایان کابوس شوم ولایت نزدیک است / علیرضا نوری زاده
حزبالله به بهانه مقاومت همه قواعد بازی را در لبنان به هم ریخت. بزرگترین شبکه مواد مخدر را از بیروت تا کاراکاس و از کابل تا بغداد به راه انداخت
علیرضا نوریزاده نویسنده و روزنامهنگار
پنج شنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۲ برابر با ۲۰ ژوئیه ۲۰۲۳ ۸:۱۵
چند سالی است که از صفا دورم. صفا حائری با کولهپشتی و دوربین و دفترچه و صدها منبع که در چهارسوی جهان پراکنده بودند. هیچیک از همکارانم مثل صفا دلبسته خبر و زندگی خبرنگاری نبودند. حالا او نیست و من با خاطرههایش سر میکنم و اشکم با نامش پیوند خورده است.
چقدر بیصدا و بیذکرمصیبت رفت. آخرین بار در کافهای در پاریس من کیفم را جا گذاشتم و او فردا زنگ زد که علیرضا کیفت پیدا شد. صاحب کافه را ۳۰ سال است میشناسم. امروز صبح که برای اسپرسو دوبل رفتم، گفت دیروز رفیقت کیفش را جا گذاشته بود. بعد صفا خاموش و پنهان شد و این تنها بانوی بزرگوارش بود که میدانست صفا در حال رفتن است. بزرگامردی میرفت که نسل من در آرزوی «او» شدن بود. یک روز صبح شاهید زنگ زد که صفا رفت. همو رفتن احرار و آموزگار و ملایری و اردشیر خان زاهدی را خبر داده بود.
در بیروت، همه صفا را میشناختند. از عباس بدرالدین، روزنامهنگار مرید امام موسی صدر که چون امام در حوض اسید قذافی آب شد تا سیدحسن شیرازی که آمده بود زیرآب امام را بزند اما خود به تیر غیب صدام حسین آتش گرفت و خاکستر شد. حائری روحانیزاده بود و با علما آشنا. دانی شمعون و ولید بیک جنبلاط و تونی فرنجیه و میش ابوجوده از دوستانش بودند و بسام شریف فلسطینی نیمهویران با چشم به کوری نشسته با بمب بنیصهیون ترجیح میداد پیک شبانه در «کریزی هورس» را با او سر بکشد.
بیروت در آتش جنگ داخلی میسوخت و حافظ الاسد با آتش سنگین توپخانه، اردوگاههای فلسطینی را میکوبید. تل الزعتر ویران ویرانهتر شده بود و خاکش با خون به سرخی میزد. هنگام غروب با صفا به مخفیگاه عرفات رفتیم. عرفات زار میزد. همان روز ۹۰ زن و کودک و فدایی را به خاک سپرده بود. خلیل الوزیر (ابوجهاد که کماندوهای اسرائیلی در تونس او را به قتل رساندند) ابوعمار را دلداری میداد. صفا گفت: حالا دیدید که شاه ما که شما دشمنش هستید، خیلی مردتر از برادران مبارز شما در شام و طرابلس و عدن و بغداد است؛ آنها که به اسم فلسطین نفس شما را بریدهاند.
عرفات گفت: خالد الحسن (سفیر وقت عرفات در عربستان سعودی و برادر بزرگتر هانی الحسن، نخستین سفیر فلسطین در ایران بعد از انقلاب) با سفیر شما (مقصودش استاد من و بنیانگذار مرکز پژوهشهای ایران و عرب و سالها سفیر ایران در عربستان سعودی بود) گفتوگو کرده و شاه کمکی برای ما فرستاده است.
شب با صفا به «ییلدزلار» رفتیم. روشه [صخره] اول کنار دریا که غذاهایش عطر و طعم ایران را داشت. سرآشپز رستوران، حسن آقا، نوه آشپز عینالملک پدر مرحوم امیرعباس و فریدون هویدا بود که زن لبنانی داشت و مثل اینکه زیارت رفته باشد، میگفت تا حالا پنج سفر به زیارت ایران مشرف شدهام. با صفا خیلی رفیق بود و آن شب با تبوله و باباغنوش و کباب حلبی و عرق ابیسعدی از ما پذیرایی کرد. در آن شب تلخ و پرمرگ بیروت، ما پیاده در حاشیه بلوار روشه میرفتیم و من زده بودم زیر آواز و صفا گاه قطره اشکی را به انگشت میکشید. موقع خداحافظی جلو هتل فنیسیا (همانجا که حاج قاسم سلیمانی و عمادمغنیه و احمد جبریل طرح استخبارات اسد برای کشتن رفیق حریری را عملی کردند) صفا گفت مرا پیش امام موسی (صدر) ببر.
ظهر به دعوت امام به دفترش رفتیم. رادیو ایران برقرار بود و مرضیه و بنان «بوی جوی مولیان» را میخواندند. امام آن روز بغضش را رها کرد، بیواهمه از حضور صفا که دربارهاش به امام بسیار گفته بودم از همان سالهای نخست بیروتیاش. امام از صفا پرسید: جناب حائری، بنی عم عزیز، شاه چه اصراری دارد یک ساواکی نادان را به سفارت به بیروت بفرستد؟ (منظور امام موسی سرتیپ ساواک منصور قدر بود که باعث شد روابط بسیار نزدیک امام موسی صدر و شاه تیره شود. البته این آخریها از بار قهر و دلزدگی کاسته شد).
صفا گفت: چرا با علم، دوستتان، مکاتبه نمیکنید؟ گفت: کردهام و بعد حرف را عوض کرد و از مرحوم جعفریان و جایگاهش پرسید. نهار را در خدمتش بودیم. صفا دوست داشت با دکتر چمران مصاحبه کند که آن روزها در جنوب پایههای سازمان امل را میریخت و سرپرست هنرستان صنعتی بود که جوانان شیعه را از تله حزب بعث و ناصریها و قذافیستها بیرون میکشید و قرار بود به نیمه دانشگاهی تبدیل شود. امام وعده داد و چمران موافقت کرد اما از تهران به صفا گفته شد گرد این کار نرود. و صفا همیشه از این امر دلخور بود. بعد از انقلاب، یک روز با دیدن چمران در نخستوزیری (با صفا برای مصاحبه مطبوعاتی با مهندس بازرگان رفته بودیم) به او گفت: اگر امام موسی آزاد بود، آیا باز هم کارگزار انقلاب آقای خمینی میشدید؟ چمران تاملی کرد و گفت: هرگز.
این مقدمه را آوردم تا اشاره کنم علیرغم جنگ خونین و ویرانگر داخلی لبنان بین مسیحیان و دستراستیها و فلسطینیها و نوکران سوریه و…، لبنان زنده بود، برنامههای کازینو لبنان قطع نمیشد، فیروز در بعلبک میخواند و شخصیتهایی از اقطاب سیاسی و فرهنگی و دینی همچون کمال جنبلاط و کامیل شمعون و پییر جمیل و تقیالدین صلح و رشید کرامی و صائب سلام و امام موسی صدر و اسقف معوشی و شیخ حسن خالد لبنان را بر شانههای خود حفظ میکرد. هنوز خبری از حسن نصرالله و آدمخوران حزبالله و نمایندگان مقام عظمای ولایت و آدمکشانش در لبنان نبود.
در ایران پادشاه رفت و سید روحالله کشمیری آمد با لشکر جنونزدگانش، اعدامها و ویرانیها، هشت سال جنگ و… . در لبنان هم امام صدر رفت و کمال جنبلاط کشته شد و شیخ حسن خالد را هم سوریها کشتند با یک دوجین مردان برجسته استقلال و در عهد ولی فقیه ثانی و حسن نصرالله، پسر سبزیفروش لبنانی، نماد استقلال و توسعه لبنان، رفیق حریری، پارهپاره شد.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با دکتر محسن سازگارا عضو شورای مدیریت گذار خواهیم نشست، و به بررسی مساله حجاب از زاویه حکومت و مردم و تکذیب نامه دفتر رییسی خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با خانم شهران طبری – روزنامه نگار خواهیم نشست، و پیرامون معرفی جبهه هفت آبان برای کمک به همبستگی ایرانیان برای براندازی جمهوری اسلامی و دلایل حمایت از رضا پهلوی با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، نگاهی خواهیم داشت به مسایل روز در ایران و منطقه از جمله: غارت کردن های اوایل انقلاب، دزدیدن پول یک توریست خارجی توسط پلیس ایران، گفته های حسین علایی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره رژیم، توجیهات امیر عبداللهیان درباره جزایر سه گانه ایران و حضور مهدی نصیری (سردبیر اسبق کیهان) بر سر مزار مهسا امینی. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، نگاهی خواهیم داشت به مسایل روز در ایران و منطقه از جمله: گفته های داریوش ارجمند در ستایش رییسی، داستان سفر ابراهیم رییسی به کنیا، اوگاندا و زیمباوه، سخنان شاه فقید درباره جزایر سه گانه ایران، کارناوال حکومتی غدیر با بریز و بپاشی از جیب بیت المال، گفته های سخنگوی نیروی انتظامی پیرامون گسترش امنیت جامعه و رعایت حجاب و تذکر درباره وضعیت حجاب توسط عضو شورای شهر تهران. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، به گفتگو با آقای دکتر کامران بروخیم – پزشک خواهیم نشست، و نگاهی خواهیم داشت به ملاقات اخیر ایشان با شهبانو فرح پهلوی، تاثیرات مثبت جنبش انقلابی مردم ایران، رفتار اپوزیسیون با شاهزاده رضا پهلوی و بررسی و تفصیل انقلاب مهسا امینی. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
جامعة المصطفی؛ صیدگاه سپاه و امنیت خانه ولی فقیه / علیرضا نوری زاده
۸۰ هزار داشجوی خارجی با جیره و مواجب درخدمت سید علی
علیرضا نوری زاده
*خاطرات مردم هند اگر در جنگهای کافرکش محمود غزنوی خلاصه میشد امروز کسی جرأت نداشت در شبه قاره نام ایران را برزبان أورد. با اینهمه هنوز هم نامهای محمود و مسعود و نادر در بسیاری از ایالات هند نامهای سیاه و مذمومی است . زبان و فرهنگ فارسی اما مرهمی بوده که تحمل زخمهای تاریخی را آسانتر کرده است مغولان در هند زبان فارسی را به زبان دربار و فرهنگ و ادب و هنر تبدیل کردند بگونه ای که در عصر شماری از سلاطین صفوی ادیبانی چون صائب تبریزی ره به هند کشیدند و تبعیدیان دیار بابر و جهانگیر شدند.بعد از استقلال هند ، دولت ایران همواره سفیران و مأمورانی به هند میفرستاد که یا از بزرگان ادب و فرهنگ بودند و یا از برجستگان سیاست ؛ مردانی از این دست ؛
•علی معتمدی سرکنسول از ۱۳۲۲، سفیر از اسفند ۱۳۲۶ – آذر ۱۳۲۷
•موسی نوری اسفندیاری ۳۰ دی ۱۳۲۷ – دی ۱۳۳۰
•علیاصغر حکمت
•مرتضی مشفق کاظمی
•عبدالحسین مسعود انصاری آذر ۱۳۴۰ – فروردین ۱۳۴۲
•فریدون آدمیت فروردین ۱۳۴۲ – خرداد ۱۳۴۴
•جلال عبده مرداد ۱۳۴۴ – مهر ۱۳۴۷
•محمدرضا امیرتیمور آبان ۱۳۴۷ – شهریور ۱۳۵۰
•غلامعلی وحید مازندرانی
• محمد معظمی گودرزی نور
• غلامرضا تاجبخش دولو بهمن ۱۳۵۴ – ۱۷ دی ۱۳۵۷
پیش از پهلوی نیز أن زمان که نایب السلطنه انگلیسی زمامدار هندوستان بود ؛ دولتمردانی سرشناس به هند اعزام میشدند .
رژیم جهل و جور و فساد از همان ابتدا چون قصد نشر فرهنگ و ادب و زبان مارا در هند نداشت ، سفرائی از اوباش سپاه و قاتلان حرفه ای به هند اعزام کرد .کسانی از نوع اسدی لاری وزرگریعقوبی علیرضا شیخ عطار و ایرج دهقی !! هند سرزمینی که به فقر مشهور بود امروز در پرتو دمکراسی سکولار ، هفتاد و دو ملت را زیر پرچمی واحد جمع کرده که به ملیت و فرهنگ خود می بالند و در 4 دهه عقب ماندگی خانه پدری هرروز عرصه ای را در علم و صنعت و توسعه فتح کرده اند ملیونها مهاجر هندی در چهارسوی جهان ملیاردها دلار به سرزمین خود حواله میکنند و در صحنه علم و صنعت و فرهنگ و خدمات در بسیاری از سرزمیینها به بالاترین جایگاه رسیده اند .
رژیم ولایت فقیه در پرتو سیاست احمقانه نشر مذهب شیعه و بالابردن رایت اسلام ناب محمدی ولائی ؛ هند را نیز مثل 86 کشور دیگر (منها با حدت و تلاش و بذر و بخشش بیشتر ) هدف قرار داده است . در کنار مساجد و حسینیه ها و مراکز بلانسبت فرهنگی ، رژیم تکیه بر دکان پر هزینه ای دارد به نام جامعة المصطفی ألعالمیة (دانشگاه بین المللی مصطفی ) نخست اجازه دهید این به اصطلاح دانشگاه جهانی را خدمتتان معرفی کنم .
• “جامعة المصطفی العالمیه یکی از مراکز آموزشی مذهبی در قم و یکی از ارگانهای مهم نظام جمهوری اسلامی ایران برای گسترش اسلام شیعه در سایر کشورها است. این مرکز در سال ۱۳۸۷ از ادغام دو مجموعهٔ «سازمان مدارس و حوزههای علمیه خارج از کشور» و «مرکز جهانی علوم اسلامی» با دستور سید علی خامنهای تشکیل شد.
این ارگان در شهر قم واقع شده و در ۶۰ کشور جهان شعبه دارد. جامعة المصطفی در کشورهایی که جامعه مسلمان دارند نماینده دارد و از طریق این نماینده افراد مناسب برای آموزش اسلام را شناسایی و آنها را برای آموزش طلبگی به قم اعزام میکند. این دانشگاه از بین افراد غیر ایرانی در مقطع دکترا دانشجو میپذیرد. طبق آماری که در وبگاه جامعة المصطفی اعلام شده، این ارگان تاکنون بیش از ۵۰۰۰۰ مرد و زن را از ۱۲۲ ملیت، تحت تعلیم و تربیت خود داشته که تاکنون، بیش از ۵۰۰۰۰ نفر از آنان دانشآموخته شدهاند. از میان اهل سنت نیز دانشجویانی در این دانشگاه مشغول به تحصیل هستند. مقاطع تحصیلی دانشگاه مجازی المصطفی کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دورههای کوتاه مدت و پودمانی است. رشتههای فقه و حقوق، قرآن و حدیث، اخلاق و تربیت، فلسفه، کلام و عرفان، مطالعات اسلامی، تاریخ و تمدن، ادیان و مذاهب، زبان و ادبیات، علوم انسانی ازجمله رشتههای تحصیلی این دانشگاه است. به گفته کیهان لندن، جامعة المصطفی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای جمعآوری اطلاعات و جذب نیرو جهت عضویت در گروههای شبهنظامی کمک میکند.”
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با دکتر محسن سازگارا عضو شورای مدیریت گذار خواهیم نشست، و به تحلیل و بررسی بر نقش جامعه جهانی در کمرنگ شدن اعتراضات مردمی در ایران، و ایجاد وحدت برای جنبش اعتراضی علیه رژیم خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، گفتگویی خواهیم داشت با آقای عیسی خان حاتمی مدیر مجله ایران مهر پیرامون ادامه راه انقلاب زن،زندگی،آزادی، سخنان آقای زیبا کلام درباره رد نظریه تشکیل حکومت ولی فقیه و حکومت طالبان. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، گفتگویی خواهیم داشت با آقای محمدرضا شاهید (روزنامه نگار) پیرامون درگذشت احمدرضا احمدی، واگذاری بزرگترین موقوفات در مشهد به علم الهدی و وضعیت شلوغی ها و اتفاقات اخیر در فرانسه. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، نگاهی خواهیم داشت به مسایل روز در ایران و منطقه از جمله: عید غدیر در ایران و فریبکاری مردم و پخش نذری در کانادا، شهامت دختران ایرانی و حضور در خیابان ها بدون حجاب اجباری، حرف های بیهوده آخوندی درباره معجزات خامنه ای، سخنان شاه فقید درباره وضعیت ایران بعد از روی کار آمدن آخوندها، اتفاقات 18 تیر 1378 و سوالات سید مصطفی تاج زاده درباره حوادث آن روز در مناظرات خود با علیرضا زاکانی و تورم رو به افزایش در ایران. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، آقای دکتر کاظم کردوانی نویسنده و جامعه شناس، گزارش و تحلیل تکان دهنده ای از مهاجرت ها در داخل کشور، حشکسالی و فروریخت های زمین ارائه می کند. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
تهران و ریاض؛ عقد دائم یا متعه؟! / علیرضا نوری زاده
در حالی که در سواحل آنسوی خلیج فارس حرکت به سمت فردای بهتر سرعت میگیرد، این سو زمان خوابیده است
علیرضا نوریزاده نویسنده و روزنامهنگار
پنج شنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۲ برابر با ۶ ژوئیه ۲۰۲۳ ۱۲:۴۵
عربستان سعودی با شاه فقید ایران روابطی دوستانه و گسترده داشت؛ بهگونهای که صدها دانشجوی سعودی در دانشگاه پهلوی شیراز درس میخواندند و هزاران سعودی ترجیح میدادند به جای اروپا (و لبنان در سالهای قبل از بحران) به ایران بیایند و باغی در تجریش یا ویلایی در شمال یا مشهد اجاره کنند و روزهایی را در هتلهای شیراز و اصفهان سر کنند. این دو کشور به صورت غیررسمی همپیمان بودند؛ با این حال ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، از جمله نخستین رهبرانی بود که نظام اسلامی خمینی را به رسمیت شناخت؛ ولی خمینی از همان روز نخست تا مرگش (چنانکه وصیتنامهاش بازمیگوید) دشمن خونی سعودیها بود و از هیچ توطئهای علیه آنها فروگذار نمیکرد.
قصه دردناک رویاروییهای علنی رژیم خمینی با سعودیها در ایام حج و غیر حج را قبلا در ایندیپندنت فارسی روایت کردهام.
عربستان سعودی اولین بار در سال ۱۳۶۷ پس از حج خونین سال ۱۳۶۶ و به دنبال تظاهرات صدها پاسدار و آخوند و سر دادن شعارهای تند علیه خاندان سلطنتی سعودی و یورش به سفارتش در تهران، روابط دیپلماتیک خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرد. در نخستین حمله به سفارت عربستان سعودی، دبیراول سفارت این کشور به دست تظاهراتکنندگان به قتل رسید.
از نظر تاریخی، در تیرماه ۱۳۶۶ پس از کشته شدن ۴۰۲ زائر از جمله ۲۷۵ ایرانی در درگیریهای شهر مکه، روابط ایران و عربستان سعودی تیره شد و تقریبا به مرز گسست رسید. معترضان در سال ۱۳۶۷ به خیابانهای تهران آمدند و به سفارت عربستان سعودی یورش بردند و دیپلماتهای سعودی را بازداشت کردند. سپس تنشها بالا گرفت و سفارت کویت نیز به آتش کشیده شد. در آن زمان موسی الغامدی، دیپلمات سعودی، در اثر جراحات وارده در تهران جان باخت و ریاض تهران را به تاخیر در انتقال او به عربستان سعودی متهم کرد.
مهاجمان به کنسولگری عربستان سعودی در تهران به رضا عبدالمحسن النزه، دیپلمات دیگر سعودی، نیز صدمات جدی وارد کردند. پس از مداوا نیروهای سپاه پاسداران او را دستگیر کردند و چند روزی در دست اطلاعات سپاه بود.
ملک فهد در آوریل ۱۹۸۸ (اردیبهشت ۱۳۶۷) روابط دیپلماتیک کشورش با ایران را قطع کرد.
یک سال پیش از حج خونین نیز مقامهای امنیتی سعودی تعدادی از زائران ایرانی را که به فرودگاه جده میآمدند، دستگیر کردند زیرا در بارهای این روستاییان اصفهانی مواد منفجره معروف به سی۴ (C4) پیدا شد؛ اما روح زائران بیچاره هم از این موضوع خبر نداشت. سعودیها بعد از بازجویی مختصری آنها را آزاد کردند و فقط رئیس کاروان و دستیارش را شش ماه در زندان نگه داشتند. آنها یک سال بعد و پس از حج خونین، در باب مواد منفجرهای که سپاه به عربستان سعودی فرستاده بود، اطلاعرسانی کردند.
سرانجام به ابتکار هاشمی رفسنجانی و ابراز علاقهمندی سعودیها، روابط دو کشور در سال ۱۹۹۱ (۱۳۷۰) از سر گرفته شد. اما بار دیگر پس از حادثه منا در پی ازدحام جمعیت در موسم حج ۱۳۹۴ که در آن تعداد زیادی از ایرانیان کشته شدند، روابط تیره شد. کمی بعد همان سال، در پی اعدام شیخ نمر النمر، از سرسپردگان ولایت فقیه که میخواست خمینی شیعیان سعودی شود، بسیجیها با هدایت مجتبی خامنهای به سفارت عربستان سعودی در تهران هجوم بردند، پرچم این کشور را پایین کشیدند و آنجا را آتش زدند. معترضان به ساختمان کنسولگری عربستان سعودی در مشهد نیز حمله کردند و بخشی از آن را به آتش کشیدند
البته تنشها تا این حد متوقف نشد، چرا که برنامه هستهای ایران به نگرانی عربستان سعودی از اینکه تهران به منظور تسلط بر منطقه خلیج فارس و تقویت حضور منطقهای خود در پی ساختن سلاحهای هستهای باشد، دامن زد.
با این همه روابط دو کشور همیشه حول محور بحران و دشمنی نمیگردید. برای مثال سعودیها از پیروزی خاتمی صادقانه استقبال کردند. ملک فهد و ولیعهدش عبدالله، پادشاه بعدی، پیروزی محمد خاتمی را در انتخابات سال ۱۳۷۶ را تبریک گفتند و ملک فهد دو سال بعد روی صندلی چرخدار به استقبال خاتمی رفت. ملک عبدالله هم در راس هیئتی ۱۰۰ نفره از تهران دیدار کرد و برای شرکت در ضیافت رفسنجانی به خانه او رفت. به این ترتیب پیروزی خاتمی به پایان نزدیک به ۲۰ سال تنش در روابط ریاض و تهران پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ منجر شد.
خاتمی در سال ۱۳۷۸ به عربستان سعودی سفر کرد. این اولین سفر یک رئیسجمهوری ایران به عربستان سعودی بعد از انقلاب بود و بهبود روابط دو کشور با توافقنامه امنیتی در سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۰) تاجگذاری شد.
حتی بازیهای فوتبال بین تیمهای ملی عربستان سعودی و ایران که معمولا شاهد تنشهای بزرگی بود، با آمدن خاتمی فضای دوستانهای پیدا کرد؛ ولی از آنجایی که فضای ورزش مملو از سیاست بود، مسابقات تیمهای ایران و سعودی مدتی بعد با تنش و خشونت چه در سطح تیمی و چه در سطح باشگاهی همراه شد.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای یزدان شهدایی عضو شورای مدیریت گذار خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز در ایران و منطقه با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده به گفتگو با آقای مهران براتی معاون سیاسی شورای گذار خواهیم نشست، و در ارتباط با رویدادهای مهم روز در ایران و منطقه با ایشان به تبادل نظر خواهیم پرداخت. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، نگاهی خواهیم داشت به مسایل روز در ایران و منطقه. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
در برنامه امروز پنجره ای رو به خانه پدری به میزبانی دکتر علیرضا نوری زاده، نگاهی خواهیم داشت به مسایل روز در ایران و منطقه. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.